تحقیقی پیرامون حدیث قرطاس

آیا نسبت تضییع حق مسلمین به حضرت عمرسدرست است؟!

آیا نسبت تضییع حق مسلمین به حضرت عمرسدرست است؟!

پنجمین اعتراضی که به حضرت عمرسشده است اینست که: حضرت عمرستضییع حق مسلمین نمودند و با نیاوردن و منع قلم و دوات، حقوق مسلمین را پایمال کردند و این بزرگترین خیانتی است که به جهان اسلام و مسلمین نمودند. (العیاذ بالله)

با توجه به پاسخ اعتراضات گذشته، پاسخ این اعتراض خود به خود آشکار گشت، در حقیقت حضرت عمرسحقی از حقوق مسلمین را پایمال نکرده، بلکه قصد اشفاق و ترحم بر پیامبر را داشته و خواستار راحتی ایشان بوده است.

در اینصورت اگر بگوئیم که حضرت عمرستضییع حق مسلمین نموده است، این اعتراض نه تنها به حضرت عمرسبلکه به پیامبر صو اهل بیت نیز بر می‌گردد؛ اگر منع کتابت تضییع حق بشمار می‌ورد آیا عدم کتابت و ترک آن به سبب منع حضرت عمرستضییع حق به شمار نمی‌رود.

اگر حضرت عمرسدر این لحظه پیامبر را وادار به تضییع حق کرده بود در لحظات و ساعات دیگر که پیامبر و یارانش بودند و حضرت عمرسدر آن جلسه تشریف نداشتند، چرا در آن لحظه این حق را بیان نداشتند؟ آیا از حضرت عمرسمی‌ترسیدند؟ و آیا عدم بیان این حق مخالف با آیه: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ وَإِن لَّمۡ تَفۡعَلۡ فَمَا بَلَّغۡتَ رِسَالَتَهُۥۚ وَٱللَّهُ يَعۡصِمُكَ مِنَ ٱلنَّاسِ[المائدة: ۶۷] نیست؟!.

چگونه به خود اجازه می‌دهیم که بگوئیم پیامبر از دنیا رفتند و حقی از حقوق مسلمین را بیان نداشتند!! و این حق تا قیامت پایمال شد!!.