آسیبب شناسی «اختلاف» در شریعت

فهرست کتاب

۴- پای بندی به گفتگوی احسن، و دوری از نزاع و مشاجره و دشمنی

۴- پای بندی به گفتگوی احسن، و دوری از نزاع و مشاجره و دشمنی

خداوند جهت انجام گفتگو و مناظره، آداب و ضوابطی قرار داده که واجب است فرد مسلمان بدان ملتزم باشد تا اینکه گفتگوها به بار نشیند.

تو هرگاه چگونگی گفتگوهای مسلمانان را با هم می‌بینی و می‌شنوی شگفت زده می‌شوی به خصوص هنگامی که این آیه را می‌خوانی:

﴿وَلَا تُجَٰدِلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ إِلَّا بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ [العنكبوت: ۴۶].

«و با اهل کتاب جز به روشی که آن بهتر است مجادله نکنید».

همچنین می‌فرماید:

﴿وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ [النحل: ۱۲۵].

«و با روشی که نیکو تر است ، با آنها (بحث و) مناظره کن».

و مات و مبهوت می‌شوی هنگامی که می‌بینی میان واقعیتی که ما در آن به سر می‌بریم و میان ادبیات قرآن، فاصله‌ای چشمگیر وجود دارد، قرآنی که وقتی نازل می‌شد، قدرت شنوایی دشمنی که با او به جدال برخاسته را به خود متوجه می‌ساخت، سپس با او به گفتگو می‌پرداخت و سخنانش را می‌شنید، به این آیات توجه کنید که چگونه آن گفتگو را به تصویر می‌کشد:

﴿وَإِنَّآ أَوۡ إِيَّاكُمۡ لَعَلَىٰ هُدًى أَوۡ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ٢٤ قُل لَّا تُسۡ‍َٔلُونَ عَمَّآ أَجۡرَمۡنَا وَلَا نُسۡ‍َٔلُ عَمَّا تَعۡمَلُونَ٢٥ [سبأ: ۲۴-۲۵].

«و ما یا شما بر (طریق) هدایت یا در گمراهی آشکار هستیم. بگو شما از گناهی که ما مرتکب شده ایم، باز خواست نمی‌شوید، و ما (نیز) از آنچه شما انجام می‌دهید، باز خواست نمی‌شویم».

شخص مؤمن از این آیه چنین می‌فهمد که باید به گونه‌ای با دیگران سخن گوید که محبتشان را جلب نماید تا آنان نیز حقی را که نزد اوست بشنوند و بپذیرند: ما یا شما یکی دچار خطا و اشتباه شده و دیگری حق می‌گوید، پس بیایید تا با هم بحث و گفتگو نماییم، و ببینیم که حق کجاست تا از آن پیروی کنیم.

این کار باید از تندی و خشونت و زخم زبان، و به کارگیری اسلوب‌ها و روش‌هایی که تنفر آور است، دور باشد.

و این پیامبر ص است که هنگام بازگشت از جنگ بدر هنگامی که می‌شنود یکی از صحابه‌های جوان [۶۰] می‌گوید: ما در جنگ جز پیرمردانی سرطاس ندیدیم که همچون شتران عقال شده بودند، پس آن‌ها را سر بریدیم، پیامبر ص لبخندی زد و فرمود: «ای برادرزاده، آنان اشراف و بزرگانند». [۶۱]

و این اوج انصاف و عدل و احترام نسبت به دشمن است هرچند که حتی از شمشیرهایمان خون آنان بچکد.

به ویژگی یکی از پیامبران بنگر که وقتی او را آنچنان زدند که صورتش زخمی شد و خونش را جاری ساختند و او در عین حال می‌گفت: «پروردگارا قوم من را ببخش؛ زیرا آنان نا آگاهند». [۶۲]

به راستی علمای ما در خصوص آداب بحث و مناظره کتاب‌های بسیاری را نوشته، و برای آن ضوابط عقیدتی و اخلاقی و علمی بسیاری قرار داده‌اند که در را به روی هر تلاشی برای به بیراهه رفتن و دور شدن از حق، و بی حرمتی به برادران ایمانی، می‌بندد.

سخت‌گیری و خشونت با مخالفین از عادات گروه‌های مبتدع همچون خوارج و معتزله است، در عین حال اهل سنت حق را شناخته و به خلق خدا رحمت و شفقت می‌نمایند، همچنان که شیخ الاسلام/ می‌گوید:

دعوتگر راه حق کسی است که پیروزی و نصرت را برای دعوتش می‌خواهد، نه برای خودش؛ اگر دعوتگر خشن و سنگدل و تندخو باشد به یاری خود پرداخته، نه دعوتش. هیچ گاه دعوتگری حریصتر از موسی÷، و فراخوانده شده‌ای بدتر از فرعون وجود نداشته، در حالی که خداوند به موسی÷ دستور می‌دهد که با فرعون به نرمی سخن گوید تا شاید تذکر پذیرفته یا ترس همراه با تعظیم در او پدید آید. این ابن السماک یکی از علمای سلف است که با یکی از برادرانش در مسأله‌ای دچار اختلاف می‌شود، برادرش با او به تندی و خشونت برخورد می‌کند، آن فرد هنگام جدایی از ابن السماک می‌گوید: فردا همدیگر را مواخذه کرده و علت خشم خود را بیان خواهیم کرد، در جواب او، ابن السماک می‌گوید: فردا همدیگر را خواهیم بخشید. [۶۳]

این گونه بیزاری و کینه از نفوس بیرون کشیده شده، و خودسری‌ها و سرکشی‌های آدمی رام گردیده‌، و هر ناسازگاری، سازگار می‌گردد؛ به گونه‌ای که حق را می‌پذیرد. چه بسا سخنی زشت و خشن که در حالت عصبانیت از زبان فردی احمق و بی دقت خارج شده، در نتیجه قلب‌ها را شکسته و صفوف را پاره کند، و آثار آن سال‌های سال، و نسل اندر نسل باقی بماند و گوینده جرم و گناهش را بچیند.

[۶۰] سلمه بن سلامه بن وقشس. [۶۱] البدایة والنهایة، ابن کثیر (۳/۳۰۶). [۶۲] از عبدالله بن مسعود نقل است که: شخصی از انصار در حق پیامبر ص سخنی را بر زبان راند که از آن اندوهگین شده و نتوانستم آن را به پیامبر ص نگویم در حالی که دوست داشتم تمام مال و منالم را فدیه بدهم و آن سخن را نشنوم. پیامبر ص فرمود: موسی÷ را بیشتر از این آزردند، اما ایشان صبر پیشه ساخت، سپس فرمود: یکی از انبیاء الهی در حالی که دستور خدا را برای قومش آورده بود، او را تکذیب کرده و زخمیش نمودند. آن نبی در حالی که خون را از چهره‌اش پاک می‌کرد فرمود: «پروردگارا قوم من را ببخش زیرا آنان نا آگاهند». مسند احمد (۲/۱۷۱) حدیث رقم (۴۳۳۱). [۶۳] عند افتراقهما یقول له: غدا نتعاتب، فیقول ابن السماك: غدا نتغافر.