۵- در دنیای ایده آل زندگی نکند:
یکی از اموری که برای داعی، لازم بحساب میآید، اینست که در دنیای ایده آلها زندگی نکند و بداند که خودش و مردم، همگی کوتاهی دارند؛ خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ مَا زَكَىٰ مِنكُم مِّنۡ أَحَدٍ أَبَدٗا وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَآءُۗ﴾[النور: ۲۱]. یعنی: «اگر احسان و رحمت الهی شامل شما نمیشد، هرگز هیچ یک از شما – از گناه – پاک نمیگردید، ولی خداوند هر که را بخواهد (با توبه) پاک میگرداند».
باید دانست که فقط خداوند، کامل است و ما، ناقص میباشیم. خداوند، کمال را به خود اختصاص داده و نواقص و عیوب را برای انسانها باقی گذاشته است. حال که انسان، ناقص آفریده شده است، داعی باید با در نظر داشتن این نکته با او رفتار کند. در این زمینه، مرد و زن و جوان، هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. خداوند متعال میفرماید:
﴿إِنَّ رَبَّكَ وَٰسِعُ ٱلۡمَغۡفِرَةِۚ هُوَ أَعۡلَمُ بِكُمۡ إِذۡ أَنشَأَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ﴾[النجم:۳۲]. یعنی: «همانا پروردگارت آمرزشی گسترده دارد. و از همان هنگامی که شما را از زمین آفریده است، وضعیت شما را به خوبی میداند».
پس هنگامی که خداوند شما را از زمین، و از گل و خاک آفریده است، قطعاً ناقص هستید. به همین خاطر، نبی اکرم جبا مردم بر این اساس که ناقص هستند و کوتاهی دارند، رفتار میکرد. لذا اگر کسی را میدید که کوتاهی میکند، به او کمک مینمود و دستش را میگرفت و به راه راست، هدایت میکرد.
دعوتگری که ایده آل فکر میکند، شایسته مردم نیست. زیرا او در خیال خود، مردم را فرشتگانی تصور میکند که تنها تفاوتشان با فرشتگان، خوردن و نوشیدن میباشد. در حالی که این تصور، اشتباه است. بویژه در قرن پانزدهم هجری قمری که دیگر محمد جو صحابه وجود ندارند؛ علماء اندکند، شبهات، زیاد است؛ بدعتها، از هر طرف بسوی ما سرازیرند و دسیسههایی سازمان یافته به مبارزه با ما برخاسته که در کنفرانسهای بین المللی بررسی شدهاند و صهیونیزم بین الملل و مزدوران آنان، پشت سر آنها قرار دارند.
پس عالم و داعی، باید با این نسل، در ارتباط باشد، و از او توقع اشتباه داشته باشد و بداند که هر انسانی ممکن است از راه، منحرف شود. لذا داعی نباید در دنیای خیال و ایده آل زندگی کند.