حكم شرعی پيرامون جشن مولود خوانی
از لابلای نوشتههای گذشته به این نتیجه میرسیم که تمام نیکی و خیر در پیروی از راه و روش سنت پیامبرصاست و در سدههای ارزشمند (طبق فرمایشات پیامبر) است و اینکه هر که دوست دارد با انواع عبادات خود را به خداوند نزدیک گرداند که در آنزمان وسده نبوده است عبادت آن شخص بر خود وی بر گردانده میشود و مردود میباشد. که این شخص گناه آن را متحمل خواهد شد، هرچند که در آن عبادت خلوص نیت داشته و تلاش و نیروی خود را صرف نماید. پس با توجه به مطالب فوق، خوانندۀ گرامی جشن سالروزتولد پیامبر گرامی مردود میباشد اینک مطالب را فهرست وار بررسی مینمائیم:
۱- جشن مولود خوانی را نه پیامبرگرامیصو نه خلفای راشدین و نه هیچکدام از صحابهشو نه تابعین در سدههای برتر انجام ندادهاند درحالیکه آنها نسبت به سنت و سیرۀ پیامبر داناترین و از لحاظ محبت و دوستی پیامبر کاملترین و از لحاظ پیروی از دستورات و شریعت محمدی متبعترین افراد بودهاند و اگر چنانچه در مراسم جشن فایدهای میدیدند از ما سبقت گرفته زودتر اقدام مینمودند.
۲- کما اینکه گذشت اولین افرادی که به آن عمل نمودند، همان فاطمیون و زندیقیهای قرن چهارم هجری بودند.
۳- در این نوع مراسم مشابهتی به مسیحیان است که آنها میلاد عیسی÷را جشن میگیرند در حالیکه ما از تشابه و تقلید در اعیاد و مراسم به مسیحیان منع و نهی شدهایم. (پیامبرصدر موارد مختلفی لفظ «خالفوا اليهود والنصاری»را تکرار فرمودهاند که یعنی: «با یهود و نصاری(مسیحیان) مخالفت نماید». شبیه نگردید به آنان و همچنین فرمودهاند: «من تشبه بقوم فهو منهم» که هر کسی خود را شبیه گروهی سازد در آخرت با آنان شده از جمله آنان محسوب میگردد).
۴- از برپایی اینگونه مراسم و مانند آن این مضمون به ذهن میآید که خداوند سبحانه و تعالی برای امت محمدی دینش را کامل نگردانیده و پیامبر اکرمصآنچه را که لازم بوده به امت خود تبلیغ نکرده و سدههای با فضیلت و برتر نیز در امر تعظیم نمودن پیامبرصو دوست داشتن ایشان و تقدیر و تشکر کردن از ایشان آنچه را که متأخرین انجام دادهاند را نکردهاند و این سخن را کسی جز کافر زندیق و از دین خداوند خارج شده نمیگوید، و اعتقاد نمیورزد در حالیکه پیامبر گرامی اسلامصمیفرماید: «مَا بَعَثَ اللَّهُ من نَبيٍ إِلاَّ كَانَ حَقّاً عَلَيْهِ أنْ يَدُلَّ أُمَّتَهُ عَلَى خَيْرِ مَا يَعْلَمُهُ لَهُمْ».«هیچ پیامبری از سوی خدا مبعوث نشده مگر اینکه این پیامبران مکلف بر هدایت نمودن امتشان به نیکی به آن اندازه که برای آنها کافی میدانند هستند» [۲۷].
و پیامبر ماصبرترین پیامبران و خاتم و پایان دهندۀ آنها و کاملترین آنها از لحاظ پنددهی و تبلیغ دینش است و اگر چنانچه مراسم جشن و مولودخوانی جزو دین و شریعت مقدس اسلام محسوب میشد، پیامبر گرامی آن را به امت خود بیان مینمود یا آن را در قید حیات خود انجام میداد و یا صحابه کرام آن را انجام میدادند. و هیچکس نمیتواند بگوید که پیامبر اکرمصاین مراسم را از جهت فروتنی و تواضع انجام نداده که این سخن نیز به ساحت مقدس ایشان طعن محسوب میشود چرا که اگر اینگونه بپنداریم باید بگوییم که پیامبرصکار خیری را از امتش دریغ فرموده که «قسم به آن ذاتی که جانم در دست اوست» پیامبر اکرمصاز اینگونه حرفها دور است و مبّراست.
و این سخن همچنان به صحابه کرامشکه خداوند آنها را به پاکی یاد کرده و تزکیه نموده است. طعن و توهین است که آنها این مراسم را انجام ندادهاند و در امر دین کوتاهی نمودهاند، و به این امر مهم مبادرت نورزیدهاند. حقاً که چه مردان و شخصیتهای بزرگی! و چه پیروان با کرامتی! حضرت خذیفه بن یمانسمیفرماید: «كل عباده لم يتعبدها أصحاب رسول اللهصفلا تتعبدوها، فإن الأول لم يدع للآخر مقالاً، فاتقوا الله معشر القراء، وخذوا طريق من كان قبلكم». «هر نوع عبادتی که صحابه کرامشآن را انجام ندادهاند، عبادت نگیرید، چرا که آن بزرگواران هیچ حرفی برای دیگران باقی نگذاشتهاند، پس خواننده گرامی تقوای خداوند را در پیشگیر و راه و روش آن بزرگواران را در دستگیر».
۵- شب زنده داری در این شب دلیل بر محبت و دوستی پیامبرصنمیشود چه بسا افرادی را مشاهده میکنید که این مراسم و جشنها را برپا میدارند در حالیکه آنها دورترین افراد از راه و روش محمد مصطفیصهستند. چقدر اشخاص فاسق و فاجر هستند که آن شب را پاس میدارند و شب زنده داری میکنند. افرادیکه ربا خوارند و نسبت به ادای نماز سست و تنبل هستند و سنتهای ظاهر و باطن را ضایع میکنند و به کارهای ناروا و گناهکاری و ارتکاب جنایات و فواحش معروفند. و مهمترین دلیل بر دوستی و محبت حقیقی ما نسبت به سرور و سالارمان محمد مصطفیصهمان چیزی است که خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: ﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ﴾«بگو (ای محمد) اگر شما خداوند را دوست میدارید پس پیروی از من کنید تا خداوند شما را دوست بدارد».پیامبر گرامیصمیفرماید: «كلكم يدخل الجنه إلاّ من أبى، قالوا: ومن يأبي يا رسول الله؟ قال: من أطاعني دخل الجنه ومن عصاني فقد أبي» [۲۸]. «همۀ شما داخل بهشت میشوید بجز کسانیکه سرپیچی میکنند. اصحاب پرسیدند ای رسول خدا چه کسی سرپیچی میکند؟ پیامبرصفرمود: هر که از من اطاعت کند وارد بهشت میشود و هرکه از دستوراتم نافرمانی کند آن شخص سرپیچی کرده است». پس دوستی و محبت صادقانۀ وی در پیروی از اوست و به راه و روش ظاهر و باطنش پایبند بودن است و به طریقۀ و سنت وی وارد شدن و در ظاهر و باطن به او اقتدا نمودن در گفتار و کردار در خلق و خوی. شاعر میگوید: اگر در دوستی پیامبر راستگویی از وی اطاعت میکردی چرا که عاشق بر معشوق مطیع است.
۶- با تمام این اوصاف بیشتر علمای اسلامی سدههای متأخره مفاسد و منکرات و رسوایهای بزرگی را که در مراسم مولود خوانی صورت میگرفت نگاشتهاند، بلکه هر آن شخصی که در اینگونه مراسمها شرکت میکردند و حضور داشتند بخود بر اینگونه مفاسد اعتراف میکنند، افرادی که در این مراسم شرکت کردهاند ولی خداوند متعال بر آنها توفیق داده که از اینگونه مراسم دوری بجویند و آن را ترک نمودهاند از افراد و علمای معاصر قراین گواهی این مطلب است) نمونهای از این مفاسد به زبان آوردن برخی کلمات شرکی و اغراق نمودن در مدح پیامبرصو سرودن برخی شعرهای حرام و مددخواهی و کمک خواستن از شخص پیامبر صو اعتقاد داشتن بر این که پیامبر غیب میداند. کمااینکه در قصیدۀ شیخ بوصیری که از بانیان اینگونه مراسم در مدح پیامبرصآمده است:
يا أكرم الخلق مالي من الوذبه
سواك عندحلول الحادث العمم
«ای کریمترین حلایق من کسی را که به هنگام وقوع حوادث همگانی به وی پناه برم جز تو کسی را ندارم».
فان من جودك الدنيا وضرّتها
ومن علومك علم اللوح والقلم
«زیرا که ازجود و سخاوت تو دنیا و هووی (آخرت) آن بوجود آمده علم لوح المحفوظ (علم غیب) و علم دنیا همه را میدانی».
و در اینگونه مراسم و جشنها مرد و زن در هم میآمیزند و ساز و برگ و آلات موسیقی به کار میرود و شرابخواری و نگاه بد به نوجوانان و اغراق در مدح اولیای خداوند صورت میگیرد و بسیاری از منکرات به طوری که به جهت تنوع در شهرهای مختلف شمارش آن دشوار میباشد حاصل میگردد، و حتی برخی آن را از شب قدر نیز با فضیلتتر دانستهاند و در این شب به اندازهای که در شب قدر نکردهاند تلاش و کوشش نمودهاند، تا جایی که وضعیت آنها به حدی رسیده که تارکین مراسم مولودخوانی را به کفر نسبت دادهاند.
۷- روزی که پیامبر اکرمصدر آن روز متولد شد مصادف است با روزی که در آن روز وفات یافت که روز دوازدهم ربیع الاول میباشد ـ بنا بر مطالب کتابهای زندگانی پیامبر ـ. پس بنابراین شادی در این روز شایستهتر از سوگواری نخواهد بود و اگر چنانچه دین و امور شرعی به رأی و نظر بود، ماتم و سوگواری در این روز شایستهتر از مراسم عید و جشن بود.
[۲۷] امام مسلم در صحیح خود روایت فرموده. [۲۸] امام بخاری در صحیح البخاری روایت نموده است.