نکوهش و انزجار علی مرتضی از پیروان دروغینش
علی مرتضیس در بسیاری از موارد به نکوهش و انزجار از کسانی پرداخته که مدعی پیروی از او بودند و در عین حال، از دستوراتش سرپیچی کردند.در نهجالبلاغه، متون زیادی در اینباره آمده که بخشی از آن را یادآوری میکنیم:
۱- (لوددت أن معاوية صارفني بكم صرف الدينار بالدرهم فأخذ مني عشرة منكم و أعطاني رجلا منهم، يا أهل الكوفة منيت منكم بثلاث و اثنتين صمٌ ذوو أسماع و بكم ذوو كلام و عمي ذوو إبصار) [۳٧]یعنی: «به خدا سوگند، دوست دارم معاویه، شما را با نفرات خود، همانند مبادلهی درهم و دینار، عوض کند؛ ده نفر از شما را بگیرد و یک نفر از آنان را به من، دهد؛ ای کوفیان! به سه چیز و دو چیز شما گرفتار شدهام که شما، کرهایی با گوش شنوا و گنگهایی با زبان گویا و کورانی با چشم بینا هستید….»
۲- در نهجالبلاغه آمده است: (اللهم إني مللتهم و ملوني و سئمتهم و سئمونى فأبدلني بهم خيرا منهم و أبدلهم بي شرا مني...) [۳۸]یعنی: «خدایا! من (از بس که یاران خود را پند دادم،) آنان را خسته کردم و آنها نیز (باید و شاید پندپذیر نبودند و) خستهام کردند و بدینسان آنها، از من به ستوه آمدند و من، از آنان، به ستوه آمدم و ملول شدم؛ از اینرو به جای آنان، افرادی بهتر به من، عنایت کن و به جای من، کسی بدتر، به آنان بده…»
۳- در نهجالبلاغه آمده است که امام علیس، کوفیان را اینچنین نکوهش کرده است: (يا أشباه الرجال و لا رجال! حلوم الأطفال و عقول ربات الحجال، لوددت أني لم أركم و لم أعرفكم معرفة -والله- جرَّت ندماً و أعقبت سدما. قاتلكم الله لقد ملأتم قلبي قيحا و شحنتم صدري غيظا و جرعتمونى نغب التّهمَام أنفاساً و أفسدتم علي رأيي بالعصيان والخذلان) [۳٩]یعنی: «ای مردنمایان نامرد! ای کودکصفتان بیخرد و ای کسانی که عقلهایتان به عروسهای حجلهنشین، میماند! بسیار دوست داشتم که شما را هیچگاه نمیدیدم و نمیشناختم! به خدا سوگند که آشنایی با شما، به پشیمانی و اندوه، انجامید؛ خدا، شما را بکشد که دلم پرخون و سینهام مالامال خشم و اندوه کردید و کاسههای غم و اندوه را جرعهجرعه به من نوشاندید و با نافرمانی و بیتوجهی به من، تدبیرم را به تباهی کشاندید.»
سیرت علی مرتضیس، سرشار از گفتهها و کردههایی است که با بسیاری از اقوال و کردار خیلی از مدعیان محبت آن حضرت، در تعارض قرار دارد و بلکه سیرت آن حضرتس نشان انزجار و برائت از چنین مدعیانی است که دم از پیروی از او میزنند و در عمل، با او مخالفت میکنند. (این موضوع را بنگرید در خطبههای: ۳۸، ۶۵، ۲۶، ۳۳، ۲۸، ۱۱۳، ۱۲۵، ۱۱٧، ۱۶۸ و۱۰۲)
[۳٧] نهجالبلاغه، شرح محمد عبده، خطبهی٩۲ [۳۸] نهجالبلاغه، شرح محمد عبده، خطبهی۲۴ [۳٩] نهجالبلاغه، شرح محمد عبده، خطبهی۲۶