دوم: مواردی که خودآرایی به وسیله آنها حرام است
از جمله مسایل اجتنابناپذیر برای زن مسلمان، در مورد دقت کردن او در آرایش و زیباییاش، این است که در پی چیزهای حلال باشد و از هر آرایش حرامی خودداری کند. برای مثال:
۱- برداشتن ابرو
ابرو برداشتن از کارهای حرامی است که در بین زنان و دختران به طور چشمگیری رواج پیدا کرده است .... و از جمله گناهان کبیره میباشد، بنابر قول کلی عبدالله بن مسعودسکه گفته است: زنانی که بر روی بدن دیگران خالکوبی میکنند و زنانی که خالکوبی بر روی آنها انجام میشود و زنانی که ابرو برمیدارند و زنانی که برای زیبایی بین دندانهای خود فاصله ایجاد میکنند و آفرینش خداوند تعالی را تغییر میدهند، خداوند بر آنها لعنت فرستاده و من چرا نباید کسانی را که پیامبرصبر آنها لعنت فرستادهاند، نفرین کنم و در قرآن آمده است که ﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ﴾[الحشر: ٧].
«اموری را که پیغمبر برای شما [از احکام الهی] آورده است اجرا کنید» [۴۶].
حتی اگر برداشتن ابرو به منظور خودآرایی برای همسر باشد [ممنوع است].
همانطور که شیخ محمد بن صالح بن عثیمین/فتوی دادهاند، هنگامی که درباره حکم برداشتن ابرو مخصوصاً وقتی که ابروها پهن هستند و باعث ناراحت شدن شوهر میشوند، از ایشان پرسیده شد که: آیا این کار به منظور آراستن خود برای شوهر درست است؟
ایشان: جواب دادند که: برداشتن ابرو جایز نیست و رسول خداصکسی را که ابروی دیگران را بر میدارد و کسی که از دیگران میخواهد تا ابروی او را بردارند و یا خودش این کار را انجام میدهد، نفرین کردهاند، و این عمل حرام است و خداوند برای آنچه که مقدر کردهاند حکمتی دارند. پس بعضی از مردم ظاهر زیبایی دارند، و بعضی دیگر این چنین نیستند، و همه کارها به دست خداوند ـ عزوجل ـ صورت میگیرد و بر شخص واجب است که صبر کند، و أجر خود را از خداوند ـ عزوجل ـ بگیرد و به خاطر رسیدن به خواستههایش به حرام نیفتد. نباید هیچ کس موی ابروی را بکند مگر زمانی که مو در قسمتهایی خارج از ابرو روییده باشد، مثل خالی که روی آن مو روییده است، پس میتواند این موها را از بین ببرد، که در این صورت از بین بردن یک نقص زشت میباشد، و خودآرایی نیست [۴٧].
امروزه روشی در بین زنان رواج پیدا کرده است که «تاتو، tattoo» نامیده میشود و با آن به ابروها یک شکل دایمی میدهند و این کار بوسیله پخش کردن سرمه در زیر پوست با استفاده از سوزن به روش اتوماتیک صورت میگیرد که بیشتر از یکسال دوام دارد هزینه هنگفتی را در پی دارد.
این کار به دلیل تغییر دادن اصل خلقت و زیان استفاده از مواد شیمیایی برای ابرو حرام میباشد [۴۸].
برداشتن ابرو، شامل کندن و کوتاه کردن ابرو نیز میشود، همانطور که در فتوای شیخ محمد به صالح بن عثیمین/آمده است:
سوال: حکم کوتاه کردن و یا برداشتن بعضی از قسمتهای ابرو چیست؟
جواب: برداشتن ابرو از گناهان کبیره است، و پیامبرصکسی که ابروی دیگران را بر میدارد، و کسی که از دیگری میخواهد که ابروی او را بر دارند، نفرین کردهاند. و پیامبرصاین کار را به زنان اختصاص دادهاند، زیرا زنان هستند که از این عمل برای زیبایی استفاده میکنند، اگر مردی این کار را انجام دهد، این مرد نیز همانند زنان ملعون میباشد ـ والعیاذ بالله ـ و علما کوتاه کردن ابرو را همانند برداشتن ابرو، میدانند برای اینکه آفریده خداوند را تغییر میدهد، و برداشتن و کندن موی ابرو با کوتاه کردن آن تفاوتی ندارد. بیتردید بهتر است از انجام این کار خودداری شود، و فرد مسلمان اعم از زن و مرد باید از آن اجتناب نماید [۴٩].
از جمله مواردی که به این موضوع مربوط میشود «رنگ کردن ابرو» میباشد وبه تازگی در بین زنان رواج پیدا کرده است، و بدین ترتیب که: زن شکل معینی را که برای ابروی خود در نظر گرفته است، مشخص میکند و سپس موهای زاید بالا و پایین ابرو را به رنگ پوست خود در میآورد، به طوری که از فاصله دور شکل آن مانند ابرو برداشتن است. این عمل طبق فتوای هیئت عالی افتا، حرام میباشد: بعد از تحقیقاتی که کمیته برای فتوی دادن [درباره این موضوع] انجام داد، چنین جواب داد که: هم رنگ کردن بالا و پایین ابروها به روش ذکر شده ممنوع است، زیرا این عمل تغییر آفریده خداوند سبحان میباشد، و بدلیل مشابهت آن با برداشتن ابرو از نظر شرعی حرام است، و اگرچه این کار در معنی شبیه به ابرو برداشتن است، و اگر این کار تقلیدی از کفار باشد و یا استفاده از آن برای بدن و مو ضرر داشته باشد، حرمت آن بیشتر است. زیرا خداوند میفرماید: ﴿وَلَا تُلۡقُواْ بِأَيۡدِيكُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُكَةِ﴾[البقرة: ۱٩۵].
«خود را با دست خویش به هلاکت نیفکنید». و پیامبرصفرموده است: «لا ضرر ولا ضرار»،«نه ضرر ببینید و نه ضرر برسانید». وبالله التوفیق [۵۰].
مواردی که زیر مجموعه ابرو برداشتن که عملی حرام است، نمیشود عبارتند از: زایل کردن موهایی که در قسمتهای غیر معمول از بدن میرویند، مانند سبیل در آوردن در خانمها، و روییدن مو بر روی گونهها که از بین بردن آنها به این دلیل که بر خلاف عادتاند و برای زن زشت میباشد، اشکالی ندارد [۵۱].
خلاصه مطالب: دستکاری بیهوده ابرو اعم از برداشتن و کوتاه کردن آن حرام است. به این دلیل که سبب دور شدن از رحمت خداوندأمیشود.
پس خواهر عزیزم آیا ما از رحمت خداوندأدر دنیا و آخرت بینیاز هستیم؟ در حالی که خداوند هیچ کس را بدون رحمت خودش وارد بهشت نمیکند، پس چگونه در مرتکب شدن به گناهانی که بین ما و رحمت خداوندأفاصله میاندازند، سهل انگاری میکنیم؟.
۲- خالکوبی
بدین صورت است که پوست را با سوزن سوراخ میکنند تا اینکه از آن خون بیاید، سپس جای سوزن را با سرمه و یا رنگ نیلی و یا جوهر و یا چیزهای دیگر پر میکنند، در نتیجه محل خالکوبی شده سبز و یا آبی میشود. مردم در استفاده از خالکولی تنوع به خرج میدهند و بعضی از آنها بر روی دستشان قلب و یا اسم کسی را که دوستش دارند، مینویسند.و بعضی از زنان لبهای خود را برای همیشه به رنگ سبز در میآورند. خالکوبی با استناد به عباراتی که انجام دهنده این کار را نفرین کردهاند، حرام میباشد. زیرا استفاده از لعنت برای کارهای غیر حرام، کاربردی ندارد [۵۲].
این مطلب از حدیث ابن مسعودسکه در بخش ابرو برداشتن به آن اشاره کردیم، برداشت میشود.
دلایلی که به وسیله آنها خالکوبی حرام شده است عبارتند از: تغییر آفریده خداوند ـ تعالی ـ و همچنین باقی ماندن جای سوزن کوبی، و همچنین به درد آوردن عضو زنده، و اذیت شدن انسان، بدون دلیل که نیازی به آن وجود داشته باشد [۵۳]. در جواب این سوال که حکم خالکوبی چیست و آیا دختر بچهای که خالکوبی بر روی او انجام شده گناهی دارد؟ شیخ محمد بن صالح بن عثیمین/گفتهاند: خالکوبی حرام است و از جمله گناهان کبیره میباشد، به این دلیل که پیامبرصکسی که خالکوبی را بر روی دیگران انجام میدهد و کسی که از دیگران میخواهد تا بر روی او خالکوبی انجام دهند، نفرین کردهاند، پس زمانی که بر روی دختر خردسالی، خالکوبی انجام شود و این در حالی است که خودش نمیتواند مانع این کار شود، پس او هیچ گناهی ندارد، و کسی که این کار را با او کرده است گناهکار میباشد. زیرا خداوند از هر شخصی به اندازه تواناییاش انتظار دارد و او را مؤاخذه مینماید. این دختر خردسال نمیتواند از این کار جلوگیری کند ولی کسی که این کار را با او انجام داده گناهکار است، و این شخص باید خالکوبی را در صورتی که به او آسیبی نرسد، پاک کند [۵۴].
۳- فاصله انداختن بین دندانها
امام شوکانی/گفتهاند: فاصله انداختن بین دندانها معمولاً برای ایجاد فاصله بین دندانهای جلو با بقیه دندانها انجام میشود، زنان کهنسال برای جوانتر جلوه دادن خود اقدام به این کار میکنند. به این دلیل که این فاصله کم بین دندانها مخصوص دختران کم سن و سال میباشد، و زن زمانی که پیر شد و سنش بالا رفت از این کار برای خوش سیما شدن خود و اینکه خود را در نظر دیگران کم سن و سال جلوه دهد، استفاده میکند. با توجه به حدیث ابن مسعودسکه قبلاً ذکر شد، این عمل حرام است. دلیل حرام بودن این کار، استفاده از آن به منظور خودآرایی میباشد. اما اگر این کار به منظور درمان انجام شود مشکلی ندارد. چنانکه در فتوای دکتر شیخ صالح فوزان ـ حفظه الله ـ ذکر شده است: برای زن مسلمان فاصله انداختن بین دندانها به منظور ایجاد زیبایی حرام میباشد، که این کار با تراشیدن دندان و ایجاد فاصلههای کم به منظور زیباتر شدن استفاده میشود، ولی اگر دندانها نامنظماند و به مرتب شدن نیاز داشته باشند و یا اینکه دچار کرم خوردگی شدهاند و نیاز به ترمیم دارند، این کار مشکلی ندارد، برای اینکه این عمل با هدف درمان و از بین بردن مشکل دندانها توسط پزشک متخصص انجام میشود [۵۵].
حکم تراشیدن دندان، شامل ارتودنسی کردن دندان که به تازگی در بین مردم رواج پیدا کرده نمیشود. از دکتر شیخ صالح فوزان ـ حفظه الله ـ سوال شد که آیا ارتودنسی کردن دندانهایی که نامرتب هستند جایز است؟.
ایشان در جواب گفتهاند: زمانی که دندانها نامرتباند و نیاز به برطرف کردن این مشکل دیده میشود، اشکالی ندارد، ولی هنگامی که به این کار نیازی نیست. انجام دادن آن ممنوع میباشد، و بلکه از تراشیدن دندان و فاصله انداختن بین آنها نهی شده است، و این کار به علت بیهوده بودن آن، و ایجاد تغییر در آفریده خداوند ممنوع است، ولی شخص برای برطرف کردن مشکل دندانها و همچنین برای زمانی که بدون مرتب کردن دندانها نمیتواند غذا بخورد، میتواند از این عمل استفاده کند [۵۶].
۴- استفاده از طلایی که به شکل مجسمه حیوانات در آمده است
این کار از جمله مسایلی است که بعضی از زنان نسبت به آن سهلانگاری میکنند. در فتوای شیخ محمد بن صالح بن عثیمین/آمده است:
سوال: حکم خرید و فروش قطعه طلایی که بر روی آن تصویری حک شده است و یا به شکلهای مختلفی مانند پروانه و یا سر مار و چیزهای دیگر درآمده است، چیست؟
جواب: خرید و فروش و استفاده از زیور آلاتی مانند طلا و نقره که به شکل حیوانات درآمده است، حرام است، زیرا شکستن و نابود کردن مجسمهها بر هر مسلمانی واجب است، در صحیح مسلم از ابوالهیاج نقل شده است که حضرت علیسبه او گفت: «آیا تو را به انجام کاری که پیامبرصمن را نیز مامور انجام دادن آن کرده است، راهنمایی کنم؟ اینکه هر مجسمهای را که دیدی آنرا بشکن و هر قبری که بالاتر از سطح زمین بود آنرا با زمین هم سطح کن». و از پیامبرصنقل شده است: «إنَّ الملائکة لا تدخل بیتاً فیه صورة»،«فرشتگان وارد خانهای که در آن عکس و مجسمه باشد، نمیشوند». بنابراین مسلمانان از خرید و فروش و استفاده از چنین زیورآلاتی باید اجتناب کنند [۵٧].
۵- استفاده از طلایی که آیات قرآن بر روی آن حک شده است
گروهی از زنان طلاهایی میخرند که بعضی از آیات قرآن بر روی آنها حک شده است و برای خود و یا فرزندانشان از آن استفاده میکنند.
و در فتوای شیخ عبدالله بن حمید/آمده است که:
سوال: حکم نوشتن آیه الکرسی و کلمه الله و محمدصبر روی طلایی که زنان و کودکان از آن استفاده میکنند، چیست؟ آیا بردن آن به داخل دستشویی جایز است؟.
جواب: این کار اشتباه است، قرآن برای کارهای بیهودهای مثل حک شدن بر روی طلا و ظرف و موارد دیگر نازل نشده است، بلکه خداوند قرآن را برای شفای بیماریهای معنوی و هدایت مردم و نصیحت مومنان نازل کردهاند. قرآن را برای نوشته شدن بر روی زیور آلات و لباسها نازل نشده است تا آن را به داخل دستشوییها ببرند، در نتیجه این کار حرام است، و نباید صورت بگیرد. قرآن بسیار بزرگتر و منزهتر از آن است که برای این کارهای پست استفاده شود، بلکه خداوند قرآن را برای هدایت بشری، نازل نمودهاند. خداوند تعالی میفرماید: ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ ٱلۡقُرۡءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٞ وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ ٱلظَّٰلِمِينَ إِلَّا خَسَارٗا٨٢﴾[الإسراء: ۸۲].
«و ما آیاتی از قرآن را فرو میفرستیم که مایه بهبودی [دلها از بیماریهای نادانی و گمراهی و پاکسازی درونها از کثافت هوس و آزمندی و تباهی] و رحمت مومنان به سبب در برداشتن ایمان و رهنمودهای پر خیر و برکت یزدان] است ولی بر ستمگران [کافر، به سبب ستیز نور حق و داشتن روح طغیان] جز زیان نمیافزاید». پس استفاده از قرآن به این شیوه حرام میباشد، و باید نوشتههای قرآن را از روی طلا و چیزهای دیگر پاک کرد. زیرا باعث بیحرمتی به قرآن میشود، و وارد شدن با قرآن به داخل دستشویی و حمام، به هر شکلی حرام است. بلکه چنانکه علما گفتهاند به خاطر احترام و تعظیم مقام قرآن باید از این کارها جلوگیری کرد، والله اعلم [۵۸].
ولی اگر منظور زن از نوشتن قرآن جلوگیری از چشم زخم و حسد نسبت به خود و فرزندانش باشد ـ که در اکثر موارد این چنین است ـ دچار لغزش اعتقادی خطرناکی شده است. زیرا این کار حکم تعویذ نوشتن را پیدا میکند که پیامبرصدرباره آن فرمودهاند: «من علَّق تمیمة فقد أشرك» [۵٩].
«کسی که از تعویذ استفاده و آن را آویزان کند، شرک ورزیده است».
و در فتوای هیئت عالی افتاء چنین ذکر شده است: «استفاده از قرآن برای نوشتن تعویذ به گفته تمام علما حرام میباشد» [۶۰].
بهترین راه برای محفوظ نگه داشتن کودکان از چشم زخم، گفتن تسبیحات روزانه و اوراد نقل شده [از پیامبرص]و خواندن سورههای ناس و فلق است، که بر کودکان خوانده شود و این چیزی است که به اذن خداوند به کودکان نفع میرساند [نه استفاده از تعویذ].
۶- کاشتن مو
کاشتن مو برای زن حرام است، به دلیل حدیثی که از اسماء دختر ابوبکربنقل شده است که گفتهاند: «لعن رسول اللهص الواصلة والمستوصلة» [۶۱]،«پیامبرصزنی را که عمل مو کاشتن را انجام میدهد، و زنی را که این عمل بر روی او صورت میگیرد، لعنت کردهاند». در فتوای مفصل علامه شیخ محمد بن صالح بن عثیمین/درباره مسائل متعددی که مربوط به کاشتن مو میشود، چنین ذکر شده است که: استفاده از کلاه گیس حرام است، و این کار زیر مجموعه مو کاشتن است. اگر چه مثل آن نیست ولی موی سر را برخلاف آنچه که هست نشان میدهد، به همین دلیل شبیه به مو کاشتن است. پیامبرصزنی که عمل مو کاشتن را انجام میدهد، و زنی که این عمل بر روی او صورت میگیرد، لعنت کردهاند. ولی اگر سر زن اصلاً مو نداشته باشد و یا طاس باشد، برای پنهان کردن این عیب استفاده از کلاه گیس اشکالی ندارد. برای اینکه پنهان کردن نقص جایز است، و به این دلیل که «پیامبرصبه شخصی که در یکی از غزوات بینیاش قطع شده بود، اجازه دادند از بینی مصنوعی که از جنس طلا بود استفاده کند». پس این مسأله وجه گستردهتری پیدا میکند، و شامل مسائل خودآرایی و جراحی بینی و غیره میشود، پس کارهایی که برای پنهان کردن یک عیب انجام میشود، اشکالی ندارد مانند: انجام جراحی بینی برای کسی که انحراف بینی دارد، و از بین بردن خال سیاه. ولی کارهای غیر ضروری مانند: خالکوبی و ابرو برداشتن، حرام است. استفاده بدون دلیل شرعی از کلاه گیس، حتی اگر با اجازه و رضایت همسر باشد، حرام است، به این دلیل که در اموری که خداوند حرام کردهاند، هیچ رخصت و اجازهای وجود ندارد [۶۲].
فرق باز کردن مو از بغل
یکی از بخشهای مهمی که به خودآرایی زن مربوط میشود، دانستن حکم فرق باز کردن مو از بغل که بعضی از زنها این کار را انجام میدهند میباشد.
از شیخ محمد به صالح بن عثیمین/درباره حکم فرق باز کردن موی سر برای زنان پرسیده شد؟.
در جواب ایشان گفتند: در فرق باز کردن موی سر، مرسوم باز کردن فرق مو از وسط میباشد. موی سر در جهتهای مختلف جلو و عقب و چپ راست رشد دارد. فرق باز کردن از وسط نوع مشروع این عمل میباشد، ولی فرق باز کردن مو از بغل مشروعیت ندارد، و شاید نوعی تقلید از غیر مسلمانان باشد، و این عمل ممکن است شامل حکم حدیث پیامبرصشود که فرمودهاند: «صنفان من أهل النار لم أرهما بعد، قوم معهم سیاط کأذناب البقر یضربون بها الناس، ونساء کاسیات عاریات مائلات ممیلات رؤوسهن کاسنمة البخت المائلة لا یدخلن الجنة ولا یجدن ریحها»، «دو گروه از اهل جهنم هستند که هنوز آنها را ندیدهام، گروهی که شلاقهایی مانند دم گاو به همراه دارند و با آنها مردم را میزنند، و زنانی که پوشیدهاند و [در عین حال] برهنهاند، و زنانی که به طرف مردها تمایل پیدا میکنند و مردها را به طرف خود جذب میکنند [موی] سر آنها مانند کوهان شتر، خمیده است، [این دو گروه] هرگز وارد بهشت نمیشوند، و بوی آنرا هرگز احساس نمیکنند»، پس برخی از علما در توضیح «المائلات الممیلات»گفتهاند: آنها زنانی هستند که موهای خود را به بغل شانه میکنند، و موهای دیگران را نیز این چنین شانه میکنند. ولی نظر درست این است که منظور از «المائلات»زنانی هستند که از وظایف دینی که بر آنها واجب است و همچنین از حیا داشتن، منحرف شدهاند و دیگران را نیز منحرف میکنند، و الله أعلم [۶۳].
٧- جمع کردن مو بر بالا سر (شینیون):
تعدادی از زنان تمام موی سر را بالای سرشان جمع میکنند، یا آن را تاب میدهند و پشت سرشان جمع میکنند. در فتوای علامه شیخ محمد به صالح بن عثیمین/برای سوال جمع کردن مو بر بالای سر که «شینیون» نامیده میشود چه حکمی دارد؟ چنین آمده است:
ایشان: گفتهاند: علماء این نظر را دارند که جمع کردن مو در پشت سر شامل حکم نهی و تعذیری میشود که در گفته پیامبرصآمده است: «صنفان من أهل النار لم أرهما بعد»،«دو گروه از اهل جهنم هستند که هنوز آنها را ندیدهام»، و در این حدیث آمده است: «ونساء کاسیات عاریات مائلات ممیلات رؤوسهن کأسنمة البخت المائلة»،«و زنانی که پوشیدهاند و [در عین حال] برهنهاند و زنانی که به طرف مردها تمایل پیدا میکنند و مردها را به طرف خود جذب میکنند [موی] سر آنها مانند کوهان شتر، خمیده است». بنابراین از جمع کردن مو بر روی سر نهی شده است، ولی ریختن موها بر روی گردن اشکالی ندارد، مگر زمانی که زن میخواهد به بازار برود که این حالت نوعی نشان دادن زیبایی میباشد، زیرا که موها مشخص میشود و باعث بروز فتنه میگردد، که این کار جایز نمیباشد [۶۴].
۸- سنجاق موهای تصویردار
از جمله مواردی که برخی از زنان درباره آن سهل انگاری میکنند، خریدن سنجاق موهایی است که دارای تصاویر حیوانات میباشد، و این کار مخالفت با نصوص قطعی دینی است که نگهداری تصویر را حرام دانستهاند.
دکتر شیخ صالح فوزان ـ حفظه الله ـ گفتهاند: «... استفاده از نوار و سنجاق مو و آلات موسیقی جایز نیست، به این دلیل که استفاده از تصویر در لباس و غیره حرام است مگر تصاویر قالی و فرش که به علت لگدمال شدن و فرسوده شدن، اشکالی ندارند، و وسایل بی بند و باری باید نابود شوند و نوار و سنجاق موی تصویردار نیز که تصاویر غیر اخلاقی بر روی آنها است، به این دلیل که ترویج بیبند و باری و تشویق به آن میباشد، باید نابود شوند» [۶۵].
٩- لنزهای رنگی
برخی از زنان و دختران برای زیبایی از لنزهای رنگی استفاده میکنند، و بعضی از آنها رنگ لنزها را مطابق با رنگ لباسشان تغییر میدهند.
از دکتر شیخ صالح فوزان پرسیده شد که: حکم استفاده از لنزهای رنگی با توجه به این که قیمت بسیار بالایی نیز دارند، به عنوان وسیله خودآرایی و پیروی از مد چیست؟
ایشان ـ حفظه الله ـ در جواب گفتهاند: استفاده از لنز زمانی که به آن نیاز هست، مشکلی ندارد، ولی هنگامی که به آن نیازی نیست، استفاده نکردن از آن بهتر است. به ویژه زمانی که قیمت آن گران باشد که این کار اسراف و حرام میباشد. و از آنجا که رنگ چشم را بدون دلیل غیر واقعی نشان میدهد، نوعی فریبکاری میباشد [۶۶].
۱۰- خلخال
بیتردید استفاده از خلخال برای زنها در هنگام خروج از خانه و در حضور نامحرمان، حرام است. خداوند تعالی میفرماید: ﴿وَلَا يَضۡرِبۡنَ بِأَرۡجُلِهِنَّ لِيُعۡلَمَ مَا يُخۡفِينَ مِن زِينَتِهِنَّۚ﴾[النور: ۳۱].
«و آنها هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود، و صداى خلخال که برپا دارند بگوش رسد».
ولی استفاده کردن آن نزد همسر جایز است، چنانکه در فتوای شیخ عبدالعزیز بن باز/آمده است که استفاده زن از خلخال نزد همسر و محارمش اشکالی ندارد. زیرا یکی از انواع زیور آلاتی است که زنان استفاده میکنند [۶٧].
۱۱- کفشهای پاشنه بلند
بسیاری از زنان و دختران کفشهای پاشنه بلند میپوشند که قد آنها را بلندتر نشان میدهد. در فتوای هیئت عالی افتا آمده است:
پوشیدن کفش پاشنه بلند جایز نیست، برای اینکه زن با پوشیدن آنها ممکن است زمین بخورد و انسان از نظر دینی مامور است که از خطرات فاصله بگیرد و خداوند میفرمایند: ﴿وَلَا تُلۡقُواْ بِأَيۡدِيكُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُكَةِ﴾[البقرة: ۱٩۵].
«خود را با دست خویش به هلاکت نیفکنید»و میفرمایند: ﴿وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡۚ﴾[النساء: ۲٩].
«خودکشی مکنید»و همچنین این کفشها قد و قامت زن را بلندتر از حد واقعی خود نشان میدهد، و باعث نوعی فریبکاری و نمایان شدن زیباییهایی که از ظاهر شدن آنها برای زن مومن نهی شده است، میگردد. خداوند میفرمایند: ﴿وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَاۖ وَلۡيَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّۖ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوۡ ءَابَآئِهِنَّ أَوۡ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآئِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ أَخَوَٰتِهِنَّ أَوۡ نِسَآئِهِنَّ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُنَّ أَوِ ٱلتَّٰبِعِينَ غَيۡرِ أُوْلِي ٱلۡإِرۡبَةِ مِنَ ٱلرِّجَالِ أَوِ ٱلطِّفۡلِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يَظۡهَرُواْ عَلَىٰ عَوۡرَٰتِ ٱلنِّسَآءِۖ وَلَا يَضۡرِبۡنَ بِأَرۡجُلِهِنَّ لِيُعۡلَمَ مَا يُخۡفِينَ مِن زِينَتِهِنَّۚ وَتُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ٣١﴾[النور: ۳۱].
«و آنها نباید زینت خود را آشکار سازند مگر در (۱۲) مورد: برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان همکیششان، یا بردگانشان (کنیزانشان)، یا مردان سفیهی که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند، آنها به هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صداى خلخال که برپا دارند بگوش رسد)، و همگی به سوی خدا بازگرددی اى مؤمنا! تا رستگار شوید» [۶۸].
۱۲- عطر زدن
بعضی از زنها و دختران قبل از خروج از منزل اقدام به استعمال عطر میکنند که باعث میشود توجه مردانی را که در مسیر آنها هستند به خود جلب کنند.
از شیخ عبدالعزیز بن باز/پرسیده شد: آیا زن هنگامی که قصد رفتن به مدرسه یا بیمارستان و یا دیدن اقوام و همسایگان را دارد، جایز است که عطر بزند و از منزل خارج شود؟.
ایشان در جواب گفتهاند: زن هنگامی که میخواهد به مجالس زنانه برود و در مسیر خود با مردها روبرو نمیشود عطر زدن برای او جایز است. ولی جایز نیست که عطر بزند و به بازار، که مردها در آنجا هستند برود. پیامبرصفرمودهاند: «أیما امرأة أصابت بخوراً فلا تشهد معنا العشاء»،«هر زنی که عطر زده است پس با ما در نماز عشاء شرکت نکند» و احادیث دیگری در این باره نقل شده است، برای اینکه اگر زن از عطر استفاده کند و در مسیر مردها و مجالس مردانه مانند مسجد باشد توجه آنها را به خود جلب میکند، در حالی که زن باید خود را مستور نگه دارد و از خود نمایی پرهیز کند، خداوند میفرمایند: ﴿وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰۖ﴾[الأحزاب: ۳۳].
«و شما در خانههای خود بمانید و همچون جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نوشید، اندام و وسائل زینت خود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید».
از مظاهر خودنمایی نشان دادن زیباییهایی مانند صورت و سر و غیره میباشد [۶٩].
و برای خودداری از این عمل حدیث پیامبرصکافی است که میفرمایند: «أیما امرأة استعطرت ثم خرجت فمرت علی قوم لیجدوا ریحها فهي زانیة وکل عین زانیة» [٧۰]، «هر زنی که عطر بزند، سپس [از خانه] خارج شود و از [کنار] گروهی رد شود تا بوی عطر او را احساس کنند، پس او زنا کار است و هر چشمی که او را میبیند، زناکار است».
[۴۶] البخاری. [۴٧] کتاب «الفتاوی منار الاسلام»، (۳/۳۸۲). [۴۸] به کتاب «ضوابط هامه في زينة المرأة»، ص ۳۴، مراجعه شود. [۴٩] کتاب «فتاوی المرأة المسلمة»، (۲/۵۳۶). [۵۰] به فتوای شیخ ابن عثیمین در کتاب «فتاوی المرأة المسلمة»، (۲/۵۳۶)، مراجعه شود. [۵۱] فتوای هیئت عالی افتاء شماره (۲۱٧٧۸) در تاریخ ۲٩/۱۲/۱۴۲۱ ه. ق. [۵۲] کتاب «ضوابط هامة في زينة المرأة»، ص ۳۶. [۵۳] منبع سابق ص ۳۶. [۵۴] کتاب «فتاوی منار الإسلام»، (۳/۸۳۰). [۵۵] کتاب «الفتاوی الجامعة للمرأة المسلمة»، (۳/۸۶۸). [۵۶] منبع سابق (۳/۸۶٩). [۵٧] کتاب «فتاوی إسلامية»، (۲/۳۶۰). [۵۸] کتاب «فتاوی المرأة المسلمة»، (۱/۴۵۸). [۵٩] أحمد و آلبانی آنرا صحیح شمرده است. [۶۰] قسمتی از فتوای هیئت عالی افتاء در کتاب «فتاوی اسلامية»، (۱/۳۱)، با کمی تصرف. [۶۱] البخاری. [۶۲] کتاب «فتاوی المرأة المسلمة»، (۲/۵۱۸). [۶۳] کتاب «فتاوی المرأة المسلمة»، (۲/۵۳۰). [۶۴] کتاب «فتاوی المرأة المسلمة»، (۲/۵۲٧). [۶۵] کتاب «فتاوی المرأة المسلمة»، (۲/۵۲۸). [۶۶] کتاب «الفتاوی الجامعة للمرأة المسلمة»، (۳/٩۱۶). [۶٧] منبع سابق (۳/٩۱۶). [۶۸] کتاب «الفتاوی الجامعة للمرأة المسلمة»، (۳/٩۱۲) با اختصار. [۶٩] کتاب «الفتاوی الجامعة للمرأة المسلمة»، (۳/٩۰۴). [٧۰] أحمد و آلبانی آن را حسن شمرده است.