معلومات کتاب

  • مؤلف: م عبداللهی
  • مترجم: تالیف
  • تاریخ انتشار: سه شنبه, ۰۸ دی ۱۳۸۸
  • به روز رسانی: چهارشنبه, ۰۶ تیر ۱۴۰۳
  • دیوی : 297/4
  • صفحه: 79
  • مشاهده : 299568
  • دانلودها: 150208

چکیده کتاب

بررسی و نقد اخبار و روایات مربوط به امام دوازدهم شیعیان است. این اثر، در واقع، نقدی است بر جلد سیزدهم بحار الأنوار، که مجلسی آن را با استفاده از کتاب‌های «اکمال الدین» صدوق و «غیبت» شیخ طوسی تألیف نموده است. او اخبار و روایت‌های نقل شده درباره‌ی چگونگی تولد مهدی، زمان ولادت و نحوه رشد وی را بررسی می‌کند و اختلاف‌ها و تضادهای موجود در آنها را آشکار می‌سازد. در ادامه، خبرِ مفضل بن عمر را نقد و بطلانِ «نظریه رجعت» را ثابت می‌کند. فصل دوم کتاب، تفسیر آیاتی از قرآن است که شیعه آن را درباره مهدی می‌داند. نویسنده در بخش پایانی کتاب، حدیث «لوح جابر» را به دقت نقد و بررسی می‌کند و نشان می‌دهد که این حدیث، یکسره، تناقض و دروغ و جعل است.

  • مؤلف: م عبداللهی
  • مترجم: تالیف
  • تاریخ انتشار: سه شنبه, ۰۸ دی ۱۳۸۸
  • به روز رسانی: چهارشنبه, ۰۶ تیر ۱۴۰۳
  • دیوی: 297/4
  • صفحه: 79
  • مشاهده: 299568
  • دانلودها: 150208

م عبداللهی

استاد«م.عبداللهی» یکی از اساتید فاضل معاصر، از اهالی تهران است. وی اکنون حدود 50 ساله است. او یکی از شیعیان آگاه و روشن‌بین و از منادیان تصحیح عقاید شیعه است که بعضی‌ها به آنها «شیعه‌های قرآنی» می‌گویند. ایشان از دوستان استاد قلمداران، آیت‌الله برقعی و آقای طباطبایی است که منسوب هستند به مدرسه‌ی اصلاحی‌ای که به سوی بازخوانی و اعاده‌ی نظر در برخی عقاید موروثی شیعه‌ی امامیه دعوت می‌کند. از جمله کارهایی که او به تحقیق درباره‌ی آن پرداخت، بررسی مستندات و دلایل ولادت مهدی منتظر در کتابهای شیعه‌ی امامیه بود. او دریافت که این عقیده که در فکر امامیه عقیده‌ای بسیار مهم و جدی است و انتظار می‌رود که قوت و قاطعیت ادله‌اش متناسب با حجم اهمیت آن باشد، هیچ استنادی به‌جز اخبار و داستانهای متناقض که یکدیگر را تکذیب می‌کنند، ندارد. و یا استناد به تأویل بعضی از آیات قرآنی که به گمان شیعه‌ی امامیه از مهدی منتظر سخن می‌گویند در حالی که در الفاظ آنها هیچ دلالت صریحی مبنی بر آن وجود ندارد. مطابق نظر مؤلف، تفکر مهدی غایب نزد فرقه‌های شیعه، تفکری قدیمی است اما بعد از وفات امام یازدهم، امام حسن عسکری، پیروان او به چند دسته تقسیم شدند که بیشترشان بر این عقیده بودند که امام یازدهم هیچ فرزندی از خود به جا نگذاشته است. پس مؤلف نتیجه می‌گیرد که این عقیده علیرغم شهرت فراوانش بر هیچ اساس محکم و دلیل موثقی تکیه ندارد، بلکه عقیده‌ای ساختگی است.