چالشهای بین المللی
نمودارترین وجه این دسته از چالشها، در ائتلاف جهانی کفر بر ضد اسلام با نام جنگ با تروریست نمایان است. ائتلافی که میکوشد تا منهج سلفی را هم ردیف ترور و وحشت آفرینی قلمداد کند. در واژگان مدعیان جنگ با تروریست، سلفیت، با تروریسم، مترادف است و از اینرو باید با منهج سلفی، از هر طریق ممکن و به هر قیمتی جنگید! اینها، منهج سلفی را زاده تروریسم و یا تروریسم را زاده منهج سلفی میدانند و هیچ مکتبی را از آن مستثنی نمیکنند مگر آنچه را که خودشان میانه رو نامیده اند. اعتدال از دیدگاه اینها به معنای دوری از غلو نیست؛ بلکه اعتدال و میانه روی از نگاه آنان، به معنای پذیرش ارزشهای غربی و دعوت بهسوی آن است و یا حداقل عدم رویارویی با ارزشهای غربی!! بر این اساس پیروان منهج سلفی، یا تروریستهای فعال و بالفعل محسوب میشوند و یا تروریستهایی که زمینه و پتانسیل ترورگری در آنان وجود دارد. لذا حکومتهای غربی تلاش بسیاری کردهاند که رژیمهای اسلامی را برای رویارویی با منهج سلفی، در تنگنا قرار دهند تا بدین سان به خواستههای خود برای مقابله با منهج سلفی برسند. آنان، در این راستا عرصه آموزش دینی را تنگ و یا حتی مسدود کرده و فعالیت دعوت سلفی را ممنوع نموده اند. شک نیست که چنین مسایلی بر دعوت سلفیت اثر سوء میگذارد و بسیاری از مسلمانان را از شناخت حقیقت دعوت سلفیت باز میدارد.
(چارلی بینارد) میگوید: تصوف، نماد فکری باز و فراخی از اسلام است؛ از اینرو باید برای نهادینه کردن تصوف در جوامع اسلامی به قصد مقابله با بنیادگرایی اسلامی در برنامههای آموزش، فرهنگی و ارزشی جامعه، دست بکار شد و در کشورهایی از قبیل عراق و افغانستان که تصوف تا حدی زیادی رونق دارد و قابلیتهای تصوف و آداب صوفیانه در عرصه شعر، موسیقی و فلسفه را همچون پلهایی برای خروج از بنیادگرایی یکپارچه اسلام گرایان و مسلمانان بنیادگرا بکار بست. برای این منظور در وهله نخست باید بطور همه جانبه از نوگرایان حمایت کرد و برای نهادینه کردن دیدگاههای نوینشان درباره اسلام، کوشید و آنان را در سیمای طلایه داران چهره اسلام معاصر در چشم مردم آورد و در این پهنه از نویسندگان و عالمانی حمایت کرد که نمایندگان نوگرایی اسلامی هستند و تألیفات و برنامههای آموزشی آنان، همسو و موازی اسلامی نوگرا است.. همچنین باید از وسایل رسانهای و ارتباط جمعی برای تبلیغ و گسترش اندیشههای چنین افرادی استفاده کرد و آنان را در جایگاه پیشوایان و سرآمدان و الگوهای دینی در اذهان مردم قرار داد و از مسلمانان نوگرا، در مناسبتها و فعالیتهای سیاسی کمال بهره برداری را نمود [۵]...
[۵] نگا: الاسلام المدنی الدیمقراطی، نوشته چارلی بینارد، ص٧۵ به بعد.