دعواى پوچ
حامیانى به نام «حقوق بشر» انسانیت را به سوى حیوانیت راه نمائى کرده، مىخواهند ما را بىناموس و بىعار بگردانند. حتى سگها و گرگها این را روا نمىدارند, که در خانۀ آنها دیگر حیوانها درآمده با آنها علاقۀ جنسى کنند. ولى حامیان به نام «حقوق بشر» به قانونى گردانیدن زنا و لواطه آن را اجازت مىدهند و انسانیت را از سگ و گرگ هم بىشرف و بىناموس مىسازند. حتى بعضى سگها و گرگها از این رشک مىبرند، که دیگرهم جنسانشان به سگها و گرگهاى مادۀ همراهشان بوده برسند. ولى این دعواگران حقوق بشر خود از این غیرت محروم بوده دیگران را مىخواهند مثل خود بىغیرت بسازند.
از همین جهت سنگسار کردن زانى و جزا دادن لواطه کننده را پایمال حقوق بشر مىگویند. این در حالى است، که اگر یک زانى یا لوطى به قتل برسد دیگران از چنین عمل ترسیده آن را ترک نمایند. قتل یک نفر را پایمالى حقوق بشر مىنامند ولى از بیمارى ایدز مردن هزاران نفر را نادیده مىگیرند.
لوطیان و زناکاران در جسد جامعۀ بشرى مثل عضوى مىباشند، که به سرطان گرفتار شده براى نجات جسد خواه ناخواه آنرا باید قطع کرد. قتل لوطى یا سنگسار زانى به خاطر سالم باقى ماندن جسد جامعۀ بشریت و دفاع از حقوق حیات آنها است. اما افسوس، که این حقیقت را نه همه مىفهمند. براى فهمیدن این حتى مسلمان بودن شرط نیست، تنها عقل سالم و انصاف داشتن به کار است و بس.