مونثبودن عنکبوت بافنده
خداوند در سورهی عنکبوت میفرماید: ﴿مَثَلُ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡلِيَآءَ كَمَثَلِ ٱلۡعَنكَبُوتِ ٱتَّخَذَتۡ بَيۡتٗاۖ وَإِنَّ أَوۡهَنَ ٱلۡبُيُوتِ لَبَيۡتُ ٱلۡعَنكَبُوتِۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ ٤١﴾[العنکبوت: ۴۱] «کار کسانی که جز خدا، (اشخاص و اصنام و اشیایی را به دوستی برگرفتهاند، و از میان آفریدگان، برای خود) سرپرستانی برگزیدهاند، همچون کار عنکبوت است که (برای حفظ خود از تارهای ناچیز) خانهای برگزیده است (بدون دیوار و سقف و در و پیکری که وی را از گزند باد و باران و حوادث دیگر در امان دارد). بیگمان سستترین خانهها خانه و کاشانه عنکبوت است، اگر (آنان از سستی معبودها و پایگاههایی که غیر از خدا برگزیدهاند باخبر بودند، به خوبی) میدانستند (که در اصل بر تار عنکبوت تکیه زدهاند)».
خداوند در این آیه عنکبوت را با تای مونث آورده است (تِ) و در کل منظورش این است که فقط عنکبوت ماده است که تار ایجاد میکند و عنکبوت نر نمیتواند تار بسازد.
آیا اگر میگویید که پیامبر خودش آن را نوشته و وحی نیست از کجا میدانست که فقط عنکبوت ماده تار تولید میکند؟ آیا عنکبوت را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده بود؟ آیا آزمایشگاه داشت تا بداند؟
دانشمندان این را نیز به تازگی کشف کردهاند که فقط عنکبوت ماده است که تار تولید میکند.
هیچ میدانید که کل دین محمد میتوانست در گرو این یک آیه باشد؟ اگر دانشمندان خلاف این را ثابت میکردن کل قرآن زیر سوال نمیرفت؟ اینکه خداوند هم میگوید نمیتوانید مثل قرآن را بیارید همین است.
﴿قُل لَّئِنِ ٱجۡتَمَعَتِ ٱلۡإِنسُ وَٱلۡجِنُّ عَلَىٰٓ أَن يَأۡتُواْ بِمِثۡلِ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ لَا يَأۡتُونَ بِمِثۡلِهِۦ وَلَوۡ كَانَ بَعۡضُهُمۡ لِبَعۡضٖ ظَهِيرٗا ٨٨﴾[الإسراء: ۸۸] «بگو: اگر همه مردمان و جملگی پریان گرد آیند و متّفق شوند بر اینکه همچون این قرآن را (با این اعجاز علمی جاویدان) بیاورند، نمیتوانند مانند آن را بیاورند و ارائه دهند، هرچند هم برخی از ایشان پشتیبان و مددکار برخی دیگر شوند (چرا که قرآن کلام یزدان و معجزه جاویدان آفریدگار است و هرگز از معلومات محدود آفریدگان چنین چیزی ساخته نیست)».
معمولاً دانشمندان بزرگ وقتی به حقیقتی میرسند سعی میکنند دانستههای خود را به صورت کتابی در آورند تا در اختیار مردم نیز قرار گیرد ولی با گذشت زمان و پیشرفت جدید در علم کتابهایشان توسط دانشمندان دیگر منسوخ میشود و دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرد. حتی ممکن است که یک دانشمند در اول یک نظریه داشته باشد و در آن مورد کتابی هم نوشته باشد اما در طول حیات خود شاید از آن نظرش بر گردد و کتابی جدید بنویسد اما کتاب ما قرآن که بیش از ۱۴۰۰ سال از نزول آن رفته است نه تنها با گذر زمان کهنه و قدیمی نمیشود بلکه هرچه علم انسان بیشتر پیشرفت میکند کاربرد و درخشندگی قرآن نیز بیشتر میشود. این است کتاب ما مسلمانان که به تحقیق معجزه است.
خداوند میفرماید: ﴿لِّكُلِّ نَبَإٖ مُّسۡتَقَرّٞۚ وَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ ٦٧﴾[الأنعام: ۶۷] «هر خبری (که خداوند در قرآن بیان کرده است) موعد خود دارد (و در هنگام مقرّر و جای معین تحقّق میپذیرد) و (صدق این اخبار را به هنگام وقوع) خواهید دانست».
آری برای هر خبری موعدی مقرر هست و خوشا به حال آنان که با دیدهی معرفت به کتاب خدا مینگرند و به تمام آن ایمان میآورند.