نامه ای به لندن

آقای کردستانی! گوشتان را باز کنید

آقای کردستانی! گوشتان را باز کنید

باور بفرمائید برای ایرانی بودن قید شیعه و سنی شرط نیست، بهایی و کمونیست و توده‌ای و ملی گرا، جمهوری خواه و سلطنت طلب، کرد و بلوچ، فارس و ترکمن همه ایرانی هستند هرکس در ایران متولد شده و زندگی کرده ایرانی است، فارسی بداند یا نداند بر خلاف میل من حرکت کند یا مطابق با میل من، در تهران زندگی کند یا در کوه و جنگل بلوچستان و کردستان، افیون بکشد یا چلیم، لباس عربی‌بپوشد یا محلی، عرضه کار داشته باشد یا مثل بنده و جنابعالی تنبل و اربابمنش باشد و نه تنها همه حق دارند در ایران زندگی کنند بلکه اخلاقاً مؤظفند به عقاید و نظریات، آداب و رسوم، زبان و لباس، و همه مقدسات یکدیگر احترام متقابل بگذارند، و فراتر از این همواره در غم و شادی یک دیگر شریک باشند، از مشکلات یکدیگر اطلاع داشته باشند و بر زخمهای یکدیگر مرهم بگذارند و بر وحدت و همبستگی ملی خود تأکید عملی داشته باشند و بر تفرقه‌ها لعنت بفرستند و با یکدیگر محبت و دوستی داشته باشند، تا بتوانند ثابت کنند که واقعاً ایران و ایرانی و فرهنگ و تمدن آن، ارزش دارد و آنها می‌توانند افتخار ملت‌ها باشند. اینجاست که ما خواهیم توانست (ملتی قوی و سر فراز باشیم تا ضمن برخورداری از قدرت و امنیت داخلی اجازه ندهیم صدام حسین اهل سنت به برادران کردمان که آنها نیز اهل تسنن می‌باشند ظلم و تعدی نموده و آنها را قتل عام کند، و خامنه‌ای غدار و خونخوار دستور قتل روحانیون اهل سنت را که آنها نیز ایرانی هستند صادر کند، یا بهمن سمندری بجرم بهائی بودن اعدام شود و...، همچنان فرموده‌اید: مولوی‌های خودتان هم اگر بقدرت برسند مثل خمینی می‌شوند آخوند آخوند است شیعه و سنی ندارد،‌اشتباه می‌فرمائید خیلی هم‌اشتباه می‌کنید هر آخوندی دروغ گو و نیرنگ باز و نا مسلمان نیست زیرا دروغ در مذهب آخوندهای سنگر و عبدالقادر گناه کبیره است، و هیچگاه نشنیده‌اید که تقیه (دروغ) را جزو ایمان بشمارند و هرکه تقیه نکرد بگویند (لا إیمان له، حدیث امام جعفر صادق/) زنا حرام است گرچه اصطلاح شرعی برای آن قائل شوند (صیغه)، دشنام و فحش و نا سزا گفتن جزو عبادت نیست حتی اگر طرف کافر باشد (تبرا)، بنابراین خواهشی که از آقای کردستانی دارم این است که اسلام را در عبای آخوندان آنچنان متجلی نبینند و لزومی نیست قضاوت و داوری بفرمائید، اگر خواستند بدانند که واقعاً مولوی‌های سنی هم مثل خامنه‌ای پاپ اخمو و خلخالی است یا نه و بدانند که واقعاً آب از سر چشمه گل آلود است یا نه؟ لازم است کمی از وقتشان را در همان رشته خودشان یعنی تاریخ به این بخش اختصاص دهند و تاریخ اسلام را هم با چشم باز و دور از تعصب مطالعه بفرمایند آنگاه بگویند که، آب از سر چشمه گل آلود است یا مسلمان‌هایی مثل من و آقای کردستانی سعی در گل آلود کردن آن داریم، و آخوندهایی که اساتذه آقای کردستانی بوده‌اند برای شکم پروری و تحکیم پایه‌های قدرتشان اسلام را به این شکل در آوردند، و کسانی مدعی اسلام دوستی شدند که پایه‌اندیشه اسلام شناسی‌شان برای ریشه کن کردن اسلام ریخته شده و مأمورند نیمی از مسئولیت یهود را از داخل مسلمانان و بنام اسلام و زیر عبا و عمامه اسلام انجام دهند آنگاه وقتی که آنها مظهر اسلام شناسی و اساتذه فلسفه اسلام شدند اسلام همه‌اش عبارت می‌شود از ظلم و ستم، اعدام و شکنجه و (تعصب) و سنگسار و قطع دست و مخالفت با تمامی مظاهر زندگی انسانی، و از همان اولی که نام اسلام گرفته شود هیچ چیز دیگر اسلام بنظر نمی‌آید جز حدود و قصاص در حالی که حدود و قصاص یک جزء بسیار کوچکی از اسلام است، و آن هم در موارد استثنایی فقط جهت کنترول انسان لجام گیسخته و عاصی گذاشته شده که هر گاه او اخلاق انسانی را زیر پا گذاشت و به کسی ظلم و تعدی نا بجاکرد جهت جلوگیری از فساد و قتل نفس صدها انسان دیگر یکی را می‌کشد یا دست یکی را قطع می‌کند، و حکمت آن را بیان می‌فرماید: ﴿وَلَكُمۡ فِي ٱلۡقِصَاصِ حَيَوٰةٞ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ١٧٩[البقرة: ۱٧٩]. قصاص سبب ادامه زندگی است و در طول زندگی ۲۳ ساله پیامبر یکی دو مورد بیشتر نمی‌توانید پیدا کنید که قصاص شده باشند، و همچنین دو مورد سنگسار بیشتر پیش نیامده چرا؟ چون شرایطی وضع شده که به آسانی ممکن نیست ثابت شود فلان کار انجام گرفته باشد، اما رعب و ترس آن همواره قلب انسان‌های درنده خو و وحشی را می‌لرزاند که چنانچه کسی متهم شود و جرمش به اثبات برسد دیگر برای همیشه از لذت بردن محروم خواهد شد، لذا پا از گلیمش درازتر نمی‌کند. حالا در شرایطی که نمونه اسلام در ایران پاپ اخمو و مش خامنه‌ای و حاج کاذب و خلخالی باشند و اسلامشان هم همان اعدام‌های پی در پی و دست جمعی و انتقام جویانه و خصمانه، و فتواهای شهرت طلبانه باشد و جز انحصار طلبی‌و منافقت و دو رنگی کاری نداشته باشند، و برخورد‌شان با رقبای سیاسی و مذهبی‌شان برخورد جلاد با گوسفند دست و پا بسته باشد جنابعالی و امثال شما حق دارند تصور کنند (آب از سر چشمه گل آلود است).

آخوندهای سنی و اجداد بنده و جنابعالی و عبدالقادر و سنگر سرنوشت سیاه‌شان مشابه یک دیگر است، همانقدری که آنها را به بردگی و غلامی عادت داده بودند آخوندهای بیچاره هم از همان نسل هستند و بردگی به آنها تحمیل شده وإلا تقصیری ندارند، و بر خلاف ادعای جنابعالی مثل پاپ‌های جماران نیستند و اگر قدرتی داشته باشند یقیناً ثابت خواهند کرد، و به همین تازگی سازمان مجاهدین اهل سنت ایران که غالباً علماء نقش مؤثری در آن دارند در نشریات خودش ادعای جنابعالی را رد کرده و همواره بر این تأکید دارد که سازمان مجاهدین اهل سنت ٩۰ در صد از کارنامه‌های مذهبی‌آخوندهای حاکم را خلاف اسلام میداند.

آقای کردستانی! به فرض اینکه آخوندهای سنی هم مثل پاپ‌های جماران باشند بازهم این دلالت برگل آلود بودن آب سر چشمه نمی‌کند کما اینکه اگر جنابعالی خدای نکرده بد جنس و شرور و فاسد بار آمدی به معنی آن نیست که مرحوم پدر شما هم بد جنس بوده باشند، یا اینکه جنابعالی شیر حرام خورده باشید! محیط و اجتماع فاسد و خود غرضی‌های اکتسابی، انسان را به این روزگار می‌کشاند و آبروی بابا و اجداد شریف محترم را می‌ریزد، متأسفانه جنابعالی بیشتر توضیح ندادید که (آب سر چشمه گل آلود است) و شما به چه درجه‌ای از اسلام شناسی و بر رسی چشمه‌های مختلف رسیده‌اید که این سر چشمه را گل آلود تشخیص دادید تصویری که مشاهده می‌فرمایید آقای «دینس راکو» با خانمش «مونیکا» است که (در ص ۱۶ م. ک) فوریه ٩۱ در نیویورک مرکز تمدن غرب و معتقدین به «گل آلوده بودن آب سر چشمه» یکی از آنها قربانی هوس دیگری شد، آقای دینس با خونسردی سر خانمش را برید، مغزش را نوش جان کرد و از استخوان‌هایش سوپ پرمزه‌ای پخت و سرکشید بعدش هم در داده گاه حاضر شد و اعتراف کرد، حالا اگر خانم مونیکا از نزدیکان یا فرض بفرمائید بنت جنابعالی می‌بود و شما به عنوان ولی و وکیل خانم مونیکا در دادگاه حاضر می‌شدید از قاضی چه توقعی داشتید؟ وجداناً حقیقت را بگوئید، اگر دادگاه ابلاغ میکرد که برای آقای دینس بیست سال زندانی بریده شده جنابعالی قانع می‌شدید؟ اگر بگوئید بله حتماً کذب گفته‌اید، اگر بگوئید خیر خواهید فهمید که علت قصاص در اسلام چیست؟

کمتر کسی خواهد بود که در چنین حالتی به کمتر از خون قاتل راضی شود. و حتی ببخشد اسلام جلوگیری نمی‌کند و بخشش طرف مورد قبول و بلکه تشویق اسلام خواهد بود.

﴿وَإِن تَعۡفُواْ وَتَصۡفَحُواْ وَتَغۡفِرُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ[التغابن: ۱۴]. «و اگر عفو کنید و چشم بپوشید و ببخشید، (خدا شما را مى‏بخشد) چرا که خداوند بخشنده و مهربان است!».

اگر پنج نفر مثل آقای دینس پیدا شوند و جلوشان گرفته نشود دیگر جنابعالی را هم نوش جان می‌کنند و فرصت (سم پاشی و تفرقه‌اندازی) نمی‌دهند، حالا اگر در جمهوری غیر اسلامی ایران افرادی خود‌خواه و مغرور و درنده و آدمخوار برای تسکین غریزه آدمخواریشان بی‌پروا روزی ده‌ها انسان را بدار می‌زنند مقصر اسلام است؟ و دلالت برگل آلوده بودن آب سرچشمه می‌کند؟

چند روز پیش در همان مدینه فاضله! و سر چشمه آب زلال اتفاق دیگری افتاد و قاضی دادگاه در مورد متهمی که به زن جوانی تجاوز جنسی کرده بود و ادعا می‌کرد تحت تأثیر خواسته‌های شهوانی نمی‌تواند مقاومت کند حکم صادر کرد که متهم مختار است زندان ابد را انتخاب کند یا اخته شدن را!

(اگر جنابعالی بجای آن متهم می‌بودید چه راهی را انتخاب می‌کردید فلان جای شما را قطع کنند یا برای همیشه توی زندان بخوابی؟!) متهم مجبور شد به اخته شدن تن بدهد! اما پزشکان حاضر نشدند به این حکم قانون جنگل جامه عمل بپوشند!

آقای کردستانی تا کنون شنیده‌اید که (سرچشمه گل آلود!) در مورد کسی چنین حکمی صادر کند؟ و تصور می‌کردید که (سرچشمه زلال) روزی اینقدر هم پیشرفت کند! هنوز که اول کار است منتظر باشید؟. و راستی آقای کردستانی اگر به فرض متهم مذکور زندان را ترجیح می‌داد چه تصور می‌کنند آیا زندانیان و مسئول زندان هم از دستش در امان می‌ماندند؟ و شما اگر رئیس زندان بودید چه راه حلی برای این مشکل انتخاب می‌کردید؟ و به نظر شما چه چیزی باعث شده که این آقا اینقدر از جاده بیرون بزند؟ فکر کنید حتماً دلائلی خواهد داشت؟! اگر از سرچشمه گل آلود آب خورده بود که گله‌ای نبود! اما حالا خدا کند دلیل دیگری نداشته باشد و آیا چه چیزی باعث شد که دادگاه ایالات متحده (این منبع و سرچشمه آب زلال ) چنین تنبیه مدرنی را در نظر بگیرد تنبیهی که جنابعالی در کردستان و مردم هر جای دنیا فقط آن را در مورد بزهای گوشتی و الاغ‌های بارکش به اجرا می‌گذارند! آیا دلیلش این خواهد بود که انسان عصر فضا مسلح به علم و تکنولوژی با‌ایده تغذیه شده از سرچشمه زلال هرچه بیشتر مترفی شود و معجزه دست او علم و تکنولوژی بیشتر تابش و درخشندگی پیدا کند و اقتصاد نظام سرمایه داری بیشتر بال و پر بخود بگیرد و خلاصه نظم نوین جهانی بر فضای کهکشان‌ها و سیاره‌های دور دست هم حاکم شود دادگاه‌های بشر مترقی نیز باید همانقدر پیشرفت کنند و هر روز قانون جدیدی بتراشند. امروز اگر گفتند: فلان جای مجرم باید قطع شود آیا فردا خواهند گفت: فلان جای انسان باید بسته شود که جهان مترقی و پیشرفته را متعفن نکند؟!

هنوز باید منتظر ماند و برای ظهور کردن دستاورد‌های خارق العاده بیشتر (درباره مجرمین) کشور‌های آب زلال فرصت داد!

آری آقای کردستانی تنها از مطالعه تاریخ استالین جنایت‌های کعب‌اشرف‌ها و بلعم باعورهای جماران و از کجروی‌های مسلمانانی امثال خود جنابعالی و صدام حسین و بنده! نمی‌توان تشخیص داد، آب سر چشمه گل آلود است یا خیر؟ باید به سر چشمه سفر کرد و تحقیق نمود تا دیده شود که آب از همانجا گل آلود است یا در پشت دیوار سگ‌های کوچه گرد برای نجات از گرمی تابستان و عیش و تفریح خود را به آب‌انداخته و آن را گل آلود کرده‌اند.

آقای کردستانی بازهم خدمت شما تکرار می‌کنم اگر خواستید با قرآن و اسلام راستین و عدالت بی‌همتای خلفای راشدین‌اشنا شوید و سعادت دو جهان را برای خود بخرید عقده‌های شخصی و جناحی (که جمله اگر همتاهای شما‌ها در کردستان بگذارند مترجم آن است) را کنار بگذارید و با دید واقع بینانه‌ای مطالعه کنید از خود قرآن شروع نمائید و سپس تاریخ قرون اولیه اسلام را ورق بزنید و خرافات کلیسای جماران، و پخت و پزهای مفتیان سیاسی و شهرت طلب، و غارتگری‌های جلادان انحصار طلب، و انحرافات هم مشرب‌های شهوت پرست، و انجیل‌های تحریف شده مجلسی و کلینی همه و همه را کنار بگذارید، و مانند یک انسان با معرفت عاقل و صاحب مطالعه که به تحمل مذهبی، نقد ادبی، عدم سم پاشی و تفرقه‌اندازی، و ایران متحد و دارای امنیت داخلی و قدرت خارجی معتقد هستید مطالعه بکنید به هر نتیجه‌ای که رسیدید‌اشکالی ندارد، اما این را بدانید که همچنانکه صحبت از شیعه و سنی سم پاشی و تفرقه‌اندازی است صحبت از لامذهبی و گل‌آلود بودن سرچشمه بمراتب بیشتر سم پاشی محسوب می‌شود، همچنانکه جنابعالی از پاپ اخمو و بلعم باعور جانشینش بدتان می‌آید بنده و آقای عبدالقادر و سنگر هم بمراتب بیشتر از این مجسمه‌های شر و فساد بد می‌برم، اما در جایی که قرار باشد همه باهم مبارزه سیاسی مان را متوجه آنها کنیم و درد و رنج ملت مان را به همگان ابلاغ کنیم و مظالم حق تلفانه و کشتار قصابان کمر بسته جماران را به گوش مردم دنیا برسانیم لطفاً مزاحم نشوید و به اسلام که با شما کاری ندارد حمله نکنید، اسلام به هیچکس کاری ندارد مظلوم است همچنانکه در فیلم عمر مختار یک غیر مسلمان نقش آن مرد قهرمان و مسلمان مبارزه را بازی می‌کند، در فیلم و سناریوی جماران نیز غیر مسلمان‌ها نقش خلفای راشدین و عدالت فاروقی و امپراطوری بی‌مانند تاریخ بشریت را بازی می‌کنند و هیچگاه معتقد به آنچه در مدح اسلام می‌گویند، نبوده‌اند و نیستند، و برای بدنام کردن اسلام هر آنچه از دستشان برآید دریغ نخواهند کرد فقط کرسی اقتدار باقی باشد و بس، گریه کردن و روضه خواندن و اعدام کردن و زندان کردن و دروغ گفتن صیغه کردن و لعنت فرستادن و قتل عام و شکنجه و تبعید کردن و... کاری ندارد که انسان نتواند انجام دهد و پای حساب اسلام بیچاره بنویسد، کی می‌خواهد بپرسد و تازه وارث اسلام و نماینده اسلام و سخنگوی اسلام و مفسر و مفتی و وکیل و خلاصه همه کاره اسلام هم باشد، چه کسی می‌خواهد بپرسد آیا همین چماق بدستان و پرورش یافتگان دامان غرب که از برکت نام اسلام روح در کالبد کرسی اقتدارشان می‌دمد و ملت‌های بیچاره را خر کرده و سوار شده‌اند؟ ما مطمئنیم آنروز خواهد آمد که همگی حساب بدهند تا ابد دنیا به کام زور گویان و مزدوران بی‌اراده (موساد) و سیاه و بندگان درهم و دینار و شهرت و اقتدار و ستم و بهره کشی و استعمار نخواهد چرخید همچنانکه ابر قدرت دنیای اتم بدست مشتی به قول جنابعالی بی‌سواد و افیونی و تنبل و نا‌اشنا با رسوم و تمدن قرن بیستم فرو ریخت، و همزمان و بلکه کمی جلوتر از فرو ریختن کاخ کرملین، دست نشانده‌های سرسپرده‌اش به یکباره منفور جهان شدند و قدرت اتم و علم و تکنولوژی و زور و دبدبه‌های آنچنانی دیروز با خطرناکترین سیستم اطلاعاتی‌اش نتوانست از فرو پاشی آن جلوگیری کند مطمئناً پس از یک بازی چند ساله که نظم نوین جهانی هم سیر تکاملی‌اش را طی کند بسلامتی سر همگی ان شاء الله فرو خواهد پاشید، و همزمان با فرو پاشیدن نظم نوین جهانی جیفه خواران خان حضرتش نیز اعم از آل و ملک و شیخ وحجة الإسلام و حجة الشیطان همگی به قهر نابودی فرو خواهند رفت، و آنگاه نوبت اسلام عدالت گستر و بی‌شائبه و انقلابی فرا خواهد رسید و نظام خلافت راشده جهان بشریت را باری دیگر به نجات و سعادت و حق و حقیقت راهنمایی خواهد کرد و حق به حقدار خواهد رسید.

﴿لِيُحِقَّ ٱلۡحَقَّ وَيُبۡطِلَ ٱلۡبَٰطِلَ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ٨[الأنفال: ۸].

«تا حقّ را تحقّق بخشد و باطل را از میان بردارد. و اگر چه گناهکاران نپسندند».

تعجب نکنید که به همین سادگی چطور دنیا را در چند لحظه تغییر دادیم و نظام خلافت راشده را روی کاغذ خدمتتان پیاده کردیم (چون ما ساده هستیم و به آنچه قرآن می‌گوید باور داریم) اگر من و جنابعالی زنده باشیم یا نباشیم ان شاء الله آیندگان شاهد خواهند بود و تصدیق خواهند کرد که واقعاً باطل زائل شدنی و حق مانند کوهی استوار و ماندنی است ﴿وَقُلۡ جَآءَ ٱلۡحَقُّ وَزَهَقَ ٱلۡبَٰطِلُۚ إِنَّ ٱلۡبَٰطِلَ كَانَ زَهُوقٗا٨١[الإسراء: ۸۱]. «و بگو: حق آمد و باطل [از میان‏] رفت. بى‌گمان باطل [از میان‏] رونده است». لذا از محضرتان تقاضا دارم هرچه نفرین بدارید نثار عباها و عمامه‌هایی که بازی کنندگان سناریوی کنونی هستند بفرمائید و به اسلام مظلوم که از هر مظلوم دیگری امروز مظلومتر است، و از دست همه به امان آمده‌کاری نداشته باشید و سم پاشی و تفرقه‌اندازی نفرمائید، تصور نمی‌کنم برای شکست دادن آخوندهای جماران لزومی باشد با اسلام طرف شویم.

آقای کردستانی! متشکریم از اینکه اطلاعات اسلام شناسی تان را نیز در اختیار خوانندگان قرار دادید و جداً ما را شرمنده کردید و با یک ژست فیلسوفانه فرمودید: (اسلام از تسلیم می‌آید و به زور شمشیر تحمیل شده و تعصب و تعبد در ذاتش است) بی‌دلیل نگفتید ابن خلدون را هم گواه گرفتید، آقای کردستانی! لطفاً فلسفه اسلام شناسی تان را کمی بیشتر گسترش دهید و ببینید کسانی که شمشیر اسلام به گردنشان خورده چه کسانی‌اند؟ تا وقتی که خود جنابعالی دسترسی پیدا کنید وإلا تعصب را از ذات خود دور کنید و مطالعه بفرمائید، بنده جسارت کرده و خدمت شما عرض می‌کنم که شمشیر اسلام فقط بگردن کسانی خورده که سم پاشی و تفرقه‌اندازی می‌کرده‌اند و مزاحم آزادی بیان و عقیده بوده‌اند، اسلام نه به کسی ظلم می‌کند و نه از کسی ظلم می‌پذیرد، اسلام سیزده سال در مکه فقط با مدارا کار می‌کرد و پیروان آن دشوارترین کینه توزی‌ها، آزار و اذیت‌ها، و جفاهای قلدران و سلطه جویان را تحمل می‌کردند، و خمینی‌ها و خامنه ای‌ها و خلخالی‌های دوران هرچه سمپاشی می‌کردند و تفرقه می‌انداختند آنان را روی ریگ‌های داغ می‌خواباندند و بدار آویزان می‌کردند و دل آزاری می‌نمودند آنها همچنان با صبر و تحمل و ثبات و استقامت جواب می‌دادند چقدر آیه و حدیث درباره صبر و برد باری آمده، صبر و برد باری در برابر چه و چرا؟ صبر در برابر دل آزاری‌ها ستمکاری‌ها، دشمنی‌ها شکنجه‌ها و اعدام‌ها چرا صبر؟ زیرا اسلام دین فطرت است باید نرمی داشته باشد و مردم با رضایت خود به آن بگروند پیروان آن باید با اخلاق و گفتار و کردار و در پرتو آزادی بیان و عقیده اسلام تبلیغ کنند، نه با زور شمشیر پس چرا خودش به شمشیر زدن امر می‌کند؟

زیرا که سمپاشان و تفرقه‌اندازان پای خود را از گلیم‌شان درازتر می‌کنند و قدرت پرستان و سلطه جویان استعمارگر و استثمارگر نمی‌خواهند منافع‌شان در خطر بیفتد، لذا مزاحمت می‌کنند و مبلغین اسلام را به تبلیغ نمی‌گذارند، و سر راهشان خار می‌ریزند و آزادی بیان و عقیده را ممنوع می‌کنند و مطبوعات و رسانه‌های گروهی را در اختیار خود می‌گیرند، و سانسور می‌کنند، برای منافع و تاج و تخت و محترم بودن عبا و عمامه تبلیغ می‌کنند اما نمی‌گذارند فساد جامعه بر طرف شود درد دل ملت تبلیغ شود با ملت همدردی شود، (زیرا مردم آگاه می‌شوند و اگر آگاه شدند نمی‌گذارند آقایان تخت نشین و ممبر برو مفت بخورند و مال بیت المال را زهرمار کنند از حلقومشان می‌کشند) و حتی استعمار گران مذهبی‌و سلطه جو بر علیه اسلام فتوا صادر می‌کنند، شایعه پراکنی می‌کنند که این‌ها خلاف رفتار پدران و اجداد ما هستند حرف‌های این‌ها جدید است این‌ها به ما (بزرگان) توهین می‌کنند چرا قدرت حکومت دست این‌ها باشد یا این‌ها نیز در قدرت و حکومت شریک باشند باید اسلام لائیک بیاورند عقیده بی‌درد سر بیاورند که فقط منحصر به مسجد باشد هر کاری ما کردیم از ما نپرسند فقط ملت را برای ما آرام کنند که احترام ما را داشته باشند و جلو ما خم شوند و دیگرکاری به کار ما نداشته باشند، هرطوری حکومت کردیم هرطوری خوردیم هرطوری بردیم دیگر ما با ملت حسابی‌نداشته باشیم، چون مخالف روحیه ماست که ما به ملت حساب بدهیم، کار ملت فقط این است که جلو ما خم شوند و کفش‌های ما را پاک کنند دیگر از ما نپرسند که فلان پول کجا خرج شد فلان کار را چرا کردید، این که به ما مربوط است. آری اینجاست که شمشیر بدرد می‌خورد جایی که دست مظلوم به یقه ظالم نرسید و آخوند و پادشاه سرمایه دار و ملک و خان حاضر نشد حق مظلوم را با زبان خوش بدهد و نگذاشت مظلوم عقیده‌اش را تبلیغ کند شمشیر می‌باید که گردن سمپاش و تفرقه‌انداز، مترف و خود خواه، سلطه جو و نیرنگ باز، دغل کار و خرافی، سود جو و بهره‌کش و استعمارگر و استثمارگر زیر شمشیر حق برود و بلال مظلوم که روزی بدست ابوجهل ظالم شکنجه می‌شد بر او بتازد و انتقامش را بگیرد، و اعرابی‌پا لخت تاج کسری را بسرگذارد و مصعب عمیر بجای کعب اشرف به محراب بایستد، آری اگر اربابان از همان اول مثل بچه آدم سرجایشان بنشینند، قلدری نکنند، حق تلفی نکنند، بهره‌کشی نکنند، به مردم دروغ و خرافات و غدر و خیانت و فحش و نا سزا نیاموزند و مردم را برای بیان عقیده و اظهار دردهای‌شان آزاد بگذارند چه لزومی دارد شمشیر درست شود و اوقات آقای کردستانی را تلخ کند.

آقای کردستانی! کمی به خود زحمت بدهید و تاریخ مشروعیت جهاد را بخوانید که جهاد چگونه و چه وقت مشروع شد؟ و غزواتی که مسلمانان جنگیده‌اند از طرف کی شروع شده و امکاناتی که داشته‌اند چقدر بوده است؟ و آنگاه یک تحقیق در قول ابن خلدون هم بفرمائید که چه معنی دارد؟ (اگر تعصب و تعبد از اسلام کنار برود...)، آقای کردستانی لطفاً اول تعصب را از ذات خود دور کنید و با دقت انتقاد نمایید، ابن خلدون میفرماید: مسلمان باید به عقیده‌اش بدون وسواس تمسک داشته باشد و منافق نباشد، (يؤمنون ببعض ويكفرون ببعض)نباشد اگر اسلام را پذیرفت بعنوان یک مکتب کامل بپذیرد، یعنی اینکه جنابعالی اگر در کردستان قبل از ایمان آوردن به نظام سوسیالیستی شوروی مسلمان بودید در لندن هم مسلمان باشید، یا در یک کلام تقیه نداشته باشید دروغ نگویید منافقت نکنید، اگر نماز می‌خوانید در کردستان و تهران و لندن همه‌جا بخوانید، از خانم تاچر خجالت نکشید وقتی شما بخدای قادر و مقتدری اعتقاد دارید همه‌جا فرمانبردار او باشید، زیرا او در همه‌جا و همه وقت شما را می‌بیند، و اگر کسی آمد و به عقیده شما توهین نمود و سمپاشی و تفرقه کرد ساکت ننشینید، بله آقای کردستانی! در هیچ کتابی‌ننوشته که کار شما (مسلمان‌ها) جنگ و غارتگری باشد و بجای گوسفند هم آدم قربانی کنید، خدا برای حضرت ابراهیم÷بجای آدم یعنی پسرش حضرت اسماعیل گوسفندی فرستاد یا اینکه خودش دستور به ذبح حضرت اسماعیل داده بود تا او را آزمایش کند نگذاشت اسماعیل قربانی شود و از جنت قوچی فرستاد تا احترام خون انسان حفظ شود، قرآن می‌فرماید: ﴿مَن قَتَلَ نَفۡسَۢا بِغَيۡرِ نَفۡسٍ أَوۡ فَسَادٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ ٱلنَّاسَ جَمِيعٗا وَمَنۡ أَحۡيَاهَا فَكَأَنَّمَآ أَحۡيَا ٱلنَّاسَ جَمِيعٗا[المائدة: ۳۲].

«کسی که یک نفر را بدون اینکه کسی را کشته باشد یا فساد کرده باشد بکشد گویا همه مردم را کشته است و کسی که یک نفر را از مرگ نجات دهد گویا همه مردم را زنده کرده است».

پس اسلام همیشه بصلح و آرامش و کنار گذاشتن شمشیر تأکید کرده و حتی یکی از بزرگترین مأموریت‌های اسلام همین بوده است ﴿وَأَلَّفَ بَيۡنَ قُلُوبِهِمۡ[الأنفال: ۶۳].

اما کسانی که اسلام را آله دست قرار داده‌اند و با نام اسلام حکومت می‌کنند و از جیب اسلام می‌خورند اسلام را متعصب و جنگ طلب معرفی کرده‌اند و با کارهای ابتکاری و انحرافی‌شان که با روح اسلام نا سازگار است اسباب خشم و انزجار عده‌ای مغرض و بیمار را فراهم آورده‌اند تا در نتیجه آنانی که مریض و فرصت طلب هستند و واقعاً دل‌های‌شان در آتش خشم و کینه می‌سوزد و بنده نفس شیطان و اجیر دشمنان کینه توز اسلام هستند و نیز عده‌ای خوش باور که لاف‌های گزاف تشنگان اقتدار و حکومت و مزدوران بی‌اراده صهیونیست که اکنون نظم نوین جهانی معرفی شده و می‌پندارد که جلوی خطر بنیاد گرایی اسلامی را خواهد گرفت را فریفته کرده تا مشترکاً بر علیه اسلام راستین و بی‌شائبه و انقلابی‌توطئه کنند که گویا اسلام ۱۴ قرن پیش بدرد امروز نمی‌خورد (قیودات چه معنی دارد در روز نو لباس نو).

آقای کردستانی قصه مختصر، مجدداً خدمت شما عرض می‌کنم که اگر جنابعالی علاوه از عقیده داشتن به گل آلوده بودن آب سر چشمه، عکس جرج بوش و مارکس و لنین و هرکس دیگری را نیز روی پیشانی مبارکتان خال کوبی‌بفرمائید بازهم به حال بنده و آقای سنگر و عبدالقادر تأثیری ندارد یا عضو سیاد و موساد هم باشید باشید بازهم ایرانی هستید بشرطی که نخواسته باشید مثل حاج کاذب خلخالی و پاپ اخمو پای از گلیم فراتر کنید و از حقائق چشم پوشی نمایید و سم پاشی و تفرقه‌اندازی بفرمائید.

آقای کردستانی!

اجازه بدهید جسارت کنم و یک نکته دیگر خدمت مبارک شما عرض نمایم، نمی‌دانم جنابعالی با چه فرهنگی اشنا هستید و در چه محیطی بزرگ شده‌اید؟ شما نمی‌دانید که اصطلاح دختر فروشی چه معنایی دارد؟ شما به چه معنا فرمودید: بلوچ‌ها دختر فروش هستند، اگر واقعاً از کردستان ایران باشید آنجا هم مردم مسلمان هستند و مهر شرعی رائج است، و اگر علاوه از مهر پول دیگری پدر دختر از دامادش میگیرد (شیرب‌ها) (که جزو رسوم بیشتر اقوام مسلمان است) به جنابعالی چه ربطی دارد آیا شما مشاهده فرمودید که غیر از این رسم اسلامی ماشینی پر از دختر باشد و سربازار حراج کنند؟ یا بی‌ادبی‌حضرتعالی معنای دیگری دارد؟! و آنگاه اگر بچه بلوچ و کرد بی‌سواد است و اگر دختر بلوچ و دختر کرد کلاشنکف بدوش دارد و در کوه می‌گردد (تا از آبرو و حیثیتش دفاع کند) چه چیزی مجبورش کرده و مقصر کیست؟ مقصر که (پس از رژیم مرکزی) تحصیل کرده‌ها! و با سواد‌ها! و با هوش و کارهایی! هستند که آن روز به عوض کار برای کردستان و بلوچستان منافع مسکو را در نظر داشتند، و برای کرملین خوش رقصی می‌کردند و کسانی که می‌خواستند به مردم سواد بیاموزند و مکتب قرآن باز می‌کردند و مردم را به مسجد دعوت می‌کردند از یک سو بدست اربابان تهرانی و از سوی دیگر بدست همین با سوادها و تحصیلکرده‌ها! تعقیب می‌شدند و مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتند که حتی گاهی جنازه‌های‌شان را جنابعالی مشاهده می‌کردید!.