اهل و خانواده مرد
راغب اصفهانی میگوید: اهل مرد یعنی کسانی که با او در یک خانه زندگی مینمایند، سپس این کلمه را تعمیم دادهاند و به خویشاوندان هم اهل بیت گفتهاند. پس اهل و اهل بیت مشخص یعنی کسانی که با او در یک خانه زندگی میکنند. در نصوص قرآنی اهل به همین معنی آمده است، چنان که خداوند متعال میفرماید: ﴿قُلۡنَا ٱحۡمِلۡ فِيهَا مِن كُلّٖ زَوۡجَيۡنِ ٱثۡنَيۡنِ وَأَهۡلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيۡهِ ٱلۡقَوۡلُ وَمَنۡ ءَامَنَۚ وَمَآ ءَامَنَ مَعَهُۥٓ إِلَّا قَلِيلٞ ٤٠﴾[هود: ۴۰]. «(به نوح) گفتیم: از هر جفتى از حیوانات (از نر و ماده) یک زوج در آن (کشتى) حمل کن! همچنین خاندانت را (بر آن سوار کن) -مگر آنها که قبلا وعده هلاک آنان داده شده (همسر و یکى از فرزندانت)- و همچنین مؤمنان را! اما جز عده کمى همراه او ایمان نیاوردند!».
و برادران یوسف÷گفتند : ﴿وَنَمِيرُ أَهۡلَنَا﴾[یوسف: ۶۵].
«و ما براى خانواده خویش مواد غذایى مىآوریم».
﴿مَسَّنَا وَأَهۡلَنَا ٱلضُّرُّ﴾[یوسف: ۸۸].
«اى عزیز! ما و خاندان ما را ناراحتى فرا گرفته».
تنگدستی و زیان، ما و خانوادهمان را فرا گرفته است، و یوسف÷گفت: ﴿وَأۡتُونِي بِأَهۡلِكُمۡ أَجۡمَعِينَ ٩٣﴾[یوسف: ٩۳].
«و همه نزدیکان خود را نزد من بیاورید!». اهل و خانوادۀ آنها، پدر یوسف و همسرِپدرش و برادرانش بودند همانگونه که خداوند میفرماید: ﴿فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَىٰ يُوسُفَ ءَاوَىٰٓ إِلَيۡهِ أَبَوَيۡهِ وَقَالَ ٱدۡخُلُواْ مِصۡرَ إِن شَآءَ ٱللَّهُ ءَامِنِينَ ٩٩ وَرَفَعَ أَبَوَيۡهِ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ وَخَرُّواْ لَهُۥ سُجَّدٗاۖ وَقَالَ يَٰٓأَبَتِ هَٰذَا تَأۡوِيلُ رُءۡيَٰيَ مِن قَبۡلُ قَدۡ جَعَلَهَا رَبِّي حَقّٗا﴾[یوسف: ٩٩-۱۰۰].
«و هنگامى که بر یوسف÷ وارد شدند، او پدر و مادر خود را در آغوش گرفت، و گفت: «همگى داخل مصر شوید، که ان شاء الله در امن و امان خواهید بود!». و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند، و همگى به تعظیم و اکرام براى آن دو به سجده (تعظیم نه عبادت) افتادند (چون سجده کردن براى تعظیم در شریعت یوسف÷ جایز بود)، و گفت: پدر! این تعبیر خوابى است که قبلا دیدم».
در همه این شواهد قرآنی میبینی که کلمۀ «اهل» فقط بر کسانی اطلاق میشود. که در یک خانه زندگی میکنند. به هیچ عنوان خویشاوندان اهل به شمار نمیآیند.
زن از جملۀ اهل بیت و بلکه اولین عضو خانه است. بنابراین، به دلیل. ۱- لغت، ۲- شریعت، ۳- عرف، ۴- عقل، اهل مرد همسرش میباشد و بعد از این دلائل دیگر دلیلى و جود ندارد.
۱- دلیل لغت: راغب اصفهانی میگوید: وقتی میگویند: «اهل الرجل» یعنی زنش ... و «تأهل» یعنی ازدواج کرد. و از همین جاست آنچه میگویند که: «أهلک الله في الجنة». یعنی خداوند در بهشت به تو زنی بدهد و در آن برایت اهل و خانوادهای قرار دهد که گرد هم آیید. و در مختارالصحاح رازی میگوید: (اهل الرجل) یعنی مرد ازدواج کرد و وارد خانهاش شد و در آن نشست و جای گرفت؟ پس این هم دلیل لغوى!.
۲- دلیل شرعی: در این آیات تأمل کنید: ﴿فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى ٱلۡأَجَلَ وَسَارَ بِأَهۡلِهِۦٓ﴾[القصص: ۲٩].
«هنگامى که موسى مدت خود را به پایان رسانید و همراه خانوادهاش (از مدین به سوى مصر) حرکت کرد».
در آن وقت کسی جز همسرش همراه او نبود، پس اهل یعنی زن.
﴿يَٰوَيۡلَتَىٰٓ ءَأَلِدُ وَأَنَا۠ عَجُوزٞ وَهَٰذَا بَعۡلِي شَيۡخًاۖ﴾[هود: ٧۲].
«ساره گفت: اى واى بر من! آیا من فرزند مىآورم در حالى که پیرزنم، و این شوهرم پیرمردى است؟». فرشتگان در پاسخ او چه گفتند و او را به چه توصیف کردند؟ ﴿قَالُوٓاْ أَتَعۡجَبِينَ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِۖ رَحۡمَتُ ٱللَّهِ وَبَرَكَٰتُهُۥ عَلَيۡكُمۡ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِۚ إِنَّهُۥ حَمِيدٞ مَّجِيدٞ ٧٣﴾[هود: ٧۳].
«فرشتگان گفتند: «آیا از فرمان خدا تعجب میکنی؟! این رحمت خدا و برکاتش بر شما خانواده است، چرا که او ستوده و والا است!».
اگر ساره زن ابراهیم÷از اهل بیت ابراهیم نمیبود خداوند با این معجزه بر او رحم نمیکرد و بر او برکت نمیفرستاد سپس اسحاق در شکم او قرار گرفت و او حامله شد، پس تعجبی نیست (و از آن گذشته کسی در خانه نبود که به آن اهل گفته شود و در خانه فقط ابراهیم و همسرش ساره بود و خداوند فرمود اهل بیت و این قویترین دلیل است براى اثبات اینکه زن و همسر هرکس اهل بیت آن شخص است).
خواهر موسی به فرعون گفت: ﴿هَلۡ أَدُلُّكُمۡ عَلَىٰٓ أَهۡلِ بَيۡتٖ يَكۡفُلُونَهُۥ لَكُمۡ وَهُمۡ لَهُۥ نَٰصِحُونَ ١٢﴾[القصص: ۱۲].
«آیا شما را به خانوادهاى راهنمایى کنم که مىتوانند این نوزاد را براى شما کفالت کنند و خیرخواه او باشند؟!».
منظور خواهر موسی از اهل بیت چه کسی بود؟ آیا نخستین کسی که مد نظر او بود مادرش نبود، چون سرپرستی کودک شیرخوار را دایه و زنی که به او شیر میدهد به عهده دارد و در اینجا این کار به عهدۀ مادر موسی است، از اینرو خداوند میفرماید: ﴿فَرَدَدۡنَٰهُ إِلَىٰٓ أُمِّهِۦ كَيۡ تَقَرَّ عَيۡنُهَا وَلَا تَحۡزَنَ﴾[القصص: ۱۳]. «ما او را به مادرش بازگرداندیم تا چشمش روشن شود و غمگین نباشد».
حتی همسر عزیز مصر خطاب به شوهرش گفت: ﴿قَالَتۡ مَا جَزَآءُ مَنۡ أَرَادَ بِأَهۡلِكَ سُوٓءًا﴾[یوسف: ۲۵].
«آن زن گفت: کیفر کسى که بخواهد نسبت به اهل تو خیانت کند چیست؟» یعنی کسی که نسبت به زن تو اراده بد داشته باشد.
آیات زیر چند آیهای است دربارۀ لوط و همسرش که خداوند در همه جاهایی که سخن از نجات دادن لوط و همراهانش میکند، زنش را تحت مسمای اهل داخل میکند و اگر زنش جزو اهل او نمیبود، او را استثنا نمیکرد. )زیرا اگرجزو اهل بیت نباشد دیگر نیازى به استثناء نیست. ویراستار). خداوند میفرماید: ﴿فَأَنجَيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ كَانَتۡ مِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ ٨٣﴾[الأعراف: ۸۳].
«(چون کار به اینجا رسید،) ما او و خاندانش را رهایى بخشیدیم، جز همسرش، که از بازماندگان (در شهر) بود».
﴿قَالُواْ يَٰلُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَن يَصِلُوٓاْ إِلَيۡكَۖ فَأَسۡرِ بِأَهۡلِكَ بِقِطۡعٖ مِّنَ ٱلَّيۡلِ وَلَا يَلۡتَفِتۡ مِنكُمۡ أَحَدٌ إِلَّا ٱمۡرَأَتَكَ﴾[هود: ۸۱]. «(فرشتگان عذاب) گفتند: «اى لوط! ما فرستادگان پروردگار توایم! آنها هرگز دسترسى به تو پیدا نخواهند کرد! در دل شب، خانوادهات را (از این شهر) حرکت ده! و هیچ یک از شما پشت سرش را نگاه نکند، مگر همسرت».
﴿فَأَنجَيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ قَدَّرۡنَٰهَا مِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ﴾[النمل: ۵٧]. «ما او و خانوادهاش را نجات دادیم، بجز همسرش که مقدر کردیم جزء باقىماندگان (در آن شهر) باشد!».
﴿قَالَ إِنَّ فِيهَا لُوطٗاۚ قَالُواْ نَحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَن فِيهَاۖ لَنُنَجِّيَنَّهُۥ وَأَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ كَانَتۡ مِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ ٣٢﴾[العنکبوت: ۳۲].
«(ابراهیم) گفت: «در این آبادى لوط است!» گفتند: ما به کسانى که در آن هستند آگاهتریم! او و خانوادهاش را نجات مىدهیم، جز همسرش که در میان قوم (گنهکار) باقى خواهد ماند».
﴿لَا تَخَفۡ وَلَا تَحۡزَنۡ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهۡلَكَ إِلَّا ٱمۡرَأَتَكَ كَانَتۡ مِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ ٣٣﴾[العنکبوت: ۳۳].
«هنگامى که فرستادگان ما نزد لوط آمدند، از دیدن آنها بدحال و دلتنگ شد، گفتند: «نترس و غمگین مباش، ما تو و خانوادهات را نجات خواهیم داد، جز همسرت که در میان قوم باقى مىماند».
خداوند استثناء را تکرار کرد با اینکه هر دو آیه به هم نزدیک هستند و در میانشان فقط یک آیه قرار دارد: ﴿وَإِنَّ لُوطٗا لَّمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٣٣ إِذۡ نَجَّيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ أَجۡمَعِينَ ١٣٤ إِلَّا عَجُوزٗا فِي ٱلۡغَٰبِرِينَ ١٣٥﴾[الصافات: ۱۳۳-۱۳۵].
«و لوط از رسولان (ما) است! و به خاطر بیاور زمانى را که او و خاندانش را همگى نجات دادیم، مگر پیرزنى که از بازماندگان بود (و به سرنوشت آنان گرفتار شد)!».
اگر عربهایی که قرآن بر آنها نازل شده میتوانستند کلمۀ «اهل» را به چیزی دیگر غیر از همسر معنی کنند و بیآن که همسر را در مفهوم اهل مدنظر داشته باشند اهل را معنی کنند، انگیزهای برای تکرار استثنای همسر لوط از اهل نبود. پس بدین خاطر بر استثنای زن لوط در هر باری که اهل او ذکر میشود اصرار و پافشاری شده است.
۳- دلیل عرف: اطلاق لفظ «اهل» و اینکه منظور از آن همسر باشد تا به امروز متداول و متعارف است، مثلاً اگر کسی بگوید: «جاءت معي أهلي». «اهل من به همراهم آمد». منظورش زنش است و مردم هم میفهمند که منظور او زنش میباشد. (تا بحال دولتهاى عربى اگرکسى این جمله را گفت همه میفهمند که منظور همسر است).
۴- دلیل عقلی: هر مردی خانهاش را با همسرش آغاز میکند! و هر خانوادهای با پدر و مادر و مرد و زن شکل میگیرد. و میتوان قبل از آنکه فرزندان به دنیا بیایند زن را اهل و خانواده نامید حتی اگر آن مرد پدر و مادر و برادری نداشته باشد و تنها زنش باشد. پس زن اولین کسی هست که در خانه کلمۀ اهل بر او اطلاق میگردد! و او اولین اهل بیت مرد! و نخستین فرد خانوادۀ اوست، از اینرو به زن گفتهاند: کدبانو. و زن تنها اهل مرد یا از اهل بیت او نیست و بلکه بانوی خانه است. بنابراین زن، اهل مرد و از جملۀ اهل بیت اوست پس به چه دلیلی همسران پیامبران از اهل بیت او قرار نمیگیرند؟! زن موسی اهل اوست و زن ابراهیم از اهل و خانوادۀ ابراهیم به شمار میآید، همسر عمران اهل اوست و همسر لوط از اهل اوست و زنان همۀ مردم از اهل بیت آنها هستند بجز پیامبرصکه زنان پاک او نباید اهل بیت او باشند!!! این شیعیان با چه زبانی سخن میگویند؟!.