شبه افكنی و جواب آن
کسانیکه مراسم مولودخوانی را جائز میدانند (شبه افکنی میکنند) و دلایلی ذکر میکنند که مهمترین آنها عبارتند از:
۱- آیۀ قرآن: ﴿قُلۡ بِفَضۡلِ ٱللَّهِ وَبِرَحۡمَتِهِۦ فَبِذَٰلِكَ فَلۡيَفۡرَحُواْ هُوَ خَيۡرٞ مِّمَّا يَجۡمَعُونَ ٥٨﴾[آلعمران: ۳۱]. «بگو (ای محمد) به فضل و بخشش و رحمت خداوند و به آن سرخوش باشند که این کار از آنچه که جمع میکنند بهتر است».پس خداوند به ما دستور میدهد که به جهت رحمت او شاد باشیم و پیامبر اکرمصبزرگترین رحمت الهی است زیرا که خداوند میفرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ ١٠﴾[الأنبیاء: ۱۰۷]. «ما ترا جز برای رحمت به جهانیان نفرستادیم».
جواب: استدلال نمودن آنها به دو آیه بیمورد است و حمل نمودن آیه به غیر منظور آیه است و ثابت نمودن وجهی است که، از داناترین مردم به کتاب خداوند و فهیمترین آنها به منظور خداوند و با درایتترین به آیات قرآنی چنین وجهی ثابت نشده است و مخالفت بر قواعد و قوانین شریعت در فهم معانی قرآنی و استنباط نمودن معانی در فهم سلف صالح و قرنهای بافضیلت گذشته است در حالیکه شیخ بن قیم/در این باره میفرماید که گفتار سلف صالح در منظور خداوند از این آیه این است که فضل و رحمت خداوند همانا قرآن و سنت پیامبر است.
۲- آنچه که در صحیحین ثبت شده مبنی بر اینکه پیامبرصیهودیان مدینه را دید که در روز عاشورا روزه میگیرند و علت را از آنها پرسید آنها جواب دادند که روز عاشورا روزی است که خداوند فرعون را غرق کرد و حضرت موسی÷را نجات داد و ما از جهت شکرگزاری بر خداوند آنروز را روزه میگیرم. پیامبر اکرمصفرمودند: من از شما به موسی÷حق دارترم و ایشان (پیامبر اکرمص) نیز آن روز را روزه گرفتند و به روزه گرفتن در آن روز دستور دادند. آنها (مؤیدین مولودخوانی) میگویند چه نعمتی بزرگتر از نعمتی است که پیامبر گرامی مان، پیامبر رحمت در آنروز ابراز شادی کند و بنابراین به مسلمانان نیز لازم میشود که در آنروز به شکرانۀ این نعمت با جشن گرفتن ابراز شادی کنیم.
جواب: استدلال آنها به روزۀ روز عاشوراء استدلال باطلی است و قیاس فاسدی است چرا که ما باید به خاطر نعمت بعثت پیامبر بزرگوارمان خداوند را شاکر باشیم نه بر میلاد وی. علاوه بر آن روزۀ روز عاشورا مشروع است و به استناد سنت پیامبر گرامیمانصمستحب میباشد در حالیکه در سیره و سنت پیامبر جشن گرفتن میلاد ایشان برای ما مشروع نمیباشد.
۳- حدیثی که بیهقی از انسسروایت میکند بدین مضمون که پیامبر گرامیصپس از نبوت سالروز تولد خودش را عقیقه کرد. با توجه به اینکه عبدالمطلب جد بزرگوارش نیز روز هفتم میلادش را عقیقه نموده بود، پس این عمل تکراری پیامبر را اظهار نمودن شکر بر خدا بر رحمت به جهانیان نمودنش حمل میکنند. کمااینکه به امتش مشروع میباشد تا از آن راه و روش تبعیت کنند.
جواب: این حدیث را امام مالک/جزو سخنان و احادیث باطل ذکر کردهاند کما اینکه از ابن رشد در کتاب «العقيقة» - از کتابهای مقدمات و ممهدات - نقل نموده و امامانی چون عبدالرزاق و ابوداود و امام احمد و ابن حبان و بزار و دیگران ضعیف بودن سند این حدیث را بیان نمودهاند. (به دلیل ضعیف بودن احادیث منقوله از عبدالله بن المحور که یکی از راویان این حدیث است) و بر فرض صحیح بودن این حدیث دلیلی بر مولودخوانی در آن نیست.
۴- حدیثی که از عروه روایت شده که در حق ثویبه کنیز ابولهب که ابولهب بخاطر مژدگانی ایشان به تولد پیامبرصآن را آزاد نمود و پیامبر را شیر میداد میگوید. که پس از فوت ابولهب او را در خواب دیدهاند که در میان آتش جهنم است از حال او پرسیدند. گفته شده که او در آتش جهنم است مگر اینکه در هر شب دوشنبه بخاطر اینکه ثویبه را جهت مژدگانی میلاد پیامبر آزاد کرده، تخفیف داده میشود و آتش جهنم کاسته میشود (مؤیدین مولودخوانی) میگویند اگر حال و روز ابولهب کافر درمیان اهل جهنم به خاطر مژدگانی میلاد پیامبر اینگونه باشد و با اینکه وی کافر است تخفیف قائل شوند پس حال و روز مسلمان یکتا پرستی که به میلاد پیامبر اظهار خوشی میکند و آنچه را که در توان دارد برای خوشحالی دیگران صرف مینماید چه خواهد بود؟
جواب: این حدیث نیز کما اینکه امام بخاری و حافظ در کتاب الفتح ذکر و بیان نموده حدیث مرسل است.
کما اینکه خواب و رؤیا نیز نمیتواند دلیل باشد این قصه مخالف ظاهر قرآن کریم است. جائیکه آیات متعددی دلالت دارد بر اینکه هیچ عمل نیکی بر کافر روز قیامت منفعتی نخواهد داشت آیۀ کریمه: ﴿وَقَدِمۡنَآ إِلَىٰ مَا عَمِلُواْ مِنۡ عَمَلٖ فَجَعَلۡنَٰهُ هَبَآءٗ مَّنثُورًا ٢٣﴾[الفرقان: ۲۳]. «و متوجه شدیم به سوی آنچه کردند از کردار پس آن را مانند ذرههای پراکنده ساختیم (بر باد کردیم) کافر هر عمل نیکی که انجام میدهد نتیجهاش را در همین دنیا میبیند».و در آخرت از عذاب آنها کاسته نمیشود و لحظهای مهلت و یا اجازه استراحت داده نمیشوند چنانچه در آیه ۸۶و۱۶۲ سوره مبارکه بقره و آیه ۸۸ سوره مبارکه آل عمران و آیه ۸۵ سوره مبارکه نحل بدان سراحتا میفرماید: ﴿فَلَا يُخَفَّفُ عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابُ وَلَا هُمۡ يُنصَرُونَ﴾[البقرة: ۸۸]. و در بقیه ﴿لَا يُخَفَّفُ عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابُ وَلَا هُمۡ يُنظَرُونَ﴾[آلعمران: ۸۵]. آمده ودر آیه ۳۶ سوره مبارکه فاطر آمده: ﴿وَلَا يُخَفَّفُ عَنۡهُم مِّنۡ عَذَابِهَا﴾[فاطر: ۳۶].
۵- گویند اگر جشن و مراسم مولودخوانی در روز دوازدهم ربیع الاول و یا ماه ربیع الاول و یا هر روز شخص دیگری انجام نگرفت بلکه در روزها و یا ماههای دیگر انجام پذیرد اشکالی ندارد و جشن گیرنده مأجور است.
جواب: این ادعا نیز باطل است و حرفی مفت و مردود است زیرا که اصل در عبادات و امور شرعی، توقیفی است و هیچ عبادتی که برای خداوند متعال انجام گیرد بدون معین و کیفیت خاص مادامیکه از جانب شارع امر خاصی نیامده باشد جایز نیست و گرچه برای ذکر خداوند متعال و یا قرائت سیره و سنت پیامبر اکرمصباشد. درحالیکه در واقع این مراسم و جلسهها در ماه ربیع الاول فراوان میشود و حتی برای شکرگزاری آن جمع میشوند.
۶- مولودخوانی حلقۀ ذکری است و صدقه و خیرات و مدح پیامبر و تعظیم جناب پیامبر صورت میگیرد و این کارها از لحاظ شرعی کارهای مطلوب و پسندیده است و احادیث صحیحی نیز در این باره و در تأیید اینگونه اعمال آمده است.
جواب: آری احادیث فراوانی دربارۀ تشویق و تحسین ذکر خداوند و انواع صدقات و خیرات آمده است و لیکن ثوابی برای اینگونه اجتماعات بخصوص با این شکل و هیئت خاصی و در وقت مخصوص نیامده است و هیچگونه تحریض و تشویقی نیز برای آنچه که در این شبها از ذکرها و دعاها خوانده میشود به دست نرسیده و هیچ اصالت شرعی و دلالت وحی ندارد و آن شعرهایی که آکنده از اغراق و غلو در مدح و یاوه گوییها به عین ذکر نگردیده است.
۷- شخصی از پیامبر گرامیصاز روزۀ روز دوشنبه پرسیده، پیامبرصجواب دادند: روز دوشنبه روز میلاد من و روزی است که بر من وحی نازل شد. مسلم روایت میکند.
پس پیامبرصروز دوشنبه را بخاطر اینکه در آنروز زاده شده تعظیم نموده است. روز میلاد ایشان را که با دوازدهم ربیع الاول مصادف است برای تعظیم و جشنگیری تعیین شده است.
جواب: آنچه از طرف شارع برای روز دوشنبه هر هفته خواسته شده روزه گرفتن در آن روز است و نه بیشتر و بدون قید و بند آن به سال و به ماه بلکه هر هفته روز دوشنبه مستحب است روزه گرفت. پس موافقت پیامبرصدر روزه گرفتن، روز دوشنبه است بدون قید آن به روز معینی (اعم از ماه و سال) در حالیکه آنها - آن روز را فقط به روز دوشنبه ماه ربیع الاول در هر سال خاصی میگردانند - گذشته از این آنها این روز را به خاطر توصیه و سفارش پیامبرصبه روزه گرفتن این روز آن را بزرگ نمیشمارند و با اینکه در این روز به اندازهای فضیلت و ثواب نهفته که اعمال بندگان را فرامین خداوند تحت پوشش قرار میدهد و روزه دار بودن شخص را در آن روز با فضیلتتر قرار داده ولی آنها (مبتدعین) آنروز را با خوردن و نوشیدن و طرب و شادی در بدترین حالت تکریم مینمایند و با توجه به اینکه عبادات توقیفی است و فقط از جانب شارع باید تعیین گردد. پس روزی را خاص عبادت یا عبادتی را به خداوند نسبت دادن نیاز به دلیل شرعی دارد و به اینگونه از بدعتها هیچگونه دلیلی شرعی وجود ندارد (مانند مطالب گذشته) و فراموش نشود که آنچه که ما به آن اشاره کردیم این است که روز دوازدهم ربیع الاول روز وفات پیامبرصو قطع شدن وحی از آسمان به سوی زمین است (بنابر قول علمای شرع) پس ترا خدا به من بگو که آیا برای وفات پیامبرصباید مراسم گرفت (و سوگواری کرد) و یا برای ولادت ایشان (جشن و سرور کرد) و آیا اصولاً میشود در یک روز هم غم و هم شادی کرد؟؟ و در پایان عرایضم باید عرض کنم ـ که بنده که گمان نمیکنم که ایمان و تقوای شما و پیروی از دوست و حبیب دلت محمد مصطفیصو پیش کشیدن شریعتش بر هوی و هوست و رأی و نظرت و نظر مردم و حرفهای آنها اجازه بده، بنده گمان میکنم که همۀ موارد فوق جملگی به تو میگویند: «مراسم نگیر» «لاتحتفل» خداوند متعال بر پیامبر گرامی مان محمد مصطفی و اهل بیت و جمیع اصحاب وی درود فرستد. والسلام
وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالـمين