رد اوهام و سحر و جادو بر اساس قرآن و سنت

برادر و خواهر مسلمان

برادر و خواهر مسلمان

پس فرشتگان، جنیان و انسان‌ها هیچکدام غیب نمی‌دانند، مگر آنچه که خداوند به آن‌ها یاد می‌دهد، خدای تعالی در بارۀ جنیان حضرت «سلیمان» چنین می‌گوید:

﴿أَنْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ١٤[سبأ: ۱۴].

«اگر آنان (جنی‌ها) علم غیب داشتند در آن عذاب دردناک باقی نمی‌ماندند» [۱۶].

حال کسی پیش غیب‌گوی یا همکان کاهن [۱٧]یا فال‌بین برود که بخت کسی را باز کند چون هردو ادعای غیب و دانستن چیزهایی ناپیدا را می‌کنند، مانند خبردادن از آنچه که در زمین اتفاق می‌افتد و آنچه که روی می‌دهد، و این که محل چیزهای گمشده را می‌داند که این‌ها از طریق به خدمت درآوردن شیاطین حاصل می‌شود که از آسمان استراق سمع می‌کنند. خداوند می‌فرماید:

﴿هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ٢٢١ تَنَزَّلُ عَلَى كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ٢٢٢ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُهُمْ كَاذِبُونَ٢٢٣[الشعراء: ۲۲۱-۲۲۳].

«آیا به شما خبر بدهم که شیاطین برچه کسانی فرو می‌آیند، بر هر دروغگوی گناهکاری فرود می‌آیند، استراق سمع می‌کنند در حالی که اکثرشان دروغگویند».

شیطان با گوش‌دادن به سخنان فرشتگان استراق سمع می‌کند، و آنچه که شنیده است در گوش کاهن القاء می‌کند و کاهن به همراه این خبر صحیح صد دروغ می‌آورد، و مردم به سبب این خبر صحیحی که از آسمان گرفته او را تصدیق می‌کنند، و به اخبار کذب وی توجهی نمی‌کنند [۱۸].

در حالی که فقط خداوند است که علم غیب می‌داند. چنانچه خداوند می‌فرماید:

﴿هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ٢٢[الحشر: ۲۲]. «اوست آن خدایى که معبود [راستینى‏] جز او نیست. داننده نهان و آشکار. اوست بخشاینده مهربان».

«بدون درنظرگرفتن آیات اشاره شده، پس هرکس به وسیلۀ کهانت (کاهنی) یا به هر طریقی در موارد بالا مشارکت کند یا تصدیق کسی را کند که این ادعاها را دارد و آنهم در اموری که علم آن خاص به خدا است، برای او شریک قرار داده است» [۱٩].

از ابوهریرهسروایت شده که پیامبر صفرمود:

«مَنْ أَتَى كَاهِنًا فَصَدَّقَهُ بِمَا يَقُول فَقَدْ كَفَرَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ ج».

«هرکس که پیش کاهنی برود و آنچه را کاهن می‌گوید تصدیق کند، همانا برآنچه بر محمد صنازل شده کافر گردیده است» [۲۰].

پس تصدیق کاهن کفر است.

اسلام تنها به حمله بر کاهنان و مبارزه با این دجال‌ها قناعت نکرده، بلکه کسانی را که نزد آنان می‌روند، از آن‌ها چیزهایی می‌پرسند، جواب‌های آنان را تأیید می‌نمایند و موجبات تشویق و ترویج و فساد و گمراهی آنان را فراهم می‌سازند، شریک جرم این دروغگویان قرار داده است. پیامبر صدر این مورد می‌فرماید:

«مَنْ أَتَى عَرَّافاً فَسَأَلَهُ عنْ شَيْءٍ فَصَدَّقَهُ، لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلاَةٌ أرْبَعِينَ يَوماً»(روایت مسلم).

«کسی که نزد فالگیری برود (کاهن – رمال) [۲۱]و چیزی از او بپرسد و جواب او را تصدیق و باور نماید، چهل روز نمازش قبول نمی‌شود» [۲۲].

و باز می‌فرماید:

«مَنْ أَتَى كَاهِنًا فَصَدَّقَهُ بِمَا يَقُول فَقَدْ كَفَرَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ» [۲۳]. معنی حدیث قبلا گذشت.

چون آنچه بر حضرت محمد صنازل شده اعلام می‌دارد که غیب خاص خداست و حضرت محمد صعالم به غیب نیست، پس افراد غیر محمد صبه طریق اولی به غیب آگاهی ندارند، و خداوند متعال می‌فرماید: [۲۴]

﴿قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ[الأنعام: ۵۰].

«ای محمد! بگو: من به شما نمی‌گویم که گنج‌های خدا پیش من است و غیب را نمی‌دانم، و نمی‌گویم که فرشته‌ام و پیروی نمی‌کنم جز از وحیی که بر من نازل می‌شود».

[۱۶]تربیة الأولاد فی الاسلام، ج ۲، ص ۳٩۸، مؤلف عبدالله ناصح علوان با ترجمۀ عبدالله احمدی. [۱٧]کاهن یعنی غیب‌گو، مرد روحانی در نزد مصریان و یهود و نصاری، فرهنگ عمید. [۱۸]کتاب التوحید، ص ۸۳. [۱٩]حدیث از بزار و طبری و أبوداود. [۲۰]کتاب التوحید، ص ۸۴ و ۸۵. [۲۱]رمال: جمع رمل نام علمی که به عقیدۀ برخی از مردم به وسیلۀ آن می‌توان پیشگویی و طالع کسی را به دست آورد، و نام آلتی که با آن فال می‌گیرند و پیشگویی می‌کنند – فرهنگ عمید. [۲۲]حلال و حرام در اسلام، ص ۲٩٧. [۲۳]حلال و حرام در اسلام، ص ۲٩۶. [۲۴]حدیث از بزار – ابوداود و امام مسلم.