آمدن یک کلمه با صیغۀ عام در حالی که منظور از آن یک چیز خاص است
آمدن یک کلمه با صیغۀ عام در حالی که منظور از آن یک چیز خاص است، مفهومی است آشنا و معروف در زبان عربی، اما به شرطی که قرینههایی دال بر این باشد که معنی عام در نظر گرفته نشده است. قرینه میتواند حالیه باشد یا لفظی قرینۀ حالیه مانند اینکه خداوند میفرماید: ﴿إِنَّ فِرۡعَوۡنَ عَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَجَعَلَ أَهۡلَهَا شِيَعٗا﴾[القصص: ۴].
«فرعون در زمین (مصر) برترىجویى کرد، و اهل آن را به گروههاى مختلفى تقسیم نمود».
در این آیه کلمه «ارض» (زمین) و «اهلها» (اهل آن) عام هستند اما منظور از آن سرزمین مصر و اهل مصر میباشد که با وجود عام بودن این کلمات مفهوم و مراد آنها خاص است. و قرینه برای چنین معنای خاصی این است که از نظر تاریخی ما به طور قطع میدانیم که فرعون بر همۀ زمین در عالم حکومت نکرده است.
همچنین خداوند متعال دربارۀ بادى که برقوم عاد فرستاد میفرماید: ﴿تُدَمِّرُ كُلَّ شَيۡءِۢ بِأَمۡرِ رَبِّهَا﴾[الأحقاف: ۲۵]. «همه چیز را بفرمان پروردگارش در هم میکوبد و نابود میکند». پس لفظ ﴿كُلَّ شَيۡءِۢ﴾عام است ولکن قرینهاى که بعد از آن آمده دلالت بر خصوص میکند و بعد از آن خداوند میفرماید: ﴿فَأَصۡبَحُواْ لَا يُرَىٰٓ إِلَّا مَسَٰكِنُهُمۡۚ﴾[الأحقاف: ۲۵]. «آنها صبح کردند در حالى که چیزى جز خانههایشان به چشم نمىخورد». معنى را از عام به خاص تغییر داد زیرا مساکن را در بر نگرفت در حالى که اول گفته بود همه چیز ﴿كُلَّ شَيۡءِۢ﴾.
کلمۀ «اهل بیت» که در آیۀ مذکور(آیه تطهیر) آمده گرچه با صیغۀ عام آمده اما قرینههایی وجود دارند که وقتی به گوش شنونده بخورد چنین میرساند که منظور از آن، همسران پیامبر بودهاند این قریـنهها عبـارتـند از: ۱ ـ معنی حقیقی کلمۀ «اهـل البیت»، که معنی حقیقی آن زن و همسر است. ۲ ـ سیاق آیـه و سبب نـزول. ۳ ـ هیچ قرینهای وجود نداشت تا پیامبرصبه طور قطعی بداند که منظور و مراد عام است از اینرو ایشانصبرای آلعبا دعا کرد. و همچنین دعای پیامبرصمیتواند قرینه و بیانگر دو چیز برای ما باشد:
نخست، اینکه قبل از همه چیز منظور و مراد آیه زنان پیامبر میباشند.
دوم، اینکه از دعای پیامبر ثابت میشود که بقیۀ اهل بیت هم مشمول حکم آیه هستند، و اگر دعای پیامبر نمیبود ما نمیتوانستیم به طور قطعی بدانیم که بقیۀ اهل بیت مشمول حکم آیه هستند.
اما منحصر کردن آیه به آلعبا و خارج ساختن همسران پیامبرصاز آن از چند جهت باطل است!!.
۱- معنی لغوی اهل بیت، زنان مرد و کسانی که با او در یک خانه زندگی میکنند میباشد. و به هنگام نزول آیه در خانۀ پیامبر جز همسرانش کسی دیگر از اهل بیت نبود.
۲- معنی حقیقی اهل، همسر است. اما اهل قرار دادن خویشاوندان، از روی مجاز است. قبلاً گفتۀ راغب اصفهانی را بیان کردیم که گفت: اهل مرد در اصل کسانی هستند که با او در یک خانه زندگی میکنند سپس این مفهوم را تعمیم داده و گفتهاند: اهل بیت مرد یعنی خویشاوندان او. تنها زمانی میتوان یک کلمه را بر معنی مجازی حمل کرد که دو چیز باشد: الف ـ مانع, ب ـ قرینه.
باید ابتدا مانعی باشد که مانع حمل آن کلمه بر معنی حقیقی باشد و سپس قرینهای باشد که آن کلمه را به معنی مجازی آن برگرداند. در اینجا اگر آیۀ مذکور بر معنی حقیقی خود که همسر است حمل شود، هیچ مانعی نیست بلکه به هنگام نزول آیه حتی قرینهای نیست که عام بودن مفهوم آیه را ترجیح دهد تا چه برسد به اینکه آن را در معنی مجازی منحصر گرداند.
۳- سبب نزول: همسران پیامبرصسبب نازل شدن آیه بودند، و قبل از همه چیز سبب داخل در حکم است، از اینرو وقتی ام سلمه در مورد اینکه با آلعبا وارد شود گفت: آیا مگر من از اهل بیت تو نیستم؟! پیامبرصدر جوابش فرمود: تو از اهل بیت من هستی و تو بر خیر هستی، یعنی قبلاً چنین خیری شامل حال تو شده است و انگیزهای برای داخل شدن تو با آنها نیست، چون سبب نزول آیه تو هستی. و همین است مفهوم گفتۀ پیامبرصچنان که در روایتی دیگر آمده: تو بر خیر هستی، تو از همسران پیامبر میباشی. این بدان معناست که اگر آلعبا از اول مشمول حکم آیه میبودند، پیامبرصبرایشان دعا نمیکرد.
۴- سیاق آیات: سیاق از اینکه سخنی بیگانه و دیگری(یعنی در غیر همان موضوع) در میان دو سخن که برای یک هدف و مقصود ارائه شدهاند منع میکند وگرنه هر گاه در وسط کلام، سخن بیربطی بیاید سخن بیارزش و زشت میگردد. باید کلام پروردگار را از آن منزه دانست، پس عصمت افرادی مشخص با اموری که ویژۀ کسانی دیگر هست چه ربطی دارد که باید در میان مسایل مربوط با آنها بیان شود؟!.
۵- منظور آیۀ خانه پیامبرص است نه خانۀ کسی دیگر: به هنگام نزول آیه همسران پیامبر در خانۀ او بودند و خانۀ پیامبر از خانه علیسجدا بود. و امکان ندارد که به ذهن پیامبر یا کسی دیگر چنین خطور کند که منظور از فرمودۀ: «اهل البیت» اهل بیت علی هستند، بلکه فقط منظور خانۀ پیامبر است. و هرکس که معتقد است اهل بیت یعنی فقط آلعبا، از سخن او چنین بر میآید که آیه فقط خاص اهل بیت علی است نه اهل بیت پیامبر، و گویا پیامبر در این آیه علی هست و فرقی ندارند، چون اگر ما پیامبر را برداریم و به جای او علی را بگذاریم، معنی آیه تغییر نمیکند. و همچنین این مفهوم را هم لغو کردهایم که پیامبر خود خانهای مخصوص به خود داشته باشد که میتواند محل نزول رحمتها و برکتهای الهی باشد هیچ مسلمان و بلکه هیچ عاقلی چنین چیزی نمیگوید. به خاطر این چیزها و موارد دیگر پیامبرصمطمئن نبود که معنی آیه عام باشد و همه را فرا بگیرد از این رو دعای معروف خود را برای آلعبا کرد. و از این طریق ما به عموم بودن آیه یقین حاصل نمودیم و اگر حدیث آلعبا نمیبود ما به عموم بودن آیه یقین حاصل نمیکردیم، و آن وقت مفهوم عام بودن فقط در حد گمان میبود.