[مقدمهی مؤلف]
﴿إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٩﴾[الزمر: ٩].
«جز این نیست که خردمندان پند پذیرند».
درود خدا بر سرور ما حضرت محمد و خاندان و یارانش بادا، آمین! و به خدا است اعتماد من. حمد و ثنا فقط خدا را سزا است و درود خدا بر بهترین خلق او، سرور ما حضرت محمد و بر خاندان و یاران او بادا.
و بعد این کتاب عنوانش: «الکشف والتبیین في غرور الخلق أجمعین» میباشد.
بدان که خلق بر دو قسم است: حیوان و غیرحیوان ـ موجود زنده و غیر زنده و حیوان ـ موجود زنده ـ دو قسم میباشد: مکلف و غیرمکلف؛ پس مکلف کسی است که خداوند او را مخاطب ساخته و به عبادت فرمانش داده و در مقابل به او ثواب را وعده فرموده است؛ همچنین خداوند شخص مکلف را از گناهان منع فرموده و او را از عواقب آن برحذر داشته است. غیرمکلف کسی است که خداوند او را به امر و نهی مخاطب قرار نداده است. وانگهی مکلف بر دو قسم است: مؤمن و کافر. و مؤمن نیز بر دو قسم است: فرمانبردار و گنهکار. و هر کدام از فرمانبرداران و گنهکاران نیز خود به دو قسم تقسیم میشوند. عالم و جاهل.
پس از این تقسیمبندی مشاهده کردم که جمیع مکلفین از مؤمنین و کافرین ـ جز آنانکه خداوند، پروردگار جهانیان، حفظشان کرده باشد ـ در معرض فریبخوردن قرار دارند.
به خواست خداوند در صددم پرده از مظاهر فریبنده برگیرم و مکلفین را با حقیقت آشنا سازم و در حد توان، توضیح کافی در اینباره عرضه دارم و با مؤجزترین کلمات و عبارات به بیان حقایق بپردازم و با استفاده از بدیعترین روش اشاره، حقایق را برملا سازم؛ پس میگویم، که توفیق من در این راه، جز به لطف پروردگار به امری دیگر بستگی ندارد.
بدانکه فریبخوردگان از خلق ـ غیر از کافرین ـ چهار گروهاند:
گروهی از علما، گروهی از عبادتگران، گروهی از سرمایهداران و گروهی از صوفیان.
پس در اول از فریبخوردن کفار آغاز میکنیم: آنان در غرور خود دو گروه هستند: برخی از آنان را زندگانی مادی دنیا فریب داده است، برخی دیگر را ابلیس فریبنده، مغرور ساخته است؛ اما آنان که زندگانی مادی دنیا فریبشان داده کسانی هستند که میگویند: نقد بهتر از نسیه است (این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار، که آواز دهل شنیدن از دور خوش است.) و گفتهاند: لذتهای دنیا یقینی است و لذتهای آخرت غیریقینی و در وجود آن شک است؛ بنابراین نمیتوان به خاطر چیزی که در وجود آن شک است، از یقین دست برگرفت.
این قیاس، فاسد است و ابلیس -که نفرین خدا بر او باد ـ بدین گونه استدلال و قیاس کرد و گفت: «من از آدم بهترم!» بیچاره گمان برد که برتری در وسیله است!
علاج این غرور دو چیز است: یا به وسیله تصدیق معالجه میشود، که آن ایمان است و یا به وسیله برهان؛ اما تصدیق آن است که: شخص خدا را تصدیق کند در اینکه او تعالی فرموده است:
﴿وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓۚ﴾[القصص: ۶۰].
«و آنچه نزد خدا است، بهتر و پایندهتر است».
﴿وَمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَآ إِلَّا مَتَٰعُ ٱلۡغُرُورِ ١٨٥﴾[آل عمران: ۱۸۵].
«و زندگانی دنیا نیست مگر متاعی فریبنده».
و همچنین پیامبر جرا در آنچه آورده تصدیق کند.
اما برهان: شخص باید فساد قیاس و استدلال خود را بداند، در اینکه میگوید: دنیا نقد و آخرت نسیه است. مقدمه آن صحیح است و اما اینکه گوید نقد بهتر از نسیه است، در اینجا محل تلبیس است و واقعیت امر چنین نیست و نقد اگر در مقدار و مقصود، مساوی نسیه باشد، بهتر است و اگر کمتر باشد، بدتر است. و باز بدیهی است که آخرت، پاینده و ابدی است و دنیا گذرا و ناپایدار است. و اما سخنشان که ذات دنیا یقینی و در ذات آخرت شک است هم استدلالی باطل است؛ چرا که نزد مؤمنین، آخرت یقینی است و این یقین مبتنی بر دو منبع ادراک و شناخت است:
یکی ایمان و تصدیق بر وجه تقلید از انبیا و علما است، چنانکه از طبیب حاذق در تجویز دارو و مصرف و استعمال آن تقلید میشود. و دیگری وحی بر انبیا و الهام برای اولیا است.
گمان مبر که معرفت و شناخت پیامبر خدا ج، در امور آخرت و دنیا تقلید از جبرئیل بوده است؛ زیرا که تقلید معرفت صحیح به شمار نمیرود و پیامبر ج، را خداوند متعال از تقلید مستثنی ساخته و برایش پرده از حقایق برگرفته و او همانگونه که محسوسات را با چشم ظاهر میدیده، به نور بصیرت حقایق را نیز مشاهده میکرده است.