عقیدۀ اهل‌سنت و جماعت در باب «ولاء» و «براء»

دوماً: از نشانه‌‌‌های دوستی مؤمنان عبارتند از:

دوماً: از نشانه‌‌‌های دوستی مؤمنان عبارتند از:

۱- هجرت کردن به ممالک اسلامی و ترک بلاد کفر هجرت نقل مکان از سرزمین کفر به سرزمین اسلام است که هدف از آن حفاظت از دین و عقیده است. هجرت به این معنی و برای این منظور، واجب است و تا زمانی که خورشید از مغرب طلوع می‌‌‌نماید (یعنی تا) قیامت بر د‌‌‌وام است. رسول اکرم جاز هر مسلمانی که در بین مشرکین اقامت نماید بیزاری جسته است. پس حرام است مسلمانی در ممالک کفر اقامت نماید مگر این‌‌‌که قادر به هجرت نباشد یا این‌‌‌که ماندنش مصلحت دینی چون دعوت اسلامی موجود باشد [۳]؛ خداوند متعال می‌‌‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ تَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ ظَالِمِيٓ أَنفُسِهِمۡ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمۡۖ قَالُواْ كُنَّا مُسۡتَضۡعَفِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ قَالُوٓاْ أَلَمۡ تَكُنۡ أَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٗ فَتُهَاجِرُواْ فِيهَاۚ فَأُوْلَٰٓئِكَ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَسَآءَتۡ مَصِيرًا٩٧ إِلَّا ٱلۡمُسۡتَضۡعَفِينَ مِنَ ٱلرِّجَالِ وَٱلنِّسَآءِ وَٱلۡوِلۡدَٰنِ لَا يَسۡتَطِيعُونَ حِيلَةٗ وَلَا يَهۡتَدُونَ سَبِيلٗا٩٨ فَأُوْلَٰٓئِكَ عَسَى ٱللَّهُ أَن يَعۡفُوَ عَنۡهُمۡۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَفُوًّا غَفُورٗا٩٩[النساء: ۹۷-۹۹] «کسانی که بر خویشتن ستمکار بوده‌‌‌اند هنگامی که فرشتگان جان‌‌‌شان را می‌‌‌گیرند، می‌‌‌گویند: درچه بودید؟ پاسخ می‌‌‌دهند: ما در زمین از مستضعفان بودیم. می‌‌‌گویند: مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید؟ پس آنان جایگاه‌‌‌شان دوزخ است و بد سرانجامی ا‌‌‌ست. مگر آن مردان و زنا‌‌‌ن و کودکان فرودستی که چاره‌‌‌ای نداشته باشند و راهی نیابند. پس آنان هستند که خدا ا‌‌‌ز آنا‌‌‌ن درگذرد که خدا همواره خطابخش و آمرزنده ا‌‌‌ست».

۲- با مسلمانان در هر آنچه از ا‌‌‌مورات دین و دنیا به آن محتاجند با جان و مال و زبان همکاری نمایند؛ خداوند متعال می‌‌‌فرماید: ﴿وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ[التوبة: ۷۱] «و مردان و زنان با ایمان دوستان یکدیگرند».و باز می‌‌‌فرما‌‌‌ید: ﴿وَإِنِ ٱسۡتَنصَرُوكُمۡ فِي ٱلدِّينِ فَعَلَيۡكُمُ ٱلنَّصۡرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوۡمِۢ بَيۡنَكُمۡ وَبَيۡنَهُم مِّيثَٰقٞ[الأنفال: ۷۲] «و اگر در کار دین از شما یاری جویند یاری آن‌‌‌ها بر شما واجب است مگر علیه گروهی باشد که میان شما و میان آنان پیمانی باشد».

۳- در غم و شادی او شریک بودن: رسول الله جمی‌‌‌فرماید: «مَثَلُ الْمُؤْمِنِينَ فِي تَوَادِّهِمْ وَتَرَاحُمِهِمْ وَتَعَاطُفِهِمْ مَثَلُ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى مِنْهُ عُضْوٌ تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ الْجَسَدِ بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى» [۴]: «مثل مسلمان در علاقه، عاطفه و ترحم‌‌‌شان به همدیگر، همانند جسدی می‌‌‌ماند که هرگاه عضوی از آن به درد آید سایر اعضای بدن در تب و بی‌‌‌خوابی با آن همراهی می‌‌‌کنند.» و همچنین می‌‌‌فرما‌‌‌ید: «الْمُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِ كَالْبُنْيَانِ يَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضًا» وشبك بين أصابعه ج [۵]: «رابطه‌‌‌ی مسلمان با مسلمان چون ساختمانی است که برخی، برخی دیگر را محکم می‌‌‌سازد». سپس رسول خدا انگشت‌‌‌های خود را به همدیگر چسباندند.

۴- برای او خیرخواه و ناصح باشد و از حیله و نیرنگ علیه وی بپرهیزد؛ رسول الله جمی‌‌‌فرماید: « لَا يُؤْمِنُ أَحَدُكُمْ حَتَّى يُحِبَّ لِأَخِيهِ مَا يُحِبُّ لِنَفْسِهِ» [۶]: «هیچ‌‌‌کدام از شما مؤمن شمرده نمی‌‌‌شود تا برای برادرش دوست داشته باشد آنچه را که برای خویش دوست می‌‌‌دارد». و همچنین می‌‌‌فرماید: «المسلم أخو المسلم لا يحقره ولا يخذله ولا يسلمه، بحسب امرئ من الشر أن يحقر أخاه المسلم، كل المسلم على المسلم حرام دمه وماله وعرضه» [۷]: «مسلمان برادر مسلمان است و او را تحقیر وخوار نمی‌‌‌سازد و او را به دشمنش تسلیم نمی‌‌‌کند، برای شرارت شخص کافیست که برادر مسلمانش را تحقیر کند؛ همه چیز مسلمان، خون و مال و آبرویش، بر مسلمان حرام است». و باز می‌‌‌فرماید: «لَا تَبَاغَضُوا وَلَا تَدَابَرُوا وَلَا تَنَاجَشُوا وَلَا يَبِعْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَيْعِ بَعْضٍ وَكُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إِخْوَانًا» [۸]: «با همدیگر بغض وکینه نکنید و به همدیگر پشت نگردانید و با همدیگر بیع نجش [۹]ننمایید و بعضی از شما بر روی معامله‌‌‌ی بعضی دیگر معامله نکند. ای بندگان خدا با هم برادر باشید».

۵- به آن‌‌‌ها احترام گذاشتن و با آنان بردباری نمودن و از کوچک شمردن و عیب‌‌‌جویی کردن آنان خوداری کردن؛ خداوند متعا‌‌‌ل می‌‌‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا يَسۡخَرۡ قَوۡمٞ مِّن قَوۡمٍ عَسَىٰٓ أَن يَكُونُواْ خَيۡرٗا مِّنۡهُمۡ وَلَا نِسَآءٞ مِّن نِّسَآءٍ عَسَىٰٓ أَن يَكُنَّ خَيۡرٗا مِّنۡهُنَّۖ وَلَا تَلۡمِزُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ وَلَا تَنَابَزُواْ بِٱلۡأَلۡقَٰبِۖ بِئۡسَ ٱلِٱسۡمُ ٱلۡفُسُوقُ بَعۡدَ ٱلۡإِيمَٰنِۚ وَمَن لَّمۡ يَتُبۡ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ١١ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱجۡتَنِبُواْ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلظَّنِّ إِنَّ بَعۡضَ ٱلظَّنِّ إِثۡمٞۖ وَ لَا تَجَسَّسُواْ وَلَا يَغۡتَب بَّعۡضُكُم بَعۡضًاۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمۡ أَن يَأۡكُلَ لَحۡمَ أَخِيهِ مَيۡتٗا فَكَرِهۡتُمُوهُۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ تَوَّابٞ رَّحِيمٞ١٢[الحجرات: ۱۱-۱۲] «ای کسانی که ایمان آورده‌‌‌اید، نباید قومی قوم دیگر را ریشخند کند شاید آن‌‌‌ها از این‌‌‌ها بهتر باشند و زنانی زنان دیگر. شاید آن‌‌‌ها از این‌‌‌ها بهتر باشند. و از یکدیگر عیب مگیرید و به همدیگر لقب‌‌‌های زشت مدهید؛ چه ناپسند ا‌‌‌ست نام زشت بعد از ایمان. و هرکه توبه نکرد آنان خود ستمکارند. ای کسانی که ایمان آورده‌‌‌اید از بسیاری از گمان‌‌‌ها بپرهیزید که پاره‌‌‌ای از گمان‌‌‌ها گناه است و جاسوسی مکنید و بعضی از شما غیبت بعضی دیگر نکند؛ آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‌‌‌ی خود را بخورد؟ ازآن کراهت دارید. از خدا بترسید که خدا توبه پذیر و مهربان ا‌‌‌ست».

۶- در حال سختی و آسایش با او بودن برخلاف اهل نفاق، آن کسانی که در حالت آسایش و راحتی با مؤمنان بودند اما در وقت گرفتاری و مشکلات آن‌‌‌ها را رها می‌‌‌کردند؛ خداوند متعال می‌‌‌فرماید: ﴿ٱلَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمۡ فَإِن كَانَ لَكُمۡ فَتۡحٞ مِّنَ ٱللَّهِ قَالُوٓاْ أَلَمۡ نَكُن مَّعَكُمۡ وَإِن كَانَ لِلۡكَٰفِرِينَ نَصِيبٞ قَالُوٓاْ أَلَمۡ نَسۡتَحۡوِذۡ عَلَيۡكُمۡ وَنَمۡنَعۡكُم مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَۚ[النساء: ۱۴۱] «کسانی که منتظر شمایند پس اگر از جانب خدا به شما فتحی برسد می‌‌‌گویند: مگر ما با شما نبودیم؟ و اگر برای کافران نصیبی باشد می‌‌‌گویند: مگر بر شما تسلط نداشتیم و شما را از مؤمنان باز نمی‌‌‌داشتیم».

۷- به دیدار آن‌‌‌ها رفتن و از ملاقات نمودن و اجتماع کردن با آنان خوشحال بودن؛ در حدیث قدسی آمده است: «وَجبت مَحَبَّتِي لِلْمُتَزَاوِرِينَ فِيَّ» [۱۰]: «محبت من در حق کسانی که به خاطر من به دیدار یکدیگر می‌‌‌روند واجب است». و در حدیث دیگر آمده است: «أَنَّ رَجُلًا زَارَ أَخًا لَهُ فِي قَرْيَةٍ أُخْرَى فَأَرْصَدَ اللَّهُ لَهُ عَلَى مَدْرَجَتِهِ مَلَكًا فَلَمَّا أَتَى عَلَيْهِ قَالَ أَيْنَ تُرِيدُ قَالَ أُرِيدُ أَخًا لِي فِي هَذِهِ الْقَرْيَةِ قَالَ هَلْ لَكَ عَلَيْهِ مِنْ نِعْمَةٍ تَرُبُّهَا قَالَ لَا غَيْرَ أَنِّي أَحْبَبْتُهُ فِي اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ قَالَ فَإِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكَ بِأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَبَّكَ كَمَا أَحْبَبْتَهُ فِيهِ» [۱۱]: «مردی برادری از برادرانش را که در روستایی دیگر بود، ملاقات کرد؛ خداوند در راه او فرشته‌‌‌ای را موظف ساخت. وقتی به او رسید، پرسید: کجا می‌‌‌روی؟ جواب داد: در این روستا برادر (دوستی) دارم که به ملاقاتش می‌‌‌روم. فرشته گفت: آیا از تو بر وی نعمتی است که می‌‌‌خواهی بدان قیام نموده و در اصلاحش بکوشی؟ جواب داد: نه جز این‌‌‌که به واسطه‌‌‌ی خدا او را دوست دارم. (فرشته) گفت: من فرستاده‌‌‌ی خدا به سوی تو هستم بر این‌‌‌که خدا تو را دوست می‌‌‌دارد چون‌‌‌که تو او را به خاطر خدا دوست می‌‌‌داری».

۸- احترام نهادن به حقوق مسلمانان در خرید و فروش آن‌‌‌ها دخالت نمی‌‌‌کند مگر این‌‌‌که از انصراف آن‌‌‌ها اطلاع حاصل کند. کسی را که برادر مسلمانش خواستگاری نموده-مگر در صورت انصراف وی- خواستگاری نمی‌‌‌کند. متعرض مسائلی از امورات مباح که برادرش بر وی پیشی گرفته، نمی‌‌‌شود. پیامبر جمی‌‌‌فرماید: «ألا لا يبع الرجل على بيع أخيه ولا يخطب على خطبته» [۱۲]: «بدانید و آگاه باشید که هیچ معامله مردی بر روی معامله برادرش و هیچ خواستگاریی بر روی خواستگاری وی روا نیست». و در روایت دیگری می‌‌‌فرماید: «ولا يسم على سومه» [۱۳]«بر روی قیمت او قیمتی نیست. (کسی نمی‌‌‌تواند بر روی معامله برادرش معامله نماید)».

۹- با ضعیفان به نرمی رفتار نمودن؛ پیامبر جمی‌‌‌فرماید: «لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُوَقِّرْ كَبِيرَنَا وَيَرْحَمْ صَغِيرَنَا» [۱۴]: «کسی که به بزرگ‌‌‌تر ما احترام نگذارد و به کوچک ما رحم نکند از ما نیست». و باز می‌‌‌فرماید: «هَلْ تُنْصَرُونَ وَتُرْزَقُونَ إِلا بِضُعَفَائِكُمْ» [۱۵]: «آیا نصرت و روزی به شما داده می‌‌‌شود؟ مگر به برکت ناتوانان شما». پروردگار می‌‌‌فرماید: ﴿وَٱصۡبِرۡ نَفۡسَكَ مَعَ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَٱلۡعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجۡهَهُۥۖ وَلَا تَعۡدُ عَيۡنَاكَ عَنۡهُمۡ تُرِيدُ زِينَةَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا[الكهف: ۲۸] «و با کسانی که پروردگارشان را صبح و شام می‌‌‌خوانند، خوشنودی او را می‌‌‌خواهند، شکیبایی پیشه کن و دو دیده ات را از آن‌‌‌ها برمگیر که زیور زندگی دنیا را بخواهی».

۱۰- درخواست بخشش و دعا کردن برای مسلمانان؛ الله تعالی می‌‌‌فرماید: ﴿وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِكَ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ[محمد: ۱۹] «و برای گناهان خویش و مردان و زنان با ایمان طلب مغفرت کن».همچنین می‌‌‌فرماید: ﴿رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ[الحشر: ۱۰] «پروردگارا بر ما و بر آن برادرانی که از ما در ایمان پیشی گرفته‌‌‌اند ببخشای».

توجه: در این آیه: ﴿لَّا يَنۡهَىٰكُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يُقَٰتِلُوكُمۡ فِي ٱلدِّينِ وَلَمۡ يُخۡرِجُوكُم مِّن دِيَٰرِكُمۡ أَن تَبَرُّوهُمۡ وَتُقۡسِطُوٓاْ إِلَيۡهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِينَ٨[الممتحنة: ۸] «خدا شما را از کسانی که در دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکرده‌‌‌اند، باز نمی‌‌‌دارد که با آن‌‌‌ها نیکی کنید و با ایشان عدالت ورزید، زیرا خداوند دادگران را دوست می‌‌‌دارد».معنای آن این است که هرکس از کافران مسلمانان را اذیت نکرد، با آن‌‌‌ها نجنگد و آن‌‌‌ها را از وطنشان بیرون نکند مسلمانان باید با وی با احسان و عدل معاملات دنیایی عمل کنند اما نباید در دل، آن‌‌‌ها را دوست بدارند؛ چون خداوند فرموده است: ﴿أَن تَبَرُّوهُمۡ وَتُقۡسِطُوٓاْ إِلَيۡهِمۡۚبا آنها نیکی کنید و عادلانه رفتار نمایید و نفرموده است: «توالونهم وتحبونهم»با آن‌‌‌ها دوستی کنید و آن‌‌‌ها را دوست بدارید. نظیر همین مسئله در فرموده‌‌‌ی الله تعالی در مورد پدر و مادر آمده است، چنان‌‌‌که می‌‌‌فرماید: ﴿وَإِن جَٰهَدَاكَ عَلَىٰٓ أَن تُشۡرِكَ بِي مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٞ فَلَا تُطِعۡهُمَاۖ وَصَاحِبۡهُمَا فِي ٱلدُّنۡيَا مَعۡرُوفٗاۖ وَٱتَّبِعۡ سَبِيلَ مَنۡ أَنَابَ إِلَيَّ[لقمان: ۱۵] «و اگر تو را وادارند تا در باره‌‌‌ی چیزی که تو را به آن دانشی نیست به من شرک ورزی، از آنان فرمان مبر و در دنیا به خوبی با آنان معاشرت کن و راه کسی را پیروی کن که توبه کنان به سوی من باز می‌‌‌گردد».امام بخاری از عائشهلروایت نموده که مادر اسماء دختر ابوبکر صدیق در حالی که مشرک بود، پیش وی آمد، ایشان از رسول الله جاجازه خواست. رسول الله جفرمود: صله‌‌‌ی رحم بجای آور.

الله تعالی در آیه‌‌‌ی ۲۲ مجادله می‌‌‌فرماید: ﴿لَّا تَجِدُ قَوۡمٗا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ يُوَآدُّونَ مَنۡ حَآدَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَوۡ كَانُوٓاْ ءَابَآءَهُمۡ أَوۡ أَبۡنَآءَهُمۡ[المجادلة: ۲۲] «قومی را نیابی که به خدا و روز بازپیسن ایمان داشته باشند کسانی را که با خدا و رسولش دشمنی کرده‌‌‌اند هرچند پدران‌‌‌شان یا برادران‌‌‌شان باشند، دوست بدارند».بنابراین صله‌‌‌ی رحم بجا آوردن و مقابله به احسان و عدل کردن با کافرانی که به حال مسلمانان مضر نیستند موردی است و مودت و محبت و دوستی چیز دیگر است. چون به جا آوردن احترام خانوادگی و رعایت اخلاق خوب در روابط زندگی باعث ترغیب و تشویق کافران به اسلام خواهد شد و صله‌‌‌ی رحم و خوش رفتاری در رفت و آمد از جمله وسائل دعوت اسلامی می‌‌‌باشد بر خلاف مودت و دوستی با کافران که دلالت می‌‌‌کند بر این‌‌‌که آن کافر نیز راهش درست است و نشان رضایت به کار اوست و همین امر باعث دعوت نکردنش به اسلام خواهد شد. و همچنین باید فهمید که تحریم دوستی با آن‌‌‌ها به معنی تحریم معاملات تجاری با آن‌‌‌ها و عدم داد و ستد به هر شکل و استفاده نکردن از اطلاعات و اختراعات آن‌‌‌ها نیست. رسول الله جپسر اریقط لیثی را استخدام کرد تا راه را به آن‌‌‌ها نشان بدهد در حالی که او کافر بود و گاهاً از بعضی یهودی‌‌‌ها قرض گرفته است و همیشه مسلمانان کالاهای تجاری و مصنوعات آنان را خریداری نموده‌‌‌اند و این عمل خرید در مقابل بها و پول بوده است و نشانه‌‌‌ی فضیلت و منت آن‌‌‌ها بر ما نیست. و همچنین این امر سبب محبت و دوستی آن‌‌‌ها نمی‌‌‌شود. پس الله تعالی محبت مؤمنین و دوستی آن‌‌‌ها و بغض کافران و دشمنی کردن‌‌‌شان را بر ما واجب کرده است. الله تعالی می‌‌‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِينَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِكَ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖ[الأنفال: ۷۲] «کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده‌‌‌اند و در راه خدا با مال و جان خود جهاد نموده‌‌‌اند و کسانی که آنان را پناه داده‌‌‌اند و یاری نموده‌‌‌اند آنان یاران یکدیگرند».و تا آن‌‌‌جا که می‌‌‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٍۚ إِلَّا تَفۡعَلُوهُ تَكُن فِتۡنَةٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَفَسَادٞ كَبِيرٞ٧٣[الأنفال: ۷۳] «و کسانی که کفر ورزیده‌‌‌اند یاران و دوستان یکدیگرند اگر این را به کار نبندید، در زمین فتنه و فسادی بزرگ پدید خواهد آمد».حافظ ابن کثیر می‌‌‌گوید: «إِلاَّ تَفْعَلُوهُ تَكُن فِتْنَةٌ فِي الأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ»«این است که اگر از مشرکین دوری نجوئید و مؤمنین را دوست نداشته باشید مردم دچار فتنه و فساد خواهند شد، حق و ناحق به هم می‌‌‌آمیزد و مؤمن و کافر با هم جمع می‌‌‌شوند و بازشناسی نمی‌‌‌گردند و همین امر سبب انتشار فساد در تمام جهات خواهد شد». می‌‌‌گویم: و این همان چیزی است که در این زمان واقع شده است؛ و الله یاری کننده باشد.

[۳] البته در صورتی ماندن در سرزمین کفر حرام است که مسلمانان موجود در آن سرزمین، نتوانند شعائر دینی خویش را اقامه کنند و یا شرایط چنان باشد که آن‌‌‌ها را به سوی کفر سوق دهد و در ارتباط با مهاجرت باید گفت که باتوجه به قوانین سخت مربوط به مهاجرت و تابعیت و اقامت، امروزه کمتر کسانی می‌‌‌توانند اقامت کشوری را حاصل کنند هر چند که آن کشور اسلامی باشد و از طرفی وجود افرادی مومن در هر سرزمین کفر برای شناساندن دین اسلام به آنان الزامی است. (مصحح) [۴] به روایت مسلم. [۵] متفق علیه. [۶] به روایت بخاری. [۷] به روایت بخاری. [۸] متفق علیه. [۹] نجش یعنی این‌‌‌که شخص برای فریب مشتری چنین اظهار کند که می‌‌‌خواهد جنس را با قیمت بیشتری بخرد اما قصد خرید نداشته و صرفا برای فریب و تحریک مشتری بر خرید آن جنس چنین کند. (مصحح) [۱۰] به روایت امام احمد. [۱۱] به روایت مسلم. [۱۲] متفق علیه. [۱۳] به روایت مسلم و ابن ماجه. [۱۴] به روایت ترمذی و احمد. [۱۵] به روایت بخاری.