اصحاب رسول الله ش
شیخ الاسلام ابن تیمیه چه زیبا در وصف روافض نوشت:
«از یهود پرسیده شد: از امت شما چه کسانی بهتریناند؟ جواب دادند: اصحاب موسی. و از مسیحیان پرسیده شد: از امت شما چه کسانی بهتریناند؟ جواب دادند: حواریون عیسی. و از روافض پرسیده شد: از امت شما چه کسانی بدتریناند؟ جواب دادند: اصحاب محمد» [۲].
براستی کسی که دم از حب کسی میزند آیا یاران و دوستان او را به دشمنی میگیرد؟ آیا این کاری عقلانی است که کسی رسول الله صرا به دوستی و یارانش را به دشمنی بگیرد!.
﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ١٠٠﴾[التوبة: ۱۰۰].
ترجمه: «الله، از پیشگامان نخستین مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی نمودند، راضی است. و آنان نیز از الله خشنودند و الله، برایشان باغهایی آماده کرده که از فرودستش جویبارها روان است و جاودانه در آن میمانند. این است رستگاری بزرگ».
روافض کی میخواهند بدانند که فتنهی رفض صحابه شو این عقاید پلیدشان همه و همه از زمان ظهور ابن سباء یهودی برای تخریب عقاید اسلامی و تفرقه بین مسلمین بوجود آمد. آیا کسانی که به گفتهی راویان شیعی به گفتهی جعفر بن محمد /مرتد شدند شایستهی این لطف الهی هستند که خداوند متعال در وصف آنها آن چنان فرموده است؟.
این چه مذهبی است که که محمد توسیرکانی در لآلی الأخبار مینویسد: «بدان بهترین جا و زمان و حالت برای لعنت فرستادن به آنها زمانی است که در دستشویی باشی!!! پس هربار به دستشویی میروی با خیال راحت چند بار بگو: بار خدایا عمر را لعنت کن سپس ابوبکر و عمر سپس عثمان و عمر سپس معاویه و عمر ... بار خدایا عایشه و حفصه و هند و ام حکم را لعنت کن و کسانی را لعنت کن که به کارهای آنان راضی هستند (یعنی اهل سنت)» [۳].
با اصحاب رسول الله کاری نداریم ... آیا این مذهب است که میگوید خدا را در دستشویی یاد کن و به فلان و فلان و فلان فحاشی کن یا ضد مذهب.
اما اگر دقت کنید روافض بیش از همه عمر فاروق سرا مورد لعن خویش قرار میدهند و استدلالشان این است که حضرت عمر سسیدتنا فاطمه لرا مورد مظلومیت قرار داده و موجب مرگ ایشان شده، و افسانهی شهادت فاطمه لرا ساختهاند و این دروغ و کذبی بیش نیست، که آن را بررسی خواهیم نمود.
[۲] منهاج السنة. [۳] لآلی الأخبار، ج۴ ص ٩۲.