بسوی نور توحید

معني«محمد رسول الله»

معني«محمد رسول الله»

معنی حقیقی «أشهد أن محمداً رسول الله»، اطاعت کردن از اوامر رسول الله ج، و تصدیق تمام سخنان او و دوری جستن از اموری است که ما را از آنها نهی کرده است. و همچنین بر هر فردی که شهادت می‌دهد محمدجرسول الله است واجب می‌گردد که الله را فقط آنطور که رسول الله جبه ما یاد داده است، عبادت کند، نه به هر صورتی که دل او بخواهد، الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْ[الحشر: ۷].

«و آنچه که پیامبر شما را به آن امر کند، آنرا انجام دهید، و آنچه که شما را از آن نهی کند، از آن دست بکشید».

و همچنین الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا يَجِدُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجٗا مِّمَّا قَضَيۡتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسۡلِيمٗا ٦٥[النساء: ۶۵].

«سوگند به رب تو ای محمد، ایمان نمی‌آورند تا اینکه ترا در اختلافات خود حَکَم قرار دهند و سپس در دل‌هایشان از آنچه که حکم کردی احساس ناراحتی و نار ضایتی نکنند، و کاملاً تسلیم حکم تو شوند».

و همچنین الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ[النور: ۶۳].

«کسانیکه از امر او مخالفت می‌کنند بایستی بترسند، از اینکه به آنها فتنه‌ای برسد. و یا اینکه دچار عذابی دردناک شوند».

و همچنین رسول الله جمی‌فرماید:

«مَنْ أحْدَثَ في أمْرِنا هذا ما ليسَ مِنْهُ فهو رد». (متفق علیه). «هر کس در امر دین عمل جدیدی بیاورد، این عمل او غیر مقبول است».

و همچنین رسول الله جمی‌فرماید:

«عليكم بسنتي وسنة الخلفاء الراشدين المهديين من بعدي، عضوُّا عليها بالنواجذ، وإياكم ومحدثات الأمور، فإن كل محدثة بدعة، وكل بدعة ضلالة». (رواه أبوداود والترمذی، وقال: حدیث حسن صحیح). «بر شماست که پیروی کنید از سنت و طریقه من و همچنین از سنت و طریقه خلفاء راشدین که آنها هدایت کنند گانند. بادندانهای آسیاب خود آن را محکم بگیرید (یعنی اینکه شدیداً از سنت من و سنت خلفاء راشدین تبعیت کنید) و از امور نو آورده شده در دین بر حذر باشید چونکه هر امر نو آورده شده در دین بدعت می‌باشد وهر بدعتی گمراهی است».

امّا متأسفانه بعضی از مسلمانها این آیات و احادیث را نادیده گرفته و امور جدیدی را وارد دین کرده‌اند که دین از این امور بریء می‌باشد. اینگونه امور بدعت نامیده می‌شود.

بدعت در لغت امری که جدیدی بوده و نظیری از قبل نداشته باشد. اما بدعت در اصطلاح شرعی یعنی امر جدیدی که بعد از وفات رسول اللهجوارد دین شده و هدف از بوجود آوردن آن تقرب جستن به الله تعالی باشد.

بعضی‌ها بدعت را به حسنه و سیئه (خوب و بد) تقسیم کرده‌اند اما بایستی گفت که این تقسیم بندی باطل می‌باشد و هیچگونه دلیلی در شرع وجود ندارد که این تقسیم بندی را تأیید کند.

و صحیح آنست که بدعت را به دینی و دنیوی تقسیم کنیم.

گفتیم که بدعت دینی، امر جدیدی است که بعد از وفات رسول الله وارد دین شده و هدف از بوجود آوردن آن تقرب جستن به الله تعالی باشد. اما بدعت دنیوی مثل اختراع هواپیما و اتومبیل و رادیو و چیزهای دیگر.

و بدعتی که در اسلام حرام شمرده شده است بدعت دینی است . اما بدعت دنیوی امری جائز می‌باشد. و هیچ‌گونه مخالفتی با دین ندارد.

و دلیل حرام بودن بدعت در دین قول الله سبحانه و تعالی است که می‌فرماید:

﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ[المائدة: ۳].

«امروز دینتان را برایتان تکمیل کردم».

پس دین با وفات رسول الله جتکمیل گشته است و هیچکس حق ندارد که چیزی به آن اضافه و یا از آن کم کند.

و همچنین رسول الله جمی‌فرماید:

«اياكم ومحدثات الأمور، فإن كل بدعة ضلالة». «از امور مستحدثه و جدید در دین بر حذر باشید، چونکه بی‌شک هر بدعتی گمراهی است».

رسول اللهج می‌فرماید: هر بدعتی در دین گمراهی می‌باشد. و بنا بر این کسی نمی‌تواند بگوید که بدعت در دین حسنه و سیئه (خوب و بد) دارد چونکه این سخن مخالف سخن رسول اللهجخواهد بود.

بنا بر این، متوجه می‌شویم - عباداتی که بعد از وفات رسول الله جبوجود آمده است بدعت می‌باشند و اگر چه ظاهر آن زیبا و فریبنده باشد اما الله تعالی آنرا حرام گردانیده است.

از انواع بدعت‌ها می‌توان بدعت خواندن نماز ظهر بعد از خواندن نماز جمعه را نام برد. و همچنین بر پا کردن مراسم جشن و سرور و خواندن اشعار در روز ولادت رسول الله ج. و همچنین بر پا کردن مراسم ماتم و گریه و زاری و دادن غذا در خانه میت. و بسیاری دیگر از این بدعتها که متأسفانه به علت جهل بعضی از مسلمانان و سکوت علماء، به دین راه پیدا کرده‌اند در حالیکه دین از آنها بریء می‌باشد.

پس بر هر مسلمان لازم است که از بدعتهایی که وارد دین شده‌اند و هیچگونه دلیلی از قرآن و یا سنت رسول الله جبر آنها نیست، دوری جوید.

قبل از این ذکر کردیم که بر هر فرد مسلمان لازم است فرق بین توحبد الوهیت و توحید ربوبیت را بداند. چونکه اگر به کسی گفته شود این عباداتی که شما برای غیر الله انجام می‌دهید نوعی شرک می‌باشد ناراحت می‌شود و می‌گوید: چگونه به ما تهمت شرک می‌زنید؟ در حالیکه ماشهادت می‌دهیم به (لا إله إلاّ الله محمد رسول الله) و معتقد هستیم که الله تعالی است که زمین و آسمان را آفریده است و اوست که روزی رساننده مخلوقات است و ... و تنها کاری که ما انجام می‌دهیم این است که پیامبران و افراد پاک و صالح را واسطه و میانجی میان خود و الله تعالی قرار می‌دهیم. چونکه اینها در نزد الله مقام و منزلتی بالاتر از ما دارند. مگر نه به این صورت است که اگر کسی بخواهد به نزد پادشاهی برود و از ظلمی که به او شده شکایت کند، بایستی وزیر پادشاه را واسطه ومیانجی قرار دهد تا بتوند به دربار پادشاه راه یابد؟ و به همین صورت ما انبیاء و افراد پاک و صالح را واسطه و میانجی بین خود و الله تعالی قرار می‌دهیم.

در جواب این عده بایستی گفت که:

اولاً: این سخن آنها درست مثل سخن مشرکین می‌باشد. الله تعالی در مورد مشرکین می‌فرماید:

﴿وَيَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمۡ وَلَا يَنفَعُهُمۡ وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ قُلۡ أَتُنَبِّ‍ُٔونَ ٱللَّهَ بِمَا لَا يَعۡلَمُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ١٨[یونس: ۱۸].

«و عبادت می‌کنند بجز الله تعالی آنچه را که در حقیقت امر نه به آنها نفعی می‌رسانند و نه ضرری. و می‌گویند که اینها شفاعت کنندگان ما در نزد الله هستند. بگو آیا الله را از شریک و شفاعت کننده‌ای در آسمانها و زمین باخبر می‌کنید که او از وجود آنها اطلاعی ندارد؟ منزه و برتر است الله از آنچه که با او شریک قرار می‌دهند».

وهمچنین الله تعالی می‌فرماید:

﴿أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّينُ ٱلۡخَالِصُۚ وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ[الزمر: ۳].

«آگاه باشید که بندگی خالص برای الله است و کسانیکه برای خود بجز الله ولی و نصیر قرار دادند می‌گویند ما اینها را عبادت نمی‌کنیم مگر برای اینکه ما را مقداری به الله تعالی نزدیک کنند».

و همچنین مشرکین که قرآن آنها را ذکر می‌کند نیز به اینکه الله است که آنها و زمین و آسمان را خلق کرده است و همچنین اوست که رازق و روزی رساننده می‌باشد ایمان داشته‌اند اما این عقیده به تنهایی آنها را مسلمان نساخت. چونکه آنها در عبادت کردن الله واسطه و میانجی قرار می‌دادند.

ثانیاً: آنها در این استدلال شان الله تعالی را به بشر تشبیه می‌کنند. و این امری باطل و نادرست می‌باشد، بله، ممکن است که یک پادشاه از احوال رعیت خود غافل و بی‌اطلاع باشد. ولی آیا چیزی وجود دارد که بر الله تعالی پوشیده باشد؟ هر گز.

و همچنین صحیح است که انسان برای رسیدن به حضور پادشاه احتیاج به واسطه و میانجی دارد. اما در مورد الله تعالی کافی است که انسان اراده کند تا براحتی بتواند حاجت خود را از او طلب کند.

پس این تشبیه امری بسیار نادرست و باطل می‌باشد.