نگران فراموش کردن مطالب خواندهشده، نباشید!
مسلم است که ما تمام کلمات و جملات کتاب را به خاطر نمیسپاریم واصلاً شاید فراموش کرده باشیم که چه کتابهایی خواندهایم و یا اگر از ما بپرسند فلان کتابی که دو سال پیش خواندی در چه مورد بود، شاید نتوانیم به خاطر بیاوریم. ولی این بدان معنا نیست که آن مطالعات بیثمر بوده و کاملاً به فراموشی سپرده شدهاند.
آری، اگر به شکلی سطحی و ظاهری کتابی را خوانده باشیم مطمئناً سریعاً آن را فراموش خواهیم کرد و چنانچه قبلاً گفتهام در این صورت مطالعهای رخ نداده، زیرا مطالعه (بر وزن مفاعله) پدیدهای است دو طرفه و نوعی درگیری و چالش است بین ذهن و متن، ثمره همه مطالعات ما ورزیدهشدن ذهن است. در فرایند مطالعه کتاب را ﴿كَمَثَلِ ٱلۡحِمَارِ يَحۡمِلُ أَسۡفَارَۢاۚ﴾بر دوش نمیکشیم بلکه مطالعه باعث شده است که اتفاقی در ذهن ما بیفتد و مهم همین اتفاق است نه جملات و داستانهایی که میخوانیم و حفظ میکنیم و فراموش میکنیم!
ثمره این تأثیرات و اتفاقات خود را در قدرت تجزیه و تحلیل ذهنی انسان نشان میدهد. ثمره مطالعه وسیعترشدن فضای ذهنی و عمیقترشدن لایههای فکری و آشنایی با متغیرهای گوناگون در تحلیل پدیدههاست. شاید کلمات و جملاتی را که خواندهایم فراموش کنیم ولی اثری که آن کلمات بر ذهن ما گذاشتهاند از بین نمیرود. درست به همین خاطر است که اهالی مطالعه بهتر میخوانند، بهتر مینویسند و بهتر حرف میزنند.
انسانی که به معنی واقعی کلمه درگیر چالشی به نام مطالعه بوده است دیگر نگاهی ساده و گذرا به پدیدهها ندارد. بلکه هر پدیدهای برایش لایههای متعددی مییابد که باید موشکافانه و عمیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. به طور مثال یک فرد بیمطالعه وقتی با پدیدهای به نام ترافیک مواجه میشود، بدون تجزیه و تحلیل مسائل تاریخی و جغرافیایی و فرهنگی و اعتقادی و اقتصادی، آن را تقصیر حکومت میداند.