اصول دین از نظر قرآن

خدا چگونه خود را معرفی کرده؟

خدا چگونه خود را معرفی کرده؟

بدان که بر خدا لازم است اول خود را معرفی کند و پس از آن معرفت خود را بخواهد، معرفی او خود را گاهی به اجمال است و گاهی به تفصیل:

و اما اجمال پس به تکون و ایجاد مخلوقات است از کروات آسمانی و کهکشان‌ها تا ذرات اتمی از گل و بلبل و اشجار و انهار. از نقشه زیبای آنها عقل پی می‌برد که آنها را خلاق مدبر حکیمی است و از نظم عالم پی به ناظم آن می‌برد، از ترتیب و زیبایی خلقت حیوانات و اعضاء و جوارح آدمیان و کنترل تمام قوا و ذرات جهان می‌توان اجمالاً فهمید که آنها را خالق مدبر و دانائی است.

و اما تفصیل اسماء و صفات الهی او را باید از وحی گرفت که مثلاً «حیّ و قیّوم وعلی کلّ شیءٍ قدیر وبکلّ شیءٍ علیم و واحد وفرد وصمد ولم یلد و لم یولد»است و چیزی مانند او نیست که ﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞ

پس آنچه علمای بشری و فلاسفه از خود بافته‌اند مانند عله العلل و یا عاشق و معشوق و یا صادر و مصدر، تمام اینها غلط و اشتباه و بلکه ضد قرآن و کفر است و چنین اسماء و صفاتی در کتب آسمانی و وحی نیامده است.

و اما شناخت قیامت، آن هم باید از وحی گرفته شود زیرا هیچکس نرفته قیامت را ببیند و برای دیگران خبر آورد و حتی خدا به رسولجخود فرموده تو قیامت و چگونگی آن را نمی‌دانی. و در سوره اعراف آیه ۱۸۷ به رسولجخود فرموده:

﴿يَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَيَّانَ مُرۡسَىٰهَاۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّي[الأعراف: ۱۸۷].

«از تو ساعت قیامت سؤال می‌کنند؟ بگو علم آن مخصوص پروردگار است».

بنابر آنچه ذکر شد باید خدا و قیامت را از وحی شناخت و ابزار و وسائل وحی سه چیز است و آنها عبارت است از:

۱- فرشته.

۲- پیامبران ÷.

۳- کتاب‌های وحی.

و لذا ایمان به ملائکه و کُتُب و رُسُل الهی لازم شده که به توسط این سه باید وحی را گرفت و آن دو اصل یعنی توحید و معاد را فهمید و شناخت ایمان به این سه از بابت طریقیت و دلالت و راهنمائی است به مبداء و معاد. چنان که حضرت امیر ÷در خطبه اول نهج‌البلاغه فرمود: خدا انبیاء و کتب را برای راهنمائی فرستاده: «ولم یخل سبحانه خلقه من نبی مرسلٍ أو کتابٍ منزل». و تمام انبیاء برای دعوت به آن دو اصل یعنی توحید و معاد آمدند: چنانچه حضرت شعیب÷در سوره عنکبوت آیه ۳۶ به قوم خود گوید:

﴿ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱرۡجُواْ ٱلۡيَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ[العنکبوت: ۳۶].

«خداوند را بپرستید و به روز بازپسین امید دارید».

و حضرت نوح÷در سوره هود آیه ۲۶ می‌گوید:

﴿أَن لَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَۖ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٍ أَلِيمٖ ٢٦[هود: ۲۶].

«این که جز خداى را عبادت نکنید که من بر شما از عذاب روز دردناکى مى‏ترسم‏».

این بود اصولی که خدا در قرآن ذکر نموده و ایمان به آنها را از بشر خواسته، و هیچ کس نه پیغمبر و نه امام و نه سایر امت حق ندارند بر اصولی که در قرآن ذکر شده بیفزاید و یا کم نمایند و آنچه مولود افکار اهل مذاهب است باید رها کنند تا موجب تفرقه و نفاق امت نگردد و غضب خدا و عذاب او را برای خود تهیه نکنند.

اگر کسی بگوید چگونه بنام مذهب عدل و امامت را در طول واردکرده‌اند و آیا این کار از نظر قرآن چگونه است؟ گوئیم: