مختصری درباره احکام شیرخوارگی

حکم شیر دادن به شخص بزرگ

حکم شیر دادن به شخص بزرگ

جمهور صحابه و ائمه بر این قول هستند که رضاعت (شیرخوارگی) محرم (که محرمیت ثابت می‌شود) آن است که در خورد سالی باشد و در زمانی که کودک برای رشد و تقویت بدنش به شیر احتیاج دارد، لذا شخص بزرگ شامل این حکم نمی‌گردد، اما ام المؤمنین عایشهلبراساس حدیث صحیحی که در مورد داستان سهله و سالم آمده است؛ معتقد به این است که اگر شخص بزرگی نیز شیر بنوشد حکم محرمیت شامل او نیز می‌گردد.

حدیث از این قرار است:

سهله دختر سهیل نزد رسول خداصآمد و عرض کرد: ای رسول خدا! همانا سالم مولای ابو حذیفه با ماست و در خانه ماست و اکنون مردی شده و به سن بلوغ رسیده است.

در برخی روایات دیگر آمده: همانا سالم بر من وارد می‌شود درحالی که او مردی است، و ابوحذیفه از این مسئله نگران است، پیامبرصفرمود: «به او شیر بده تا بر او حرام گردی».

ودر روایت دیگر: «به او شیر بده تا بر تو وارد شود».

در یک روایت فرمود: «پنچ بار به او شیر بده».

ولی سایر صحابه و ائمه این حکم را مخصوص سالم دانسته‌اند، و می‌گویند: حکمش به دیگران سرایت نمی‌کند، و تنها رخصتی بود برای سهله و سالم، بخاطر اینکه سالم در خانه‌ی آنها بزرگ شده بود، و پسر خوانده آنها بود [۲].

پایان

[۲] قابل ذکر است که شیعیان رافضی به روایت فوق و رای عایشهلاستدلال نموده بر اهل سنت و ام المؤمنین عایشهلطعن می‌نمایند، و از ردودی که علمای اهل سنت بر رد آنها گفته‌اند، مقاله‌ای ذیل است که در سایت اسلام تکس (سایت پاسخ به شبهات روافض www.islamtxt.net نشر شده است: [شیعه در هر موضوعی حرف‌های بی‌ربط می‌زند تا مذهب خود (مذهب طعن و لعن) را قوی کند. اما جریان به این صورت بود که عرب‌ها پسرخوانده را پسر حقیقی می‌دانستند تا آیه نازل شد که اینطور نیست. این مشکلاتی را برای خانواده‌های که فرزندخوانده داشتند بوجود آورد. درست مثل تحریم ازدواج با بیش از چهار زن که عرب‌های ۵زنه و بیشتر را مجبور کرد، بقیه زنان را طلاق دهند. و حالا با حکم جدید، مردها قبول نمی‌کردند که پسر خوانده بعد از بلوغ در خانه آنها باشد، از آن طرف حس محبت بین بچه و مادر و پدر و برادرها و خواهرها را نیز نمی‌شد نادیده گرفت. حدیث بالا یک راه برای حل مشکل نامحرمی فرزند خوانده خانمی بنام سهله بود که پسر خوانده‌ای بنام سالم داشت. سالم در خانه‌ای سهله بزرگ شده بود و زن خانه، او را چون فرزند خود دوست داشت، اما در حقیقت بعد از نزول آیه تحریم فرزند خواندگی، سالم دیگر پسر سهله نبود اما محبت مادر فرزندی وجود داشت. پیامبر رحمت از طرف الله مهربان کار را آسان کرده به زن گفته شیر خود را بدوش، در یک کاسه بریز بده این پسر بخورد تا محرم شود این کجایش بد است؟ عایشه این را از پیامبرصشنیده این کجایش بد است؟ عایشه تصور می‌کرد این یک حکم عام است و فقط برای سهله و سالم نیست. و نتیجه می‌توان گرفت اگر زن خودش شیر نداشت خواهرش یا دخترش شیر بدهد، منظور تداوم ماندن فرزندخوانده در همان خانه مانوس است. حالا چرا شیعه بی‌رحم برحضرت محمدصایراد می‌گیرد که مشکل عاطفی این پسر را در سن بلوغ، (و مشکل آن زن که چون مادر بزرگش کرده) را حل نموده؟ آیا به رحم و شفقت اسلام ایراد می‌گیرد؟! دوما: شیعه اینطور القاء می‌کند سنی‌ها اجازه می‌دهند بزرگسال از سینه زن مستقیماً شیر بنوشد این یک دروغ وقیحانه است. علمای سنی تا حالا بر سر این اختلاف دارند که آیا نشان دادن چهره زن به نامحرم جایز است یا چهره را نیز باید با روبنده پوشاند. آنوقت شیعه بدون خجالت مدعی می‌شود که زنان سنی پستان خود را مکشوف کرده و به مرد نامحرمی شیر می‌دهند!! یک دلیل ما بر دروغگویی شیعه همین حدیث است: ببینید پسر خوانده بزرگ شده و مرد غیرتش قبول نمی‌کند که در خانه، کنار زن و دخترانش باشد. اما زن او را بچشم فرزند می‌بیند. حالا شیعه می‌گوید: آن زن پیراهن خود را بالا زد پستان خود را لخت کرد در دهان آن نوجوان گذاشت و مرد با غیرتش هم خوش و خندان بود که خوب کردی.... آن غیرت اولش کجا رفت؟ و ما اهل سنت می‌گوییم که در کاسه‌ای دوشید و به پسر خوانده داد که بخور، دلیل ما است که هیچکس این کار را نه کرده و نه می‌کند. دلیل ما این است که در شروح بر این حدیث همینطور شرح نوشته‌اند که من گفتم. و دلیل ما این است که در کتب ما نوشته: زن حق ندارد عورت خود را آشکار کند الا برای مردش، حتی برای پسر بالغ خود (پسری که از بطنش بیرون آمده) هم حق ندارد. شیعه ادعا می‌کند، مردان می‌رفتند از سینه خواهر عایشه شیر می‌خوردند تا آن مردان، محرم عایشه شوند. اما دروغ در خود ادعای شیعه‌ها نیز آشکار است: عایشه و خواهرش برایشان مهم بود که با مرد نامحرم ننشینند و به این دلیل سعی می‌کردند با شیر دادن محرمشان کنند. نکته دروغ اینجاست: اینانی که اینقدر متشرع بودند که حاضر نبودند جواب سوالات دینی مرد نامحرم را بدهند چگونه حاضر می‌شدند که پستان خود را در دهان مرد نامحرم بگذارند؟! و این را نیز بگویم که استنباط عایشه صدیقه از حدیث این بود که این یک حکم عام است و همه جا کار برد دارد. اما همسران دیگر پیامبر این را حکم خاص و مربوط به همان زن و همان زمان نزول حکم لغو پسر خواندگی، حالتی استثنایی می‌دانستند که حالتی خاص پیش آمد که در آینده با توجه به آگاهی مردم، باید تکرار نمی‌شد. تقریباً همه علمای ما، نظر همسران دیگر پیامبرصرا قبول دارند یعنی از نظر همه مذاهب، شیر خوردن در بزرگسالی باعث برادری و خویشاوندی نمی‌شود! و آن یک حکم خاص برای یک زمان خاص برای یک حالت خاص بود. و کار ام المؤمنین عایشهلیک استنباط فقهی بود اما شیعه بزرگش کرده و وانمود نموده که بزرگسالان شیر پستان خواهر عایشه را مستقیما می‌خوردند تا محرم رضاعی شوند، فراموش نکنید عایشه اصلا فرزندی نداشت تا شیر داشته باشد. باز برای اینکه شبهه‌ای پیش نیاید عرض می‌کنم که حضرت عایشه مقام معلمی داشتند. رسالت ایشان رساندن احادیث رسول الله به امت بود و در این راستا به این روش می‌خواستند کار خود را راحتر انجام دهند. باز برای اینکه شیعه را شیطان وسوسه‌اش نکند و در مقام عایشه شک ننماید به او یاد آوری می‌کنیم که آیات قرآن در باره پاکدامنی عایشه را بخواند. اگر قرآن را قبول ندارد و حرف علمای خود را حجت می‌داند پس می‌گوییم که علمای شیعه ظاهرا همگی متفقند که هرکس عایشه را پاکدامن نداند مرتد، ملعون، و واجب القتل است. اما نمی‌دانم با این عقیده پس چرا این شبهه را مطرح می‌کنند؟!! آیا منافقند؟!! حالا برای اهل تحقیق حدیث را می‌نویسم: عَنْ ‏عَائِشَةَ ‏‏أَنَّ ‏‏سَالِمًا ‏‏مَوْلَى ‏أَبِي حُذَيْفَةَ ‏‏كَانَ مَعَ ‏‏أَبِي حُذَيْفَةَ ‏‏وَأَهْلِهِ فِي بَيْتِهِمْ فَأَتَتْ تَعْنِي ابْنَةَ ‏ ‏سُهَيْلٍ ‏‏النَّبِيَّ ص‏فَقَالَتْ: إِنَّ ‏‏سَالِمًا ‏‏قَدْ بَلَغَ مَا يَبْلُغُ الرِّجَالُ وَعَقَلَ مَا عَقَلُوا، وَإِنَّهُ يَدْخُلُ عَلَيْنَا، وَإِنِّي أَظُنُّ أَنَّ فِي نَفْسِ ‏‏أَبِي حُذَيْفَةَ ‏‏مِنْ ذَلِكَ شَيْئًا، فَقَالَ لَهَا النَّبِيُّ ‏ص: ‏‏أَرْضِعِيهِ تَحْرُمِي عَلَيْهِ، وَيَذْهَبْ الَّذِي فِي نَفْسِ ‏‏أَبِي حُذَيْفَةَ، ‏فَرَجَعَتْ فَقَالَتْ: إِنِّي قَدْ أَرْضَعْتُهُ فَذَهَبَ الَّذِي فِي نَفْسِ ‏‏ أَبِي حُذَيْفَةَ». ‏‏[رواه مسلم فی صحیحه (۱۴۵۳)]. و اینهم سند مخالفت ام سلمه و سایر همسران پیامبر با روش عایشه که حدیث را عام می‌دانست نه خاص. ففی صحیح مسلم: «عن ‏أُمَّ سَلَمَةَ زَوْجَ النَّبِيِّ ص‏‏كَانَتْ تَقُولُ:‏ ‏أَبَى سَائِرُ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ ‏‏ص‏‏أَنْ يُدْخِلْنَ عَلَيْهِنَّ أَحَدًا بِتِلْكَ الرَّضَاعَةِ، وَقُلْنَ ‏‏لِعَائِشَةَ: ‏وَاللَّهِ مَا نَرَى هَذَا إِلاَّ رُخْصَةً أَرْخَصَهَا رَسُولُ اللَّهِ ‏ص‏ ‏لِسَالِمٍ‏ ‏خَاصَّةً، فَمَا هُوَ بِدَاخِلٍ عَلَيْنَا أَحَدٌ بِهَذِهِ الرَّضَاعَةِ وَلاَ رَائِينَا».‏‏ و این هم، رای علمای سنی با استناد به روایت، به این معنی که آن زن (خانم سهله) شیر خود را در ۵ روز در کاسه ای دوشید و داد سالم خورد. قال الزرقاني: «وكأن القائلين بأن ظاهر الحديث أنه رضع من ثديها لم يقفوا على شيء. فقد روى ابن سعد عن الواقدي عن محمد بن عبد الله بن أخي الزهري عن أبيه قال: كانت سهلة تحلب في إناء قدر رضعته، فيشربه سالم في كل يوم، حتى مضت خمسة أيام، فكان بعد ذلك يدخل عليها وهي حاسرة، رخصة من رسول الله صلى الله عليه وسلم لسهلة ...».