دليل از قرآن كريم:
* خداوند أمیفرماید: ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ١٥٧﴾[الأعراف: ۱۵٧].
ترجمه: «آنهائیکه پیامبر نبی امی- ناخوان- را پیروی میکنند که نام او را در نزد خود هم در تورات وهم در انجیل نوشته مییابند، ایشانرا به معروف یعنی پسندیده امر میکند و ایشان را از منکر یعنی ناپسند باز میدارد، وبرایشان چیزهای پاک را حلال میگرداند و برایشان چیزهای پلید را حرام میسازد وبارهای سنگین شان، و طوقی را که برگردنشان است برمیدارد».
علما ازآیه مبارکه فوق این اصل مسلم را استنباط نمودهاند که هر چیز خوب و پاکیزه مباح وهر چیزپلید و خبیث حرام میباشد. پس اگر ما مواد مخدر را زیر این اصل قرار دهیم آیا انسان عاقل وهوشیار چنین خواهد گفت که این مواد مخدر خوب و پاک و مباح است؟ گمان نکنم که شخصی چنین بگوید، بلکه همه مردمان عاقل متفق به پلیدی و حرام بودن مواد مخدر هستند چون ضررها و زیانهای بیشمار در آن نهفته است که به همه هویدا و آشکار است.
* خداوند أمیفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ﴾[النساء: ۴۳].
ترجمه: «ای مومنان! زمانیکه نشه هستید به نماز نزدیک مشوید تا هر آنچه را میگوئید بدانید».
خداوند أمیفرماید: ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا﴾[البقرة: ۲۱٩].
ترجمه: «از تو در باره شراب و قمار میپرسند، بگو در آنها برای مردم گناه بزرگ و منفعتهای است، و گناه آن از نفع آن بزرگتر است».
خداوند میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ٩٠ إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ٩١﴾[المائدة: ٩۰-٩۱].
ترجمه: «ای مومنان! شراب، قمار، سنگهای نصب شده برای پرستش و بخت آزمائی به وسیله تیرها پلید است از کردار شیطان بنابراین از آن دوری کنید تا باشد که رستگار شوید، بیگمان شیطان میخواهد تا به وسیله شراب و قمار دشمنی و نفرت را میان شما ایجاد کند، و شما را از ذکر خداوند و از نماز باز دارد، پس آیا شما ازین اعمال ناشایسته اجتناب نمیکنید؟!».
در آیات فوق که خداوند أشراب را به تدریج را برانسان حرام قرارداده، زیانهای گوناگون آنرا نیز بیان نموده است و کلمه (خمر) یعنی شراب به معنای پنهان و پوشش میباشد(عقل را میپوشاند) پس همین خواص بلکه بالاتر از آن در مواد مخدر وجود دارد.
شیخ الإسلام ابن تیمیه /میفرماید: استعمال مقدار کمی چرس نزد اغلب علماء مانند باقی مواد نشه حرام است وفرقی بین اشیای نشه آور از لحاظ اینکه خوردنی یا نوشیدنی جامد و یا مایع باشد وجود ندارد) [۵].
خداوند میفرماید: ﴿وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا﴾[النساء: ۲٩].
ترجمه: «و خویشتن را مکشید حقا که خداوند به شما مهربان است».
خداوند أمیفرماید: ﴿وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ﴾[البقرة: ۱٩۵].
ترجمه: «و خود را بدست خویش به تهلکه نیندازید».
این دو آیت حفظ صحت بدن و عدم افگندن نفس را در هلاکت، بالای انسان واجب قرار میدهد (در صورتیکه مصلحت بالاتر مانند جهاد در راه خداوند وجود نداشته باشد) حال آنکه علم طب ضررهای ناشی از مواد مخدر بالای صحت و کشانیدن معتاد به این مواد را به دیوانگی و حتی مرگ ثابت نموده است.
اطبا و دانشمندان زیانهای این مواد را بطور مستند ذکر نمودهاند، شیخ الإسلام ابن تیمیه /و إمام زرکشی /به برخی از ضررهای این مواد اشاره نمودهاند، ابن تیمیه /چنین میفرماید: (چرس شخص معتاد را نشه نموده وی را مست و بیهوش مینماید، نامردی، زن صفتی و دیوثی را در نفس معتاد جا میدهد حتی بالای مزاج تأثیر نموده انسان بزرگ وقوی را چون اسفنج ضعیف و ناتوان گردانیده در مقابل پرخور گردیده، وباعث دیوانگی انسان میشود، چنانکه سرنوشت اکثر معتادین به این مواد به دیوانگی پیوسته است) [۶].
زرکشی /چنین مینگارد: (بعضی مردم با استعمال این مواد به مرحله رسیدهاند که عقل و هوش خودرا از دست داده حتی منجر به مرگشان شده است) [٧].
[۵] مجموع فتاوی جلد ۳۴ صفحه ۲۵۴. [۶] مجموع فتاوی جلد ۳۴ ص۲۰۵. [٧] زهر العریش ص ۱۰۲.