ابولهب
خداوند میفرماید: ﴿تَبَّتۡ يَدَآ أَبِي لَهَبٖ وَتَبَّ ١ مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُ مَالُهُۥ وَمَا كَسَبَ ٢ سَيَصۡلَىٰ نَارٗا ذَاتَ لَهَبٖ ٣ وَٱمۡرَأَتُهُۥ حَمَّالَةَ ٱلۡحَطَبِ ٤ فِي جِيدِهَا حَبۡلٞ مِّن مَّسَدِۢ ٥﴾[المسد] «نابود باد ابولهب! و حتماً هم نابود میگردد. دارایی و آنچه (از شغل و مقام) به دست آورده است، سودی برایش نمیرساند (و او را از آتش دوزخ نمیرهاند). به آتش بزرگی در خواهد آمد و خواهد سوخت که زبانهکش و شعلهور خواهد بود. و همچنین همسرش که (در اینجا آتش بیار معرکه و سخنچین است در آنجا بدبخت و) هیزمکش خواهد بود. در گردنش رشته طناب تافته و بافتهای از الیاف است».
در این سوره کل دین محمد ج در گروی یک جمله از عموی پیامبر ابولهب میباشد. خداوند میفرماید که قطعاً ابولهب و زنش جهنمی هستند و پیامبر این سوره را در بین مردم میخواند و ابولهب نیز از این سوره آگاهی داشت و میتوانست که حتی به دروغ بگوید که منایمان آوردم و کتاب تو دروغ گفته که منایمان نمیآورم. در واقع دینش در گرو یک جمله بود اما نگفت.
این نیز از قطعی بودن و وحی بودن قرآن حاکی میشود.