فنون دعوت

فهرست کتاب

۲۹- ظاهر آراسته و خوبی داشته باشد:

۲۹- ظاهر آراسته و خوبی داشته باشد:

بعضی از مردم معتقدند که داعی باید لباس فقراء و یا بدترین نوع لباس‌ها را بپوشد! این، اندیشه صحیحی نیست. زیرا خداوند چیزهای پاک را حلال قرار داده است. همچنین رسول الله جمسلمانان را به خود آرایی فرا خوانده و فرموده‌اند: «تجملوا کأنکم شامة فی عیون الناس»یعنی: «به خود برسید تا جایی که در نگاه مردم شاخص باشید».

همچنین فرموده‌اند: «ان الله جمیل ویحب الجمال» [۱۱]یعنی: خداوند، زیبا است و زیبایی را دوست دارد.

بنابراین داشتن لباس زیبا و معطر، مهمانخانه بزرگ برای استقبال افراد نیکوکار و ماشین خوب برای داعی، ایرادی ندارد. چرا که این کار، مخالف دستور خداوند عزوجل و رسول اکرم جنمی‌باشد. بلکه داعی باید در شرایط مختلف، وضعیتی مناسب با همان شرایط داشته باشد.

روایت است که رسول اکرم جهنگامی که برای ادای نماز استسقاء بیرون می‌رفت، لباس کهنه‌ای بر تن داشت که خشیت و فروتنی و فقر از آن هویدا بود. ولی در یکی از عیدها، چادری را که به او هدیه داده بودند و آن را پوشیده بود، هزار دینار ارزش داشت. پس در این عصر که مردم در آپارتمان‌های چند طبقه بسر می‌برند اگر ما از داعیان، بخواهیم که در خانه‌های گلی زندگی کنند در حقشان اجحاف کرده‌ایم یا اگر از داعیان بخواهیم تا لباس‌های پاره و قدیمی بپوشند و یا اینکه در طول سال به یک لباس، اکتفا کنند! با علم به این نکته که خداوند، دوست دارد که آثار نعمت‌هایش را بر بنده‌اش ببیند.

البته داعی نباید به اندازه‌ای سرگرم دنیا شود که او را از راهش باز دارد. جای بسیار تأسف است که بسیاری از داعیان و یا علما و طالبان علم را می‌بینیم که تا خرخره در دنیا غرق شده و به اندازه‌ای گرفتار کارهای دنیوی گشنه‌اند که کار دعوت را بطور کلی فراموش کرده‌اند.

ما مخالف این نیستیم که طلاب علوم و داعیان اسلام، تجارت و یا کار دیگری داشته باشند. بلکه این کار، خوب و مطلوب است؛ چنانکه عثمان بن عفان، عبدالرحمن بن عوف و تعداد دیگری از صحابهشاینگونه بودند. اما اینکه طالب علم و داعی، تمام وقتش را صرف امور دنیوی نماید و در بنگاه‌ها و سایر اماکن داد و ستد، سپری کند و امت را بحال خود رها سازد تا هلاک شود، این کار، نه تنها صحیح نیست بلکه بسیار شرم آور می‌باشد. زیرا دعوت، بهترین طاعتی است که به داعیان راه حق عنایت شده است (و ترک آن، ناسپاسی بزرگی بشمار می‌رود).

همچنین داعی باید به ظاهر شخصی خویش، اهمیت بدهد؛ به ایمان آراسته باشد؛ از سر و صورتش وقار و آرامش ببارد و لباس اهل خیر و علما را بپوشد. زیرا هر قشر، لباس خاصی دارد و نیز مانند اهل علم، راه برود و ظاهری زیبا داشته باشد. به خصلت‌های فطری مانند مسواک زدن، کوتاه کردن ناخن‌ها، گذاشتن ریش، کوتاه کردن سبیل و سایر خصلت‌های دیگر، اهمیت دهد. از مواد خوشبو استفاده کند. بگونه‌ای که باعث آزار دیگران نشود. مرتب غسل نماید و بطور کلی به سر و وضع ظاهری خود رسیدگی کند تا در انظار عمومی، نماینده خوبی برای دعوت باشد.

داعی نباید مقلد محض شخصیت دیگران باشد. متأسفانه مشاهده می‌شود که برخی ازداعیان که داعی یا عالم دیگری را دوست دارند، سعی می‌کنند مانند او سخن بگویند، مانند او راه بروند و سرانجام در تمام ابعاد زندگی از او تقلید کنند. بدین سان در شخصیت او ذوب می‌شوند و از میان می‌روند.

روایت شده است که رسول الله جفرمود: «لا یکن أحدکم امعة؛ ان احسن الناس أحسنت وان اساءوا أسأت» [۱۲].

«کورکورانه از مردم پیروی نکنید و نگویید: اگر مردم نیکی کردند، من هم نیکی می‌کنم و اگر بدی کردند، من هم بدی می‌کنم».

ولی اگر مردم، به شما نیکی کردند، شما هم نیکی کنید و اگر بدی کردند، از بدی آنان، اجتناب نمایید. لذا برای داعی محوشدن در شخصیت دیگران، امری مطلوب و پسندیده نیست.

برادر عزیز! شما باید شخصیتی مستقل داشته باشید و بدانید که خداوند، فقط شما را با این ویژگی‌های خاص، آفریده است و کره خاکی حتی یک نفر را هم با خصوصیت شما برخود نخواهد دید. پس شما در میان میلیون‌ها انسانی که خداوند از آدم آفریده و تا قیام قیامت نیز می‌آفریند، تنهایید. صدای شما مانند صدای هیچ کس دیگری نیست. ویژگی‌های جسمی، توانایی‌ها، استعدادها و همه چیز شما با دیگران، متفاوت است. عموم مردم نیز این را ناپسند می‌دانند که کسی، خود را به شخصیت دیگران ملبس بکند. و در این مورد مثالی دارند که می‌گویند: کلاغ، می‌خواست راه رفتن کبک را بیاموزد که راه رفتن خودش را هم فراموش کرد.

این ضرب المثل در مورد بعضی از قاریان، صدق می‌کند. زیرا بسیاری از آنها می‌خواهند از صوت قاری دیگری تقلید کنند و برای این منظور تلاش بسیار می‌کنند تا جایی که خسته می‌شوند. ولی باز هم نمی‌توانند مانند قاری مورد نظر خود تلاوت کنند و از او تقلید نمایند. مضافاً ما نیز از صدایی که خداوند، به این فرد عنایت فرموده، محروم می‌شویم. مگر اینکه صدایش مانند صدای همان قاری مورد نظر زیبا باشد و بتواند بدون تکلف، از او تقلید کند، که در این صورت، اشکالی ندارد؛ ان شاء الله.

لذا شایسته است که داعی، شخصیتی مستقل داشته باشد.

اسلام هم به افرادی که رأی و اراده قوی دارند، نیاز دارد و هم به افراد رؤوف و مهربان؛ چرا که هریک از آنها به جای خود، مفید است. همانطور که ما به توانایی‌های مردم نیز نیاز داریم و در گذشته متذکر شدیم که رسول الله جمردم را بر اساس تخصص‌شان تقسیم بندی نمود و هر کدام را بنابر استعدادش به جبهه و یا مسؤولیتی گماشت. لذا می‌بینیم که در رأس قاریان، ابی بن کعبسقرار دارد، حسانسشاعر پیامبر جاست، زید بن ثابتسدر علم میراث، تخصص دارد، ابوبکرساز مدیریت خوبی برخوردار است و قدرت و قاطعیت را هم باید از عمرس، یاد گرفت و بقیه را هم اینگونه قیاس کن.

[۱۱] ابوداود (۴۰۸۹). [۱۲] ترمذی (۲۰۰۷) به روایت حذیفهسو سند آن، ضعیف است.