اعجاز
پیامبران گذشته فقط برای قوم و زمان خود معجزه داشتند و بعد از مرگ آنان معجزه نیز تمام میشد مانند زنده کردن مردهها به اذن خدا توسط عیسی و... اما محمد ج که پایانبخش پیامبران است به سوی همهی مردم تا آخرِ الزمان فرستاده شده است پس لازم است معجزهی او نیز تا آخر الزمان باقی بماند تا مردم با دیدن آن ایمان بیاورند.
قرآن مجید علمی قطعی و غیر مشتبه است:
﴿ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيۡبَۛ فِيهِۛ﴾[البقرة: ۲] «این کتاب، هیچ گمانی در آن نیست».
﴿وَتَفۡصِيلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا رَيۡبَ فِيهِ مِن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٣٧﴾[یونس: ۳۷] «شک و تردیدی در آن نیست، و از سوی پروردگار جهانیان فرستاده شده است».
﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَۚ وَلَوۡ كَانَ مِنۡ عِندِ غَيۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ ٱخۡتِلَٰفٗا كَثِيرٗا ٨٢﴾[النساء: ۸۲]. «آیا (این منافقان) درباره قرآن نمیاندیشند (و معانی و مفاهیم آن را بررسی و وارسی نمیکنند تا به وجوب طاعت خدا و پیروی امر تو پی ببرند و بدانند که این کتاب به سبب نزدیکیِ معانی و احکامی که در بر دارد، و اینکه بخشی از آن مؤید بخش دیگری است، از سوی خدا نازل شده است؟) و اگر از سوی غیر خدا آمده بود، در آن تناقضات و اختلافات فراوانی پیدا میکردند».
همچنین کلام پیامبر هم قطعی و کامل است چون خداوند میفرماید: ﴿وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ ٤﴾[النجم: ۳ – ۴] «و از روی هوا و هوس سخن نمیگوید. آن جز وحی و پیامی نیست که (از سوی خدا به او) وحی و پیام میگردد».
علم انسان بسیار محدود میباشد تا جایی که به اعتراف دانشمندان هرچه جلوتر میروند بیشتر احساس عجز و نادانی میکنند.
مردم نیز از خیال و ظنّ خود پیروی مینمایند. مثلاً میگویند به نظر من فلان کار یا فلان موضوع اینطور یا آنطور است، یا به نظر من اگر فلان امر در اسلام یک طور دیگر بود بهتر بود. و همین ظنّ و گمان اشتباه آدم را از راه راستین باز میدارد.
خداوند در اینباره میفرماید: ﴿وَمَآ أُوتِيتُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ إِلَّا قَلِيلٗا ٨٥﴾[الإسراء: ۸۵] «جز دانش اندکی به شما داده نشده است».
﴿وَمَا يَتَّبِعُ أَكۡثَرُهُمۡ إِلَّا ظَنًّاۚ آن ٱلظَّنَّ لَا يُغۡنِي مِنَ ٱلۡحَقِّ شَيًۡٔاۚ آن ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِمَا يَفۡعَلُونَ ٣٦﴾[یونس: ۳۶] «بیشتر مشرکان (در معتقدات خود) جز از شک و گمان پیروی نمیکنند (و جز به دنبال اوهام و خرافات نمیروند). و گمان به هیچ وجه [آدمى را] از حقیقت بىنیاز نمىگرداند (و ظنّ جای یقین را پر نمیکند و سودمند نمیافتد). بیگمان خداوند آگاه از چیزهایی است که انجام میدهند».
﴿إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّۖ وَإِنَّ ٱلظَّنَّ لَا يُغۡنِي مِنَ ٱلۡحَقِّ شَيۡٔٗا ٢٨﴾[النجم: ۲۸] «جز از ظن و گمان پیروی نمیکنند، و ظنّ و گمان هم (در بخش اعتقادات، به کسی سودی نمیرساند، و انسان را) بینیاز از حق نمیگرداند».
قرآن فرقان و ممیّز است، خداوند میفرماید:
﴿لَآ إِكۡرَاهَ فِي ٱلدِّينِۖ قَد تَّبَيَّنَ ٱلرُّشۡدُ مِنَ ٱلۡغَيِّۚ﴾[البقرة: ۲۵۶] «اجبار و اکراهی در (قبول) دین نیست، چرا که هدایت و کمال از گمراهی و ضلال مشخّص شده است».
﴿لِيَمِيزَ ٱللَّهُ ٱلۡخَبِيثَ مِنَ ٱلطَّيِّبِ﴾[الأنفال: ۳۷] «(این شکست در دنیا و عذاب در آخرت همه به خاطر آن است که) تا خداوند ناپاک را از پاک جدا سازد».
چرا که خداوند میخواهد با بندگانش اتمام حجت کند تا ﴿لِّيَهۡلِكَ مَنۡ هَلَكَ عَنۢ بَيِّنَةٖ وَيَحۡيَىٰ مَنۡ حَيَّ عَنۢ بَيِّنَةٖۗ﴾[الأنفال: ۴۲] «آنان که گمراه میشوند با اتمام حجّت بوده و آنان که راه حق را میپذیرند با آگاهی و دلیل آشکار باشد. بیگمان خدا بر هر چیزی توانا است».
پس قطعاً کسانی که کتاب خداوند را میبینند و میدانند که از جانب خداوند میباشد و از آن پیروی نمیکنند بعد از اتمام حجت منتظر عذاب خداوند باشد.
مانند یهود و نصاری نباشید که خداوند میفرماید: ﴿وَلَمَّا جَآءَهُمۡ كِتَٰبٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ مُصَدِّقٞ لِّمَا مَعَهُمۡ وَكَانُواْ مِن قَبۡلُ يَسۡتَفۡتِحُونَ عَلَى ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَآءَهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِۦۚ فَلَعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ ٨٩﴾[البقرة: ۸۹] «و هنگامی که از طرف خداوند کتابی (به نام قرآن توسّط پیغمبر اسلام) به آنان رسید که تصدیقکننده چیزهایی (همچون توحید و اصول دین و مقاصد آن) بود که با خود (از تورات) داشتند، و (از روی تورات) آن را شناختند و (به صدق محتوایش) پی بردند، ولی (به سبب حسادت و عناد) بدان کفر ورزیدند (زیرا، پیغمبری آن را آورده بود که از بنیاسرائیل نبود. گرچه) قبلاً (هنگامی که با مشرکان به جنگ و یا نزاع لفظی بر میخاستند، میگفتند که خدا ایشان را با فرستادن آخرین پیامبری که کتابشان بدان نوید داده است، یاری خواهد داد و) امید فتح و پیروزی بر کافران را داشتند. پس لعنت خداوند بر کافران (چون ایشان) باد».
قرآن خودش میگوید که معجزه هستم و از کسانی که شک دارند دعوت به مبارزه میکند. پیامبری اُمّی که این درس نخواندن برای هر کسی عیب و ننگ است اما برای محمد ج دلیلی بر پیامبر بودنش میباشد، در قرآنی که آورده میگوید اگر راست میگویید که این کتاب را خودم نوشتهام، پس شما هم مرد باشید و ده سوره مثل این قرآن را بیاورید اگر راست میگویید، اما نتوانستند، بعد گفت: سورهای بیاورید ولی باز هم نتوانستند.
خداوند میفرماید: ﴿وَإِن كُنتُمۡ فِي رَيۡبٖ مِّمَّا نَزَّلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا فَأۡتُواْ بِسُورَةٖ مِّن مِّثۡلِهِۦ وَٱدۡعُواْ شُهَدَآءَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ آن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٢٣﴾[البقرة: ۲۳] «اگر درباره آنچه بر بنده خود نازل کردهایم، دچار شک و دودلی هستید، سورهای همانند آن را بسازید (و ارائه دهید) و گواهان خود را به جز خدا (که بر صدق قرآن گواهی میدهد) فرا خوانید (تا بر صدق چیزی که آوردهاید و همسان قرآنش میدانید، شهادت دهند) اگر راستگو و درستکارید».
﴿أَمۡ يَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ فَأۡتُواْ بِسُورَةٖ مِّثۡلِهِۦ وَٱدۡعُواْ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ آن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٣٨﴾[یونس: ۳۸] «بلکه آنان میگویند که (محمّد قرآن را خود ساخته و پرداخته است و) او آن را به دروغ به خدا نسبت داده است. بگو: (اگر چنین است و قرآن ساخته بشر است) شما یک سوره همانند آن را بسازید و ارائه دهید و در این کار هرکسی را که میخواهید به جز خدا فرا خوانید و به کمک بطلبید، اگر راست میگویید (که قرآن را من ساخته و پرداختهام)».
﴿قُل لَّئِنِ ٱجۡتَمَعَتِ ٱلۡإِنسُ وَٱلۡجِنُّ عَلَىٰٓ آن يَأۡتُواْ بِمِثۡلِ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ لَا يَأۡتُونَ بِمِثۡلِهِۦ وَلَوۡ كَانَ بَعۡضُهُمۡ لِبَعۡضٖ ظَهِيرٗا ٨٨﴾[الإسراء: ۸۸] «بگو: اگر همه مردمان و جملگی پریان گرد آیند و متّفق شوند بر اینکه همچون این قرآن را (با این شیوههای دلربا و معانی زیبا بسازند و) بیاورند، نمیتوانند مانند آن را بیاورند و ارائه دهند، هر چند برخی از ایشان پشتیبان و مددکار برخی دیگر شوند (چرا که قرآن کلام یزدان و معجزه جاویدان آفریدگار است و هرگز از معلومات محدود آفریدگان چنین چیزی ساخته نیست)».
امروز از زمان نزول قرآن بیش از ۱۴۳۰ سال میگذرد اما هنوز نتوانستهاند سورهای مثل آن بیاورند. امروز عصر تکنولوجی و پیشرفت است اگر دست به دست با دقیقترین محاسبات ریاضی اگر انس و جن جمع شوند تا قیامت هم تلاش خود را ادامه بدهند نمیتوانند مثل آن را بیاورند.
کسانی که میگویند محمد ج قرآن را از روی کتابهای دیگر نوشته است باید باز بگویم که دچار فریب خوردگی شدهاند چون مطالبی که دربارهی پیامبران در کتابهای دیگر آمده است به صراحت به پیامبران تهمت شرک و کفر و فسق زده شده که به آسانی معلوم میشود که آن کتابها تحریف شدهاند، مثل کشتی گرفتن خداوند با یعقوب و به زمین زدن خداوند به دست یعقوب یا همبستر شدن داوود با زن عورییای دختر یوآف و یا عاشق شدن سلیمان و دلدادگی به دختر همسایهشان و یا رقصیدن داوود برای خداوند که ﴿سُبۡحَٰنَكَ هَٰذَا بُهۡتَٰنٌ عَظِيمٞ﴾.
و به خداوند از این گفتارها پناه میبریم و از او بخشش میخواهیم. و به همین خاطر هست که در بین آنها هم زنا، هم شرک و هم انواع گناهان وجود دارد، بدون اینکه به خود بگویند گناه است چون اگر در کتابهایشان چنین گناهانی را پیامبرانشان انجام داده باشد خوب چرا خودشان نیز انجام ندهند.
در کتاب پیدایش باب ۹ دربارهی نوح و در باب ۱۶ همان کتاب دربارهی لوط و در کتاب خروج باب ۳۲ دربارهی هارون و در کتاب سلاطین باب ۱۱ دربارهی سلیمان که سلام خداوند بر همهی آنها باد صریحاً تهمت کفر و شرک و فسق و گناه بسته شده است.
و اگر پیامبر ما به حساب آنان قرآن را از روی کتاب آنان نوشته است پس باید چنین موضوعاتی در آن میبود ولی قرآن مجید نوح÷را در سوره شعراء رسول امین معرفی کرده است و دربارهی حضرت لوط چنین گفته است: ﴿وَلُوطًا ءَاتَيۡنَٰهُ حُكۡمٗا وَعِلۡمٗا وَنَجَّيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡقَرۡيَةِ ٱلَّتِي كَانَت تَّعۡمَلُ ٱلۡخَبَٰٓئِثَۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمَ سَوۡءٖ فَٰسِقِينَ ٧٤﴾[الأنبیاء:۷۴] «و به لوط شناخت (اسرار اشیاء) و دانش (سودمند) عطاء کردیم، و او را از شهر و دیاری که (مردمان آن) کارهای زشت و پلید انجام میدادند رهایی بخشیدیم. آنان مردمان بدی بودند و (از طاعت خدا و عمل طبعپسند) سرکشی میکردند».
در تورات حضرت هارون صریحاً به گوسالهپرستی متهم شده است، عبارت تورات چنین است: «هارون در غیبت موسی بنا به پیشنهاد بنی اسرائیل بتی از زیور آلات ساخت و از تمام بنی اسرائیل خواست که آن را پرستش کنند و برایش قربانی نمایند و به آنها گفت که همین معبود شما که شما را از مصر بیرون کرده است». اما قرآن دقیقاً عکس این مطلب را آورده است: ﴿وَلَقَدۡ قَالَ لَهُمۡ هَٰرُونُ مِن قَبۡلُ يَٰقَوۡمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِۦۖ وَإِنَّ رَبَّكُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَٱتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوٓاْ أَمۡرِي ٩٠﴾[طه: ۹۰] «هارون (که به هنگام وقوع چنین آشوبی در میانشان به سر میبرد،) پیشتر (از برگشتن موسی از میعادگاه) به بنیاسرائیل گفت: ای قوم من! با این (گوساله زرّینْ) شما دچار بلا (و آزمون بزرگ و سختی) شدهاید. پروردگار شما خداوند مهربان است (نه کس و نه چیز دیگری). اکنون که چنین است، از من پیروی کنید و از فرمان من اطاعت نمائید».
همچنین دربارهی حضرت سلیمان چنین نوشتهاند: «وقتی سلیمان به سن پیری رسید همسران وی او را به سوی معبودان دیگر متمایل کردند اینجا بود که دیگر دلش متوجه خداوند نبود همان طور که حال پدرش داوود بود. به هر حال سلیمان از از عسترون که معبود صیرانیها و ملکوم منفور که بت عمونیها بود پیروی کرد».
اما قرآن میفرماید: ﴿وَوَهَبۡنَا لِدَاوُۥدَ سُلَيۡمَٰنَۚ نِعۡمَ ٱلۡعَبۡدُ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٌ ٣٠﴾[ص: ۳۰] «و ما سلیمان را به داوود عطا کردیم و چه نیک بندهای بود چرا که همواره توبه میکرد».
همچنین میفرماید: ﴿وَإِنَّ لَهُۥ عِندَنَا لَزُلۡفَىٰ وَحُسۡنَ مََٔابٖ ٤٠﴾[ص: ۴۰] «قطعاً سلیمان در پیشگاه ما، مقامی ارجمند و سرانجامی نیکو دارد».
با وجود این تفاوتهای بزرگ، اگر صاحبان این عقیده که قرآن از روی صحف پیشین نوشته شده است باز بر عقیدهشان بمانند واقعا جاهلاند و دلهایشان مرده است.
اما کسانی که میگویند پیامبر خودش با دست خودش آن را نوشته است باید گفت که این از همه جاهلتر است چون بیش از ۲۰ سال طول کشید که تمام قرآن نازل شود. در ضمن قرآن را بر روی پوستهای درختان و حیوانات و تخته سنگها و... مینوشتند، و یک کتاب کامل نبود که یک دفعه آن را بیرون بیاورد و بگوید این کتاب من است و از من پیروی کنید. در ثانی پیامبر بیسواد و اُمّی بودند و قرآنی که با آن همه زیباییِ لفظی که بزرگترین شاعران را به خشوع در میآورد قبل از آن یک بیت شعر از پیامبر نیز اثبات نشده است که آن بزرگوار سروده باشند. همچنین اگر تمام آیات و احادیث صحیح مربوط به هستی جمع آوری شود خواهی دید که همدیگر را تکمیل میکنند و هیچ اختلافی باهم ندارند و این نشان دهندهی آن است که از جانب خداوند نازل شده است.