عقیدۀ اهل‌سنت و جماعت در باب «ولاء» و «براء»

دسته‌‌‌ی سوم: کسانی هستند که از جهتی باید دوست و از جهت دیگر دشمن دانست

دسته‌‌‌ی سوم: کسانی هستند که از جهتی باید دوست و از جهت دیگر دشمن دانست

دوستی و دشمنی در آن‌‌‌ها جمع می‌‌‌شود و آنان همان مؤمنان گنهکار می‌‌‌باشند. بخاطر ایمان‌‌‌شان باید آنان را دوست دا‌‌‌شت و برای ارتکاب گناه غیر از شرک و کفر باید نسبت به آن‌‌‌ها بغض داشت. محبت آن‌‌‌ها مقتضی نصیحت و خیرخواهی برای‌‌‌شا‌‌‌ن است، نباید در برابر معصیت آن‌‌‌ها سکوت کرد بلکه باید از آنان ایراد گرفت و کارشان را انکار کرد و آنان را به معروف امر و از منکر نهی نمود، حدود و تعزیرات را بر آن‌‌‌ها جاری کرد تا از معاصی دست بردارند و از گناهان توبه نمایند. اما در همان حال نباید به تمام معنی با آن‌‌‌ها دشمنی کرد و به طور کلی از آن‌‌‌ها اعلان برا‌‌‌ئت نمود همچنان‌‌‌که خوارج در مورد مرتکبین گناهان کبیره‌‌‌ی غیر از کفر و شرک، انجام می‌‌‌دهند. و بطور کلی نباید نسبت به آن‌‌‌ها محبت و دوستی نمود چنانچه مرجئه می‌‌‌گویند. بلکه باید به همان صورت که گفته شد در موردشان رعایت عدل شود. چنان‌‌‌که مذهب اهل سنت و جماعت چنین است. دوستی و دشمنی برای الله مهم‌‌‌ترین دستگیره‌‌‌ی ایمان ا‌‌‌ست. چنان‌‌‌که در حدیث وارد ا‌‌‌ست: «الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ يوم القيامة» [۱۶]: «انسان در روز قیامت با کسی است که او را دوست دارد.» هم اکنون اوضاع تغییر کرده، بیشتر دوستی‌‌‌ها و دشمنی‌‌‌های مردم بخاطر دنیاست. چه بسا با کسی دوستی کند که قادر به برآورده کردن یکی از آرزوهای او در دنیا باشد هرچند دشمن خدا و رسول و دین مسلمین باشد، او را دوست بدارد و با او دوستی کند. و برعکس با کسی که قادر به بر آوردن هیچ‌‌‌یک مطامع دنیوی او نباشد هرچند دوست خدا ورسول باشد بخاطر کوچک ترین سبب، دشمنی می‌‌‌کند و او را از دست داده و تحقیر می‌‌‌کند. ابن عباسبگفته است: «من أحب في الله وأبغض في الله ووالى في الله وعادى في الله فإنما تنال ولاية الله بذلك، وقد صارت عامة مؤاخاة الناس على أمر الدنيا وذلك لا يجدي على أهله شيئًا» [۱۷]«کسی که محبت و بغضش و دوستی و دشمنی‌‌‌اش بخاطر خدا باشد، می‌‌‌رسد به جایی که خدا او را دوست می‌‌‌دارد. در حالی که بیشتر محبت‌‌‌های مردم بخاطر دنیاست که چیزی را برای اهلش به ارمغان نمی‌‌‌آورد». و از ابوهریره روایت است که پیامبر جفرمود: «إن الله تعالى قال: مَنْ عَادَى لِي وَلِيًّا ، فَقَدْ آذَنْتُهُ بِالْحَرْبِ» [۱۸]: «الله تعالی می‌‌‌فرماید: هرکس با دوست من دشمنی نماید با او اعلان جنگ می‌‌‌کنم». شدیدترین مردم در دشمنی با خدا کسانی هستند که با اصحاب رسول الله جدشمنی می‌‌‌کنند و آن‌‌‌ها را مورد دشنام قرار می‌‌‌دهند وآن‌‌‌ها را فاقد عدالت می‌‌‌دانند درحالی که رسول الله جمی‌‌‌فرماید: «اللَّهَ اللَّهَ فِي أَصْحَابِي لَا تَتَّخِذُوهُمْ غَرَضًا بَعْدِي فَمَنْ أَحَبَّهُمْ فَبِحُبِّي أَحَبَّهُمْ وَمَنْ أَبْغَضَهُمْ فَبِبُغْضِي أَبْغَضَهُمْ وَمَنْ آذَاهُمْ فَقَدْ آذَانِي وَمَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ وَمَنْ آذَى اللَّهَ يُوشِكُ أَنْ يَأْخُذَهُ» [۱۹]«زنهار در مورد اصحاب من از خدا بترسید و آن‌‌‌ها را بعد از من آماج کینه‌‌‌ی خود قرار مدهید. هرکس آنان را دوست بدارد من با محبتم او را دوست می‌‌‌دارم و هرکس با آنان بغض داشته باشد من با بغض خویش آنان را مبغوض می‌‌‌دارم و هرکس آنان را بیازارد مرا آزرده است و هرکس مرا بیازارد خدا را آزرده است در آن صورت نزدیک است مورد مؤاخذه قرار گیرد». و این امر تا آن‌‌‌جا پیش رفته که دشمنی اصحاب رسول الله جو ناسزاگویی به آن‌‌‌ها نزد بعضی از جماعات گمراه تبدیل به د‌‌‌ین و عقیده شده است.

نعوذ بالله من غضبه وأليم عقابه، ونسأله العفو والعافية، وصلى الله وسلم وبارك على نبينا محمد وآله وصحبه.

[۱۶] متفق علیه. [۱۷] به روایت ابن جریر. [۱۸] به روایت بخاری. [۱۹] ترمذی و غیره آن را روایت کرده‌‌‌اند.