خرافات امام زمانی و ضررهای غیبت
به جرات میتوان گفت: آنقدر که پیرامون مهدی و غیبت او خرافات وجود دارد، در مورد بقیه امور چنین نبوده است. دلیل آن نیز واضح است، چون مردم معتقدند که او هنوز زنده است و چونکه حاضر و حی است هنوز میتوان در مورد او داستان و قصه به هم بافت، و این دکان هنوز برای غلات باز مانده است و میتوانند از آن بهره برداری کنند.
شاید خود خواننده این خرافات را بارها از دهان مردم شنیده باشد ولی بدان توجهی نکرده است.
۱- اولین خرافه موجود و شایع در بین مردم این است که میبینی دائم میگویند: آیا میدانی و خبر داری که میگویند: فلان مجتهد و مرجع تقلید با امام زمان در ارتباط است ولی او اجازه ندارد این راز را برملا کند؟ بنابراین ما مردم باید خیلی به آن مجتهد معتقد باشیم چونکه به هر حال هر سخنی بگوید، حتماً صحیح است! زیرا با معصوم در ارتباط است.
خواننده گرامی بداند که منشأ تمام گرفتاریهای ملت ما همین موضوع است که بدون تامل و تحقیق، هر سخن آخوند یا مرجع تقلید را قبول میکنند و در مورد صحت و سقم آن نه به قرآن مراجعه میکنند نه به احادیث معتبر و سنت پیامبرصو نه به عقل خود و نه به تاریخهای معتبر! پس چه چیز برای روحانیون و رجال حکومتی از این بهتر خواهد بود که هر چه گفتند همه مردم بدون دلیل و بهراحتی قبول کنند؟
آیا میدانید با این حربۀ موجود که در دست حکام ظالم است چه کارها میتوانند بکنند؟ فی المثل میگویند که همه میبایست به فلان کشور حمله کنید و مردم آنجا را قتل عام کنید، زیرا مراجع تقلید و نائبان امام زمان این دستور را دادهاند و دستور آنها عین دستور خداست و تخلّف از آن، محاربه با خداست. یا فلان مسجد اهل سنت را تخریب کنید، چونکه فلان عالم احمق تشخیص داده که این مسجد مانندِ مسجد ضرار است و باید خراب شود[۵۲]و تبدیل به فضای سبز گردد تا پسران و دختران بدانجا بیایند و برای یکدیگر تلفن بزنند! یا به راحتی چیزی را حرام یا حلال میکنند. حتی خود علمای شیعه معتقد هستند که امام زمان به نوعی در مرجع تقلید شدن مجتهدین دخالت دارد و روی این امر نظارت میکند!!
۲- مورد شرک آمیزی که در اینجا بیان میکنیم خواندن امام زمان در دعاهاست و او را همچون خداوند همه جا حاضر و ناظر میدانند و میبینی که به هنگام گرفتاری، ناگهان میگویند: یا امام زمان به فریادمان برس!
از ائمه احادیثی موجود است که گفتهاند هرکس صفات خالق را به مخلوق بدهد مشرک است. بنابراین، همهجا مهدی را صدا کردن و او را چون خداوند حاضر و ناظر بر اعمال دانستن، شرک در صفات الهی است، و هر صبح جمعه بدون استثناء دعای شرک آلود ندبه را به صورت دسته جمعی میخوانند ولی در مورد نماز جمعه که در قرآن و احادیث واجب شده، سهل انگاری میکنند، و علمای ایشان میگویند: امام زمان روی کشور ایران ولایت تکوینی دارد! و امکان ندارد حکومت ما سقوط کند چونکه وصل است به حکومت آقا امام زمان!![۵۳]و حوادثی چون شکست دشمنان در طوفان طبس را به خاطر ولایت مهدی میدانند! و یا میگویند: هر هفته (دوشنبهها) پرونده اعمال ما برای امام زمان برده میشود![۵۴]در صورتیکه رجوع امور به سوی خداست. در سوره حدید آیه ۵ آمده: ﴿لَّهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ ٥﴾[الحدید: ۵]. «آسمانها و زمین همه ملک اوست، و رجوع تمام امور (عالم) بهسوی اوست»، یا در سوره شوری آیه۵۳ آمده: ﴿صِرَٰطِ ٱللَّهِ ٱلَّذِي لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِلَى ٱللَّهِ تَصِيرُ ٱلۡأُمُورُ ٥٣﴾[الشوری: ۵۳]. «راه همان خدائی که هرچه در آسمانها و زمین است همه ملک اوست، و رجوع تمام امور بهسوی اوست»، یا در سوره احزاب آیه ۳۹ که آمده: ﴿وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ حَسِيبٗا﴾[الأحزاب: ۳۹]. «و خدا برای حساب (و مراقبت کار خلق) به تنهایی کفایت میکند»، یا سوره نمل آیه ۹۳ آمده: ﴿وَمَا رَبُّكَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا يَعۡمَلُونَ﴾«و پروردگار تو از آنچه انجام مىدهند غافل نیست!».
پس آیا داشتن چنین اعتقاداتی شرک نیست؟ صفات و افعالی که منحصر به خداوند است، برای بنده و مخلوق او در نظر میگیرید. گاهی میبینی که عدهای متعصب احمق میگویند: امام زمان از خودمان به خودمان نزدیکتر است!! و به طور علنی مخالف با آیات قرآن صحبت میکنند؛ در قرآن آمده که خداوند از رگ گردن به انسانها نزدیکتر است (ق/۱۶) یا در سوره اسراء آیه ۴۷ آمده که: ﴿نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا يَسۡتَمِعُونَ بِهِۦٓ إِذۡ يَسۡتَمِعُونَ إِلَيۡكَ وَإِذۡ هُمۡ نَجۡوَىٰٓ إِذۡ يَقُولُ ٱلظَّٰلِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلٗا مَّسۡحُورًا ٤٧﴾. «هنگامى كه به سوى تو گوش فرا مىدارند ما بهتر مىدانیم به چه [منظور] گوش مىدهند و [نیز] آنگاه كه به نجوا مىپردازند، وقتى كه ستمگران گویند جز مردى افسونشده را پیروى نمىكنید». یا در سوره آلعمران/ ۱۱۹ که آمده: ﴿إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ﴾«فقط خداست که به افکار و اندیشه دلها آگاه است».
۳- خمس: مورد بعدی گرفتن یک پنجم از مال مردم بدبخت است به عنوان حق امام. خواننده گرامی بداند خمس مربوط به غنائم جنگی بوده که مورد استفاده قرار میگرفته است، و هیچ شاهنشاهی نیامده بگوید: یک پنجم از اموالتان حق من است. شما ثابت کنید در کجای تاریخ پیامبرصیا حضرت علی÷یا امام حسن÷که دارای حکومت بودهاند، از مردم خمس گرفته شده است؟
مردم بدانند که زکات را باید به فقیران و مستحقان بدهند و آن را نیز نمیتوان تنها به ۹ چیز منحصر کرد. در جای جای قرآن و در آیات متعدد به زکات اشاره شده و حتی آن را همردیف با نماز قرار داده است. پس شما چنانچه میخواهید کمکی هم بکنید به نیت زکات بدهید. این یک ستم آشکار اقتصادی به خودِ شماست که یکپنجم از اموالتان را به نیت خمس به مراجع تقلید میدهید، در حالی که بیفایده و مخالف با شرع است.
پس از مرگ نائب چهارم[۵۵]در پرداخت خمس اختلافات گوناگونی پیش آمد و جالب است که آن نائب مهدی، خمسی را که مرتب به نام امام میگرفته و برای شیعیان نیز مسأله مهمی بوده، بلاتکلیف گذاشته و از دنیا رفته و از امام زمان هم در مورد آن سؤالی نکرده است. البته شیعیان بیکار ننشسته و انواع راهها را برای پرداخت آن اختراع کردند که یکی از جالبترین آنها این بوده که پولها و اموال مربوطه را خاک میکردند یا به دریا میریختند! و میگفتند: چونکه خود امام زمان دارای ولایت تکوینی است و بر روی آفرینش تصرف دارد، پس این اموال به دست او خواهد رسید! شاید مردم این زمان از حماقت آنها به خنده بیفتند ولی باید بدانند کاری که اکنون میکنند، دست کمی از آنها ندارد، چون مال و اموال خود را به جیب یک عده گمراه میریزند، لااقل آنها به دریا میریختهاند و به دست گمراهان نمیدادهاند.
دائماً میبینیم یکی از عوام ساده لوح که از احکام اسلامی هم بیخبر است نگران خمس اموال خود است و مرتب از آخوندها در مورد آن سؤال میکند و میگوید: مبادا مال من حرام شود زیرا خمس آن جدا نشده است! یا به هنگام حج نیز دائم از آن سؤال میشود، و جالب اینجاست که در اکمال الدین شیخ صدوق ص ۴۸۳ و الغیبة شیخ طوسی ص ۱۸۶-۱۸۸ توقیعی از امام زمان آمده که خمس برای شیعیان در عصر غیبت مباح [و بخشوده] میباشد.
نواب و سفیران مهدی مال مردم را به عنوان خمس میگرفتهاند، و جالب است که بسیاری از معجزات ثبت شده در زمان ایشان در مورد خمس بوده، چرا؟ چون دکان خوبی بوده و نباید تعطیل میشده است. و یا به نوشتۀ برخی، این اموال را به بنی عباس تحویل میدادهاند. هم اکنون نیز مردم از به موقع ندادن خمس خود نگران هستند، و اگر از این عوام سؤال کنی که خمس مال خود را طبق کدام آیه یا حدیث میدهی؟ جوابی ندارد که بدهد و تنها چون مقلّد است و همۀ مراجع و آخوندها گفته و گرفتهاند، او هم قبول دارد و مال خود را تقدیم میکند. اینجاست که باید گفت: خلـق را تقلیــدشان بر باد داد ای دوصد لعنت بر این تقلید باد و البته شما خودتان اختیار اموالتان را دارید و ربطی به ما ندارد و اصلاً ثُلث مال خود را بدهید عوض خُمس آن، از مال ما که نمیخواهید بدهید، فقط بدانید دادن این پولها نه سودی دارد نه ثوابی بلکه حتی مخالف با قوانین اسلام است، و در دین چیزی به نام حق امام نداریم و امام زمان چنانچه وجود دارد، خودش بیاید و از حقوقش دفاع کند.
در سوره توبه چنین آمده:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡأَحۡبَارِ وَٱلرُّهۡبَانِ لَيَأۡكُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡبَٰطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۗ وَٱلَّذِينَ يَكۡنِزُونَ ٱلذَّهَبَ وَٱلۡفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَبَشِّرۡهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٖ ٣٤﴾[التوبة: ۳۴].
«ای اهل ایمان، بسیاری از علمای یهود و راهبان، اموال مردم را به باطل [میگیرند و] میخورند و (مردم را) از راه خدا منع میکنند، و کسانی که طلا و نقره را گنجینه و ذخیره میکنند و در راه خدا انفاق نمینمایند، آنها را به عذابی دردناک بشارت ده».
۴- ظهور مهدی: خرافات و ضررهای بیشماری پیرامون ظهور او وجود دارد و میان عوام رایج است، مثلاً میگویند: وقتی که او بیاید، به دیوار کعبه تکیه زده و فلان آیه را میخواند و یاران او که ۳۱۳ نفر هستند با طیّالأرض همچون برگهای پائیزی خود را بدانجا میرسانند! و جبرئیل و میکائیل از آسمان برای بیعت با مهدی فرود میآیند![۵۶]و او هم شروع میکند به جنگ علیه دشمنان اسلام[۵۷]و آنقدر قتل عام میکند که تا رکاب اسبش در خون فرو میرود![۵۸]، سپس به سراغ قبر ابوبکر و عمر و عایشه میرود و آنها را از قبر بیرون میکشد[۵۹]تا مجازات کند! و حد را بر عایشه اجرا میکند! (به خاطر فاطمه دختر رسول خدا ص)، معلوم است امام زمان به هفته وحدت خیلی اعتقاد ندارد چون با انجام این کارها یک میلیارد مسلمان را با خود دشمن میکند.
دکانداران مذهبی در شیعه، در هر دورهای مردم و عوام بیسواد را به ظهور او امیدوار میکنند و از هر حادثهای چنان وانمود میکنند که ظهور مهدی نزدیک شده است. مثلاً به هنگام جنگ آمریکا در عراق میگفتند: حدیثی یافتهایم و در آن چنین آمده که در آخرالزمان در عراق جنگی میشود بر سر طلای سیاه و آن هم نفت است. مردم نادان هم با خوشحالی میگفتند: عجب حدیث جالبی است و حتماً واقعیت دارد و ظهور آقا نزدیک است و ما هم او را میبینیم. یا میگویند: سفیانی که در آخرالزمان میآید در لشکر سوریه دیده شده است! یا فلان حاکم اسرائیلی که یک چشم دارد همان دجال است! یا فلان مرجع تقلید به هنگام قنوت ناگهان گفته که قاتل امام زمان به دنیا آمد![۶۰]و جالب است که با این که پس از مدتی ثابت میشود تمام این داستانها دروغ بوده، بازهم کسی ذرهای شک در وجود این عقاید نمیکند و با همان اطمینان قبلی به راه خود ادامه میدهند و اگر دوباره آخوند یا مرجعی بیاید و داستانی جدید را بگوید، همه فوری قبول میکنند، در صورتیکه پیامبرصفرموده: «انسان عاقل (یا مؤمن) از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود». ولی شیعیان هزار بار گزیده میشوند؛ و جالب اینجاست که در کتب حدیث شیعه آمده است که تعیین کنندگان وقت ظهور دروغگو و کذاب هستند و خود مهدی نیز وقت ظهورش را نمیداند. پس مرجعی که دائم سخنانی میگوید که نشان دهد ظهور مهدی نزدیک است، دروغگوست. مثل اینکه بگوید: قاتل او به دنیا آمده! چون طبق این سخن تا چند دهۀ دیگر که قاتل مهدی بالغ و بزرگ میشود باید مهدی ظهور کرده باشد تا توسط او کشته شود. تازه خود مهدی چند سال حکومت خواهد کرد و سپس در انتها به قتل میرسد. بسیاری از این مراجع میگویند: ما که پیر هستیم امید داریم ظهور مهدی را ببینیم پس شما جوانان مایوس نشوید. مانند آن آخوندی خرافی که خطاب به مردم میگفت: آیت ا... بهجت که خیلی پیر شده گفته است ان شاء الله من هم زنده خواهم بود، و ظهور مهدی را خواهم دید، پس شما ناامید نباشید. ولی کسی نیست به اینها بگوید: مراجع قبلی شما نیز همین سخنان را میگفتند، و اِن شاء الله هم زیاد میگفتند، ولی همگی مردهاند و مهدی هم ظهور نکرده است[۶۱].
مردمی که به صحبتهای آخوندها و مراجع خود توجهی خاص دارند و مرید بیچون و چرای ایشان هستند باید این آیه را بخوانند:
﴿وَقَالُواْ رَبَّنَآ إِنَّآ أَطَعۡنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَآءَنَا فَأَضَلُّونَا ٱلسَّبِيلَا۠ ٦٧﴾[الأحزاب: ۶۷].
«و گویند: ای خدا، ما اطاعت امر بزرگان و پیشوایان خود را كردیم كه ما را به راه ضلالت كشیدند».
در اوایل انقلاب، چنان در ذهن تمام مردم انداخته بودند که خمینی تا ظهور مهدی حتماً زنده خواهد بود، و همه نیز شعار میدادند: خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار! ولی پس از مرگ او کسی ذرهای به مغز خود فشار وارد نکرد که پس چرا مهدی نیامد؟ و تازه همه مشغول عزاداری برای مرگ او شدند.
متأسفانه مردم ایران در بت کردن رهبران خود در دنیا رتبۀ اول را دارند[۶۲]، و پس از مرگ خمینی در یک برنامه تلویزیونی دیدم که شخصی خرافی که حتماً از قشر حزب اللهی و ولایت فقیهی بود میگفت: من و تعدادی دیگر دائم اطراف امام خمینی میرفتیم و مراقب ایشان بودیم چون میترسیدیم دشمنان و منافقان خطری برای امام ایجاد کنند که ناگهان امام خطاب به ما فرمودند: نگران من نباشید من به مرگ طبیعی خواهم مرد!! و مجری تلویزیون گفت: الله اکبر.
مثل اینکه ائمه برای این خرافیون کم بوده و آمدهاند برای خمینی و آخوندهای دیگر هم قائل به علم غیب شدهاند. آری، وقتی او از صبح تا شام در اتاق خود بوده و جوانان بیچاره را به جبهه فرستاده، تعجبی هم ندارد که به مرگ طبیعی از دنیا برود.
۵- حکام سودجو: مورد مهم بعدی سود جویی حکام و دکانداران مذهبی از این عقاید است، بارها شده که از زبان رجال حکومتی میشنویم که میگویند: کشور ما وقتی کاملاً ایده آل و خوب میشود که امام زمان ظهور کند، و این مشکلات بسیاری که هم اکنون وجود دارد تقصیر ما نیست و ما خیلی مسئول نیستیم، چون معصوم نیستیم و خطاهایی میکنیم. و بدینگونه از مسئولیت شانه خالی کرده و مردم را به انتظار مهدی دلخوش نموده و خودشان از آن طرف هرکاری خواستند میکنند. باید به اینها گفت: پس مقصر اصلی گرانی و فساد و بیدینی که در جامعه رو به افزایش است، مهدی است، چون خودتان عقیده دارید که او حافظ حکومت شماست و روی ایران ولایت دارد!
یکی از مزیتهای شیعیان در طول تاریخ این بوده است که با حاکم ظالم برخورد و علیه او قیام میکردهاند، ولی هم اکنون از آن مزیت دیگر خبری نیست، چون که در گذشته، شاهان مختلف بالای سر مردم حکومت میکردند و به هنگام زیاده روی در ظلم و فساد، روحانی شیعه که میان مردم بود فوری همه را آگاه میکرد تا علیه شاه قیام کنند، ولی اکنون خود روحانی تبدیل به شاه و حاکم شده است و دیگر مردم جرات مقابله با او را ندارند و به صحبت غیر روحانیون هم توجهی نمیکنند و آن روحانی نمایندۀ دین شده[۶۳]، و دین را نیز با سیاست یکی کرده است. و جالب اینجاست که روحانیون میگویند: دین به هیچ عنوان جدا از سیاست نیست، ولی به نظر ما به طور استثناء در مسئله امر به معروف و نهی از منکر دین ایشان از سیاست جدا شده است، چون چنانچه کسی بخواهد روحانی حاکم را امر به معروف و نهی از منکر کند آنوقت میشود: ضد دین و مرتد و محارب با خدا و مفسد فی الأرض، چون مانند گذشته در مقابل شاه قیام نکرده بلکه در مقابل خود دین قیام کرده است، و این سکوت و نشستن در برابر ظالمین از بزرگترین مضرّات غیبت است، و همه نشستهاند تا امام زمان بیاید و کارها را درست کند، در صورتیکه باید آن قدر بنشینید تا علف زیر پایتان سبز شود و ظالمین هم به کار خود ادامه دهند.
خود اینها میگویند: قیام او نزدیک قیامت است! آخر جامعهای ایده آل که نزدیک قیامت باشد دیگر چه سودی دارد؟! و گذشتگانی که در ظلم بودهاند چه گناهی داشتهاند؟ و آیا این است معنای عدالت شما؟ آیا قوانین اسلام باید تنها چند سال بر پا باشد؟ دکانداران مذهبی از این امام زمان چه استفادههایی که نکردهاند. صفویه برای کشتار اهل سنت در ایران و شیعه کردن مردم[۶۴]میگفته است که فلان شاه احمق به هنگام سواری از یاران خود جدا شده و در غاری رفته و پس از بیرون آمدن گفته: امام زمان را در غار دیدهام و دستور کشتار و قیام را از او گرفتهام!! یا به قول دکتر شریعتی در اطراف حرم امام رضا دکانها و ساختمانهایی بود که وقتی مذهبیون خرافی میخواستهاند حرم را گسترش دهند و جاده بکشند، در مقابلِ ساختمانهای اطراف حرم قرار داشتند و این به صورت یک مشکل شده بود، چون مردم اطراف حرم حاضر به تخریب دکانها نبودند. ولی ناگهان یک حدیث ظهور میکند که امام زمان فرموده: در اطراف قبر جدم جادهای احداث خواهد شد به نام فلکه!! که پس از شایع شدن این حدیث همه مردم دو دستی مغازهها را تسلیم و آنها را تخریب میکنند.
مورد دیگری نیز در مورد بهره برداری از این مهدی وجود دارد که یکی از آنها واقعاً جای تأسف دارد و آن مورد این است که شنیدم میگفتند: در جریان جنگ ایران با عراق در جبهه جنگ به هنگام نیمههای شب، اسبی همراه با سوار خود از فاصلهای دور و از جلوی دیدهگان عدهای از رزمندگان عبور میکرده است و آنها هم فکر میکردهاند آن سوار امام زمان است، و این موضوع را برای بقیه رزمندگان تعریف میکردهاند و بدین ترتیب همه خوشحال میشدهاند که امام زمان به آنها توجه دارد و با اشتیاق بیشتری به خط مقدم جبهه یورش میبردهاند و البته عدهای از رزمندگان این موضوع را قبول نداشته و تکذیب میکردهاند، تا اتفاقاً یک شب آن سوار و اسبش از جلوی یکی از همین رزمندگانی که این موضوع را قبول نداشته میگذرد، و آن رزمنده هم با ماشین خود او را تعقیب میکند و آن سوار با سرعت فرار میکند و به دل کوهی میرود تا در مخفیگاهش پنهان شود ولی بالاخره آن رزمنده آن سوار را دستگیر میکند و مشاهده میکند که فردی عادی است و امام زمان نیست، که در این هنگام ناگهان اطلاعات سپاه سر میرسد و به آن رزمنده میگوید: سرت به کار خودت باشد و از این فضولیها نکن!
مورد دیگری نیز هست که حتی مردم عادی نیز برای فریب دیگران، از مهدی استفاده میکنند. مثلاً یک مکبّر[۶۵]که فردی تبهکار بوده است ادعا میکند که امام زمان را میبیند و میگوید: شما مردم قادر به دیدن او نیستید چون مهدی از نظرها غایب است، و این شخص حقهباز سجادهای پهن میکرده و به مردم میگفته: بیایید با امام زمان نماز جماعت بخوانیم و هم اکنون امام زمان روی این سجاده در حال نماز است، و من رکوع و سجود او را میبینم و به شما اعلام میکنم و شما هم با اعلام من به رکوع و سجود بروید!!
و جالب است بدانید مردم ساده هم این کار را میکرده و پشت آن سجاده میایستاده و به امام نامرئی اقتدا میکردهاند. وای از دست عوام!!
یکی شدن دین با سیاست و نردبان شدن دین برای سیاست به طور عادی هم دارای ضرر و زیان است چه برسد به اینکه به نام خاندان پیامبرصو اهل بیت او اینکار صورت بگیرد، چون حاکم و سیاستمدار برای حفظ حکومت و نظام خود که آن را اسلامی نیز میداند، هر کاری صورت میدهد و حتی در مقابل نصوص شرعی نیز میتواند قد علم کند و اجتهاد در برابر نص نماید، و مجمع تشخیص مصلحت نظام ایجاد کند. میتواند حج خانه خدا را به مدت ۳ سال تعطیل کند یا مسجدی از اهل سنت را مسجد ضرار بنامد و خرابش کند! آن موقع چنانچه هر خرابکاری ضد دینی صورت بگیرد همه مردم آن را به نام اسلام میبینند نه به نام آن فرد حاکم، و همه از دین میگریزند.
اینها خودشان را با پیامبرصقیاس میکنند که با وحی در ارتباط بوده و از خطا آگاه میشده است؛ و خود را نائب امام معصوم میدانند ولی مشخص است که دارای اشتباهات فراوانی هستند و بدین شکل، دین را توسط سیاست خود خراب میکنند.
چون مذهب، حالتی مقدس دارد و لذا وقتی که وارد عرصه سیاست شود به آن رجال سیاسی حالت تقدس میدهد، و مردم ایران هم در پرستش غیرخدا استاد هستند، بنابراین دیگر کسی به آخوند حاکم چیزی نمیگوید، چون با خود میگوید: او نمایندۀ خدا و نمایندۀ مهدی و مظهر اسلام است و نباید در برابرش کاری بکنیم، و در واقع فکر میکنند اگر اقدامی علیه او کنند این اقدام علیه مذهب شیعه و امام زمان بوده است، و برای همین میترسند امر به معروف و نهی از منکر کنند.
۶- جمکران: خرافه دیگر مسجدی ساختگی است که معتقد هستند به دستور امام زمان ساخته شده و مردم بدانجا رفتن را از بزرگترین عبادات میدانند و دو رکعت نماز امام زمان در آنجا میخوانند و کسی نیست بگوید: این نمازها در کجای سنت پیامبرصآمده؟ و خرافه دیگر در مورد چاهی در آنجاست که مردم نامههای خود را برای نائب مهدی مینویسند و درون چاه میاندازند! تا آن نائب که سالهاست مرده است آن نامه را برای امام زنده ببرد!! البته در مذهبی که میان مردگان و زندگان تفاوتی قائل نیست این خرافات خیلی هم عجیب نمیباشد. و دائم میگویند: برو به جمکران و مشکلت را به آقا بگو!! یا میگویند: در پناه آقا باش!! در صورتی که باید دعا کنیم و خود را تنها در پناه خداوند بدانیم، و اینکه میگویند: ما از خداوند حاجت یا شفا خواستهایم دروغ است، چون میبینی وقتی کسی میخواهد به مشهد برود میگوید: میروم تا امام رضا شفایم دهد، یا اگر شفا یابد میگوید: امام رضا شفایم داد! ولی اگر اتفاقی بیفتد که شفا نیابد، میگوید: حتما مصلحت نبوده و خدا نخواسته که شفا یابم! بنابراین، هرچه بدی است به خداوند نسبت میدهند و تمام خوبیها را به امام نسبت میدهند، بعد هم میگویند: چرا به ما میگویند مشرک؟
جالب است که حکومت آخوندی در ایران دستور تخریب مساجدی از اهل سنت را میدهد و میگوید: مسجد ضرار بوده است! ولی به نظر ما مسجد ضرار همین مسجد جمکران است و همچنین امامزادههای مختلفی که مردم به جای رفتن به مسجد به آنجا میروند و غیرخدا را صدا میکنند.
۷- از ضررهای دیگر غیبت، ضرری است روحی و روانی، وقتی مردم دائم میبینند که مسلمین یا شیعیان در ذلت به سر میبرند و دائم از جانب ابرقدرتهای جهانی مورد حمله و آزار و اذیت قرار میگیرند و انواع و اقسام جنایات را بر سر کودکان و مسلمانان میآورند و هر روز به میزان ظلم و ستم در کشور خود و یا کشورهای دیگر اضافه میشود و در عین حال امام زمان ظهور نمیکند، در این لحظه است که نوعی یأس و ناامیدی و ذلت و خواری به آنها دست میدهد و خود را ضعیف میپندارند، چونکه از ابتدا در مغز ایشان کردهاند که شما خودتان به تنهایی قادر به مقابله با تمامی قدرتهای ظالم جهان نیستید و حتما باید معصومی من عندالله که همان مهدی است قیام کند. بارها دیدهایم که اشخاص معتقد به مهدی با گریه و زاری و از ته دل فغان میکنند: پس تو کجایی؟ پس چرا نمیآیی؟ دیگر صبر ما لبریز شده است! و از اینگونه سخنان که نشانۀ ضعیف بودن روحیه ایشان و ضربه خوردن ایشان از نیامدن مهدی است، و البته دستانی در کار بوده تا به نوعی مردم را اینگونه کند تا مبادا خودشان به فکر نجات خودشان باشند و دائم گریه و زاری کنند، یا برای کشته شدن حسین[۶۶]یا برای نیامدن مهدی و غیره...
۸- جمعه: شیعه بر این عقیده است که ظهور مهدی در روز جمعه است، ولی آیا تا کنون حساب کردهاید که چند هزار جمعه آمده و رفته و مهدی هم ظهور نکرده؟ اجداد شما هم در تمام جمعههای عمر خود منتظر او بودهاند و البته انتظاری بیهوده داشتهاند. هر صبح جمعه در دعای جعلی و شرکآمیز ندبه شیون و گریه و زاری میکنند، و مداحی احمق هم مرتب احساسات ایشان را تحریک میکند و میگوید: پس کجایی ای امام زمان؟ میترسیم ما هم بمیریم و چشمانمان به جمال تو روشن نشود (البته همینطور هم میشود) و چرا نمیآیی؟ ما دیگر خسته شدیم.
به این مداح متعصب باید گفت: آنقدر منتظر بمان تا علف زیر پایت سبز شود، و ای کاش علف سبز میشد اگر قرار بود درختی هم سبز شود در این ۱۲۰۰ سال چندین درخت سبز شده بود، ولی از ظهور منجی خبری نشده است. البته شما مختار هستید که عقیدۀ خود را انتخاب کنید و چنانچه دوست دارید زمام دین و آخرت خود را به دست آخوند و مداح بدهید، ما اعتراضی نداریم و این مسئله مربوط به خودتان است.
در ضمن لازم به تذکر است که در احادیث دیگری ظهور مهدی را روز شنبه گفتهاند.
۹- جنگ و خونریزی: یکی از بدترین مضرات غیبت مهدی ایجاد جنگها و قیامها و خونریزیهای بسیاری بوده که در طول تاریخ به نام او صورت گرفته است، و اکثر این قیامها نیز بیفایده بوده و جز تضعیف مسلمین و تفرقه انداختن بین آنها سودی نداشته است. هر زمان یک نفر خود را مهدی نامیده و عدهای را دور خود جمع کرده و جنگ و خونریزی به راه انداخته است، و چنانچه بخواهیم نام تمام مهدیها را که آمدهاند و رفتهاند ببریم باید یک کتاب جداگانه بنویسیم.
[۵۲]- خواننده گرامی بداند بسیاری از مساجد اهل سنت توسط تنها دولت خدایی تخریب شده و به فضای سبز تبدیل شده ولی اخبار آنرا به گوش شما نمیرسانند و سانسور میکنند و فقط خبرهایی که به نفع خودشان است منتشر میکنند، و در تلویزیون و مقابل عوام مدعی ایجاد هفته وحدت هستند ولی از آن طرف انواع بلاها را بر سر اهل سنت در میآورند (تخریب مساجدی چون مسجد شیخ فیض محمد مشهد و مسجد بجنورد و مساجد دیگر). [۵۳]- شاه سلطان حسین صفوی نیز در اصفهان همین افکار را داشت و علمای احمق شیعه به او گفته بودند حکومت تو توسط امام زمان نگهداری میشود و امکان ندارد سقوط کند و با این خیالات خوش بود تا افغانها حکومت او را سرنگون کردند. [۵۴]- احتمالاً پروندهها به صورت سی دی یا توسط اینترنت فرستاده میشوند چون دیگر علم پیشرفت کرده و از کاغذ کمتر استفاده میشود، حال چگونه به این همه پرونده رسیدگی میکند این خود مسألهای جداست، فقط امیدواریم همچون ادارات دولتی ایران به پروندهها رسیدگی نکند. کسی نیست به این ابلهان بگوید: شما نگران اعمال خود در برابر خالق باشید که همیشه حاضر است نه مخلوقی که اصلاً وجود هم ندارد و دائم میگویند: وای بر ما که با این کارهای خود دل امام زمان را خون کردهایم! [۵۵]- نواب اربعه به ترتیب عبارتند از: عثمان بن سعید العَمری، محمد بن عثمان بن سعید العمری، الحسین بن روح النوبختی و علی بن محمد السمری، اینان وکلاء مهدی در غیبت صغری بودهاند که هفتاد سال به طول انجامید، ۲۶۰ تا ۳۲۹ هجری. [۵۶]- شیخ مفید نقل کرده که جبرئیل نازل میشود و با مهدی بیعت میکند! و شیخ طوسی میگوید: اصحاب مهدی از خانههایشان در یک چشم به هم زدن به ستاد مهدی منتقل میشوند! [۵۷]- لابد قتل عام را از اهل سنت عربستان شروع میکند چون که وهابی هستند و روی قبور ائمه بقیع را گنبد و بارگاه نساختهاند و هر صبح جمعه نیز دعای ندبه را نخواندهاند. [۵۸]- قیام با اسب و شمشیر در عصر جدید بسیار جالب خواهد بود. [۵۹]- فکر میکنم امام زمان نمیداند نبش قبر در اسلام حرام است. [۶۰]- میگویند آیت الله بهجت چنین چیزی گفته و او چهره برزخی اشخاص را هم میدیده است!! میگوئیم: پیامبرصمنافقان را نمیشناخته (توبه/۱۰۱) و علم غیب نداشته (اعراف/۱۸۸، انعام/۵۰) حالا چطور جناب بهجت از پیامبر اسلام برتری یافته؟ علتش فقط خوش باوری مردم و نشر خرافات توسط دکانداران مذهبی است. [۶۱]- تمام مردم ایران میگفتند: خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار! پس ما نمیدانیم چرا نگه داشته نشد؟ آیا یک نفر مؤمن واقعی در ایران نبود تا دعایش مستجاب گردد؟ علت این است که دعای به محال مستجاب نمیشود و خمینی که از دنیا رفت بلکه خامنهای و جانشینان بعدی او نیز خواهند رفت، و امام زمانی ظهور نخواهد کرد، چون نیست که بخواهد ظهور کند. حالا شما بنشینید و دائم دعا کنید. [۶۲]- اول انقلاب همه مردم میگفتند عکس خمینی در ماه است و اگر کسی منکر میشد همه با او دشمن میشدند. [۶۳]- کسی نیست به اینها بگوید: چه کسی گفته شما دین هستید که بخواهید از سیاست جدا نباشید یا باشید، اصلاً خود واژه روحانی با این سازمان و تشکیلات در دوران پیامبرصو صحابه ایشان وجود نداشته و ساخته و پرداخته دست خود ایشان است. [۶۴]- شما خوانندۀ گرامی بدانید که قبل از آمدن صفویه مردم ایران و اجداد شما از اهل سنت و بیشتر شافعی و حنفی بودهاند، البته ما نمیخواهیم بگوئیم که شما سنی یا شیعه شوید، بلکه میخواهیم کمی فکر کنید که عقایدتان از کجا ریشه گرفته است. [۶۵]- مکبر شخصی است که در هنگام نماز جماعت با صدای بلند یا توسط بلندگویی ارکان نماز مثل تکبیر و رکوع و سجود امام جماعت را اعلام میکند تا مردمی که در حال نماز هستند خود را با امام جماعت هماهنگ کنند، البته مردم معنای مکبر را میدانند و ما برای احتیاط ذکر کردیم. [۶۶]- اینها که امام حسین÷را الگوی خویش میدانند مانند او نیستند، بلکه نشستهاند تا کسی دیگر ظهور کند، و بیشتر شبیه به کوفیان هستند و لابد اگر هم کسی بخواهد قیامی را صورت دهد او را تنها میگذارند.