آیا محمد صلی الله علیه وسلم مخاطب قرآن بود؟
سروش میگوید: «محمد مخاطب نبوده است، بلکه به مانند یک رؤیا شاهد سلسله اموری بوده است و بعد از بیرون آمدن از شهود خود، آنها را بیان میکرده است».
و سروش مدعی میشود که «قُل» در قرآن نیز مدعی بر مخاطب بودن پیامبر ج نیست؛ چرا که انسان به خود نیز میگوید «بگو»
بهتر است جواب او را با آیات قرآن بدهیم:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ لَا يَحۡزُنكَ ٱلَّذِينَ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡكُفۡرِ﴾[المائدة:٤١].
«ای پیامبر! کسانی که در (راه) کفر شتاب میکنند، تو را اندوهگین نسازند».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ﴾[المائدة: ٦٧].
«ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است، (به مردم) برسان».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ حَسۡبُكَ ٱللَّهُ وَمَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ٦٤﴾[الأنفال:٦٤].
«ای پیامبر! خداوند تو را و کسانی از مؤمنان را که از تو پیروی کردهاند؛ (از شر دشمنان) کفایت میکند».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ حَرِّضِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ عَلَى ٱلۡقِتَالِۚ﴾[الأنفال: ٦٥].
«ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ تشویق کن».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّمَن فِيٓ أَيۡدِيكُم﴾[الأنفال: ٧٠].
«ای پیامبر! به اسیرانی که در دست شما هستند بگو...».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ جَٰهِدِ ٱلۡكُفَّارَ وَٱلۡمُنَٰفِقِينَ وَٱغۡلُظۡ عَلَيۡهِمۡ﴾[التوبة: ٧٣].
«ای پیامبر! با کافران ومنافقان جهاد کن, وبرآنان سخت بگیر».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ ٱتَّقِ﴾[الأحزاب: ١].
«ای پیامبر ! از خدا بترس».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ﴾[الأحزاب: ٢٨].
«ای پیامبر ! به همسرانت بگو...».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰكَ شَٰهِدٗا وَمُبَشِّرٗا وَنَذِيرٗا٤٥﴾[الأحزاب:٤٥].
«ای پیامبر! ما تو را گواه، و بشارتدهنده و بیمدهنده فرستادیم».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِنَّآ أَحۡلَلۡنَا لَكَ أَزۡوَٰجَكَ ٱلَّٰتِيٓ ءَاتَيۡتَ أُجُورَهُنَّ﴾[الأحزاب: ٥٠].
«ای پیامبر! ما همسرانت را که مهرشان را پرداختهای برای تو حلال کردیم».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَآءِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ﴾[الأحزاب:٥٩].
«ای پیامبر ! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمنان بگو...».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِذَا جَآءَكَ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ يُبَايِعۡنَكَ﴾[الممتحنة: ١٢].
«ای پیامبر! هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آمدند تا با تو بیعت کنند».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِذَا طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحۡصُواْ ٱلۡعِدَّةَۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ رَبَّكُمۡ﴾[الطلاق: ١].
«ای پیامبر! هرگاه خواستید زنان را طلاق دهید، پس آنها را در زمان (آغاز) عدّه طلاق دهید، و حساب عدّه را نگه دارید، و از الله که پروردگار شماست بترسید».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكَ﴾[التحريم: ١].
«ای پیامبر! چرا چیزی را که الله بر تو حلال کرده است (بر خود) حرام میکنی».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ جَٰهِدِ ٱلۡكُفَّارَ﴾[التحريم: ٩].
«ای پیامبر! با کفار جهاد کن...».
اگر این موارد[٨] مخاطب، خطاب کردن نباشد و کسی که اینطور با او صحبت میکنند مخاطب قلمداد نشود، پس مخاطب چه کسی است؟
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمُدَّثِّرُ١﴾ [المدثر: ١].
«ای جامه بر سر کشیده».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمُزَّمِّلُ١﴾[المزمل: ١].
«ای جامه برخود پیچیده».
[آیا] کسی که این را میشنود مخاطب نبوده است؟
دکتر سروش به این استدلال میکند که موسی ÷ در بیابان آتشی دید، پس انبیاء اهل رؤیت هستند نه اهل کلام!!
این استدلال نصفه نیمه از یک شخص اسلام دان و عربی دان بعید است!
این رؤیت خود مقدمۀ کلام بود، وقتی که موسی ÷ آتش را دید و به آن درخت آتشین نزدیک شد.
﴿وَكَلَّمَ ٱللَّهُ مُوسَىٰ تَكۡلِيمٗا﴾[النساء: ١٦٤]،
«و خداوند (بدون واسطه) با موسی سخن گفت».
﴿إِنِّيٓ أَنَا۠ رَبُّكَ فَٱخۡلَعۡ نَعۡلَيۡكَ إِنَّكَ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوٗى١٢﴾ [طه:١٢].
«همانا من پروردگار تو هستم، پس کفشهایت را بیرون کن، که تو در وادی مقدس طوی هستی».
﴿وَأَنَا ٱخۡتَرۡتُكَ فَٱسۡتَمِعۡ لِمَا يُوحَىٰٓ١٣﴾[طه: ١٣].
«و من تو را (به پیامبری) برگزیدم، پس به آنچه (بر تو) وحی میشود، گوش فرا ده».
دکتر سروش میگوید: «مگر قرآن نگفته است:
﴿وَلَقَدۡ رَءَاهُ نَزۡلَةً أُخۡرَىٰ١٣﴾[النجم: ١٣]
«و قطعاً بار دیگری هم او را دیده است».
پس پیامبر ج اهل رؤیت بوده است نه کلام!».
بله قرآن در دو جا گفته است که پیامبر ج رؤیت کرده است و آن مربوط به معراج است و بقیه مربوط به کلام است.
﴿وَإِنۡ أَحَدٞ مِّنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٱسۡتَجَارَكَ فَأَجِرۡهُ حَتَّىٰ يَسۡمَعَ كَلَٰمَ ٱللَّهِ ثُمَّ أَبۡلِغۡهُ مَأۡمَنَهُۥۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا يَعۡلَمُونَ٦﴾[التوبة: ٦].
«و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پس او را پناه بده تا سخن خدا را بشنود، سپس او را به محل امنش برسان؛ این بدان سبب است که آنها گروهیاند که نمیدانند».
در این آیه از قرآن به عنوان ﴿كَلَٰمَ ٱللَّهِ﴾ یاد شده است، پس قرآن کلام است نه مشاهداتی که در رؤیا دیده شود.
[٨]- برخی از این آیاتِ قرآن کریم را تبرکاً بیان کردیم وگرنه استاد طباطبایی به ذکر چند آیه اکتفا نمودند.-م