۱- اخلاص، و دوری از هوی و هوس
زیرا اخلاص شرط اصلی پذیرش هر کاری است، خداوند میفرماید:
﴿فَمَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا﴾[الكهف: ۱۱۰].
«پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کار شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نسازد».
و یا میفرماید:
﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ﴾[البينة: ۵].
«و آنان فرمان نیافتند جز اینکه خدا را بپرستند در حالی که دین خود را برای او خالص گردانند».
و پیامبر ص میفرماید: «ثواب هر کاری به قصد و نیت آن بستگی دارد». [۵۳]
بر هر کسی که خداوند منزلتی در علم و دعوت بدو ارزانی داشته، واجب است که هنگام سخن از قضایای دینی و مسائل شرعی از هوی و هوس دوری گرفته، و انگیزه او از این کار علاقه به بروز و نمود، و پیروزی بر دیگران نباشد؛ زیرا همچنانکه روایت شده: «کسی که علم را به این منظور فراگیرد که با آن به مناظره با علما برخیزد، یا در دل نا آگاهان شبهه و تردید ایجاد کند، یا مردم را متوجه خود نماید، خداوند او را داخل آتش میگرداند». [۵۴]
پناه بر خدا – کسی که با سرباز هوس، و سلاح تعصب وارد مسایل اختلافی گردد، به ندرت موفق میگردد. به علاوه کارهای نیکش نیز طعمه حریق گشته و هنگام ملاقات پروردگارش پشیمان و زیانمند است. نشانه و علامت شخص با اخلاص اینست که آشکار شدن حق توسط او یا طرف مخالفش در نزد او یکسان است، حق را از هرکه باشد میپذیرد، حتی اگر کودکی باشد، همان گونه که حضرت عمرس گفت: «زنی حق را دریافت و عمر دچار اشتباه شد».
بر هر عالم و دعوتگری واجب است که در هنگامۀ ظهور مسائل اختلافی، درونش را بررسی کرده، و در نیتش دقت نظر نماید، و درون قلبش را مورد کنکاش قرار دهد که آیا او با این علمش خواهان جلب رضایت خدا و سعادت در آخرت است، یا در پی چیزهای دیگری است؟ در این هنگام پا پیش نهاده یا عقب بکشد.
سخن در این خصوص و ضرورت و اهمیت آن به درازا میکشد، اما در اینجا همین اشاره ما را کافی است.
[۵۳] اللؤلؤ والمرجان، ج۱، ص۲۲. [۵۴] سنن ترمذی (۷/۴۱۴). ترمذی گوید: این حدیث غریب است و سیوطی آن را حسن دانسته است.