بیحجابی، حیوانیت، ارتجاع و عقب ماندگی است
برهنگی، طبیعت و خصلت حیوانات است. هرگاه، انسان به سوی آن گرایش پیدا كند، به عقب برمیگردد و به مرتبهای پایینتر از مرتبه انسانیت كه خدا به بشر ارزانی داشته و میل و گرایش به حجاب و پوشش را در نهاد و فطرت او گذاشته، سقوط میكند. این را باید بدانیم كسانی كه بیحجابی و برهنگی را جمال و زیبایی میبینند در واقع فطرتی مریض و ذوقی واژگون دارند. و این خود، دلیل تخلف و عقبماندگی آنها است.
نكته قابل ملاحظه اینست كه ترقی و پیشرفت بشر با ستر و پوشش ارتباط مستقیم دارد به طوری كه همیشه نتیجه پیشرفت، گرایش به ستر و پوشش بوده است. و نكته دیگر اینكه حجاب زن با غریزه غیرت كه از روح سرچشمه و نشأت میگیرد، تناسب و سازگاری دارد. اما بیبندوباری و بیحجابی از شهوت نشأت میگیرد زیرا این شهوت است كه انسان را به بیحجابی و اختلاط میكشاند. و هر كس این روش دوم (بیبندوباری) را انتخاب نماید، باید روش اول (حجاب و غیرت) را فدا كند و یا بیحجابی و اختلاط با بیگانگان، صدای غیرت را در درونش خاموش نماید. اینجاست كه بیحجابی دلیل بر فساد فطرت، قلت حیاء، بیغیرتی، كودنی و بیاحساسی است:
لحد الـركبتين تشمرينــا
بربك أي نهر تعبرينـا
كأن الثوب ظل في صباح
يزيد تقلصاً حيناً فحينا
تظنين الرجال بلا شعور
لأنك ربما لا تشعرينا
(ای زنی كه لباست را تا زانوها بالا زدهای! از كدام رودخانه میخواهی عبور كنی و بگذری؟ لباس تو مانند سایه صبح است كه لحظه به لحظه، كوتاهتر میگردد. گمان میكنی كه مردان نمی فهمند اما در واقع این تو هستی كه نمی فهمی.