حکایتی از زین العابدین رحمةالله علیه
اینک حکایت ذیل را که علی اردبیلی در کتابش نقل کرده ملاحظه فرمائید:
از امام زین العابدین علی ابن حسین بروایت است که فرمود:
«عده ای از مردم عراق خدمت حضرت آمدند، و از ابوبکر و عمر و عثمان در محضر ایشان نکوهش کردند، وقتی صحبتشان تمام شد، فرمود ممکن است به من بگوئید که آیا شما از مهاجرین اولین هستید؟که خداوند در بارۀ آنان فرموده:
﴿ٱلَّذِينَ أُخۡرِجُواْ مِن دِيَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا وَيَنصُرُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلصَّٰدِقُونَ﴾[الحشر: ۸] «کسانی که از خانه هایشان و اموالشان رانده شدهاند. (و) از خداوند فضل و خشنودی میجویند و (دین) خدا و رسولش را یاری میدهند. هم اینانند که راستگویند»؟
گفتند خیر. فرمود: پس شما از آنهایی هستید که خداوند در باره آنان فرموده: ﴿وَٱلَّذِينَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلۡإِيمَٰنَ مِن قَبۡلِهِمۡ يُحِبُّونَ مَنۡ هَاجَرَ إِلَيۡهِمۡ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمۡ حَاجَةٗ مِّمَّآ أُوتُواْ وَيُؤۡثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ وَلَوۡ كَانَ بِهِمۡ خَصَاصَةٞۚ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفۡسِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٩﴾[الحشر: ۹]. «کسانی که پیش از آنان در دار اسلام جای گرفتند و ایمان در دلشان جای گرفت. کسانی را که به سوی آنان هجرت کنند دوست میدارند و در دلهای خود از آنچه (به مهاجران) دادهاند احساس نیاز نمیکنند و (دیگران را) بر خودشان و اگرچه نیازمند باشند ترجیح میدهند و کسانی که از آزِ نفس خویش مصون باشند، اینانند که رستگارند»؟ گفتند: خیر، فرمود: پس وقتی اعتراف کردید که از دو گروه اولی نیستید من گواهی میدهم که شما از کسانی هم نیستید که خداوند درباره آنان میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ ١٠﴾[الحشر: ۱۰] «و (نیز) آنانکه پس از اینان آمدند. میگویند: پروردگارا، ما را و آن برادرانمان را که در ایمان آوردن از ما پیشی گرفتند، بیامرز. و در دلهای ما هیچ کینهای در حقّ کسانی که ایمان آوردند، قرار مده، پروردگارا تویی که بخشندۀ مهربانی». «بلند شوید از پیش من بیرون بروید خداوند شما را به سزایتان برساند». «اخرجوا عني فعل الله بكم» [۳۵].
[۳۵] كشف الغمة: ج۲/۷۸ چاپ تهران.