معنی آيه چيست؟
شاید کسی بپرسد مفهوم و منظوری که آیه بدان اشاره دارد چیست؟ در جواب میگوییم: خداوند در آن آیه همسران پیامبر را راهنمایی میکند که از همه آنچه که مناسب با جایگاه خانۀ پیامبر نیست اجتناب کنند. و از آنجا که آنها به این خانه که خانۀ بزرگترین پیامبر و آخرین و پاکترین پیامبران است منسوب هستند باید اهمیت این منتسب بودن و اهمیت جایگاهی که خداوند آنها را در آن قرار داده، درک کنند. و نیز پاکیای را که خدا برای آنها میخواهد و دوست دارد بدان متصف باشند، دریابند. از اینرو خداوند زنان پیامبر را از خواستن زینت و مخارجی که زنان دیگر از شوهرانشان میخواهند نهی کرده و بیان میدارد هر کسی از ایشان گناهی آشکار انجام دهد، عذابش دو چندان خواهد بود. جملۀ شرطیه وقوع شرط را اقتضا نمیکند. مانند آنکه کسی به فرزندش بگوید: «اگر مردود شوی تو را میزنم» که هدف ترساندن اوست تا مردود نشود. از اینرو خداوند خطاب به پیامبرش میفرماید: ﴿لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٦٥﴾[الزمر: ۶۵]. «اگر مشرک شوى، تمام اعمالت تباه مىشود و از زیانکاران خواهى بود!».
اما ایشانصشرک نورزید و عملش نابود نگردید. همچنین در جای دیگری خطاب به او میفرماید: ﴿فَإِن كُنتَ فِي شَكّٖ مِّمَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ فَسَۡٔلِ ٱلَّذِينَ يَقۡرَءُونَ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكَۚ﴾[یونس: ٩۴]. «و اگر در آنچه بر تو نازل کردهایم تردیدى دارى، از کسانى که پیش از تو کتاب آسمانى را مىخواندند بپرس».
و حال آنکه پیامبر شک نکرد و از کسی هم نپرسید. و همین طور است فرمودۀ پروردگار به امهات المومنین که خطاب به آنان میفرماید: ﴿يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ مَن يَأۡتِ مِنكُنَّ بِفَٰحِشَةٖ مُّبَيِّنَةٖ يُضَٰعَفۡ لَهَا ٱلۡعَذَابُ﴾[الأحزاب: ۳۰]. «اى همسران پیامبر! هر کدام از شما گناه آشکار و فاحشى مرتکب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود».
و هیچکس از آنها مرتکب کار زشتی نشد و عذاب دو چندان برایش مقدر نگشت، بلکه برعکس این اتفاق افتاد آن گونه که به زودی توضیح خواهیم داد. همچنین نهی کردن از چیزی مستلزم تحقق یافتن آنچه از آن نهی شده (منهی عنه) نیست، همان طور که خداوند متعال میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ ٱتَّقِ ٱللَّهَ وَلَا تُطِعِ ٱلۡكَٰفِرِينَ وَٱلۡمُنَٰفِقِينَۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمٗا ١﴾[الأحزاب: ۱]. «اى پیامبر! تقواى الهى پیشه کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن که خداوند عالم و حکیم است». و این در آغاز سورهای است که خداوند در آن همسران پیامبرش را مورد خطاب قرار داده و فرمود: «فلا تخضعن بالقول»: «صداهایتان را نرم نکنید». و بعد میفرماید: ﴿وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰۖ وَأَقِمۡنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِعۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ﴾[الأحزاب: ۳۳]. «و در خانههاى خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت کنید».
و حال آنکه پیامبر خدا از منافقان و کافران فرمانبرداری نکرد، و همسرانش با نرم سخن گفتن باعث فریبندگی و فتنه نشدند و مانند دوران جاهلیت پیش خود نمایی نکردند، بلکه آنها نماز را بر پا میداشته و زکات اموال را پرداختند و تقوای الهی پیشه نموده و از خدا و پیامبرش اطاعت کردند، و آنها این موعظه و پند الهی را به بهترین صورت در زندگی خویش پیاده نمودند و خدا و پیامبر و جهان آخرت و زندگی با پیامبر را با وجود فقر پیامبر و خالی بودن خانهاش از تمامی آنچه که ممکن است زن را جذب نماید و او را فریب دهد تا در آن خانه بماند، انتخاب کردند. و انتخاب خدا و پیامبر و جهان آخرت و ترجیح آن بر زندگانی دنیا و زیبایی آن، از طرف ایشان صادقانه و حقیقی بود و مورد قبول خداوند قرار گرفت، خداوندی که هیچ چیز پنهانی بر او پوشیده و پنهان نمیماند. و دلیل این است که خداوند این انتخاب را پذیرفت و به پاداش آن چند چیز را به آنها داد:
۱- حرمت ازدواج با زنی دیگر پس از آنها.
۲- حرام بودن طلاق دادن یکی از آنها به خاطر آنکه پیامبر صبا زنی دیگر ازدواج نماید.
مطالب فوق در آیۀ ۵۲ همین سوره بیان شدهاند، آنجا که خداوند میفرماید: ﴿لَّا يَحِلُّ لَكَ ٱلنِّسَآءُ مِنۢ بَعۡدُ﴾[الأحزاب: ۵۲].
«بعد از این دیگر زنى بر تو حلال نیست». یعنی نمیتوانی با زنانی دیگر غیر از اینان ازدواج کنی.
پس در ادامه میفرماید: ﴿وَلَآ أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنۡ أَزۡوَٰجٖ وَلَوۡ أَعۡجَبَكَ حُسۡنُهُنَّ﴾[الأحزاب: ۵۲]. «و نمىتوانى همسرانت را به همسران دیگرى مبدل کنى ( بعضى را طلاق دهى و همسر دیگرى به جاى او برگزینى) هر چند جمال آنها مورد توجه تو واقع شود». این آیه بیان میدارد که طلاق دادن زنان پیامبرصحرام است.
و از جملۀ پاداشهایی که خداوند به آنها داده، این است که آنها را به عنوان مادران مؤمنان انتخاب کرده است: ﴿ٱلنَّبِيُّ أَوۡلَىٰ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ مِنۡ أَنفُسِهِمۡۖ وَأَزۡوَٰجُهُۥٓ أُمَّهَٰتُهُمۡ﴾[الأحزاب: ۶].
«پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است، و همسران او مادران آنها (مؤمنان) محسوب مىشوند».
و همچنین بعد از وفات پیامبرصازدواج کردن با آنان حرام است، تا همسران همیشگی پیامبر باشند، و تنها در دنیا همسر او نباشند، بلکه در آخرت نیز همسر اوصباشند.
﴿وَمَا كَانَ لَكُمۡ أَن تُؤۡذُواْ رَسُولَ ٱللَّهِ وَلَآ أَن تَنكِحُوٓاْ أَزۡوَٰجَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦٓ أَبَدًاۚ إِنَّ ذَٰلِكُمۡ كَانَ عِندَ ٱللَّهِ عَظِيمًا ٥٣﴾[الأحزاب: ۵۳].
«و شما حق ندارید رسول خداص را آزار دهید، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآورید که این کار نزد خدا بزرگ است!».
این رهنمودها و هشدارها و توصیهها برای چه بودند؟ برای آن بودند که خداوند میخواهد این خانه، پاک و به دور از همۀ چیزهایی باشد که صفای پاکی آن را مکدر مینماید، و به جایگاه والای آن خدشه وارد میکند. پس اینکه خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا﴾[الأحزاب: ۳۳].
«خداوند فقط مىخواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد».بیان علت و هدف اوامر و نواهی این است, که در سیاق کلام آمدهاند، همان طور که خداوند در آیۀ ۵۳ همین سوره میفرماید: ﴿وَإِذَا سَأَلۡتُمُوهُنَّ مَتَٰعٗا فَسَۡٔلُوهُنَّ مِن وَرَآءِ حِجَابٖ﴾[الأحزاب: ۵۳]. «و هنگامى که چیزى از وسایل زندگى را (بعنوان عاریت) از آنان (همسران پیامبر) مىخواهید از پشت پرده بخواهید».
علت این امر چیست؟ علت همان است که خداوند متعال میفرماید: ﴿ذَٰلِكُمۡ أَطۡهَرُ لِقُلُوبِكُمۡ وَقُلُوبِهِنَّ﴾[الأحزاب: ۵۳].
«این کار براى پاکى دلهاى شما و آنها بهتر است!». علت خواستن از پشت پرده پاک کردن دلهای کسانی است که چیزی میخواهند، و پاک کردن دلهای همسران پیامبر است. و این پاک کردن است که خداوند آن را خواسته و علت امر اوست. و همچنین تطهیر اول که قبلاً بیان شد خواستۀ پروردگار است و علت اوامر و نواهی است که اول بیان شدهاند.
بنابراین اگر این علت را حذف کنیم در سیاق کلام خلل وارد میشود.
﴿إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا٣٣﴾[الأحزاب: ۳۳].
چون هدف همین است و روح کل موضوع و محوری که براساس آن موضوع دور میزند، همین است. و اینکه خداوند بعد از آن میفرماید: ﴿وَٱذۡكُرۡنَ مَا يُتۡلَىٰ فِي بُيُوتِكُنَّ مِنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ وَٱلۡحِكۡمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا﴾[الأحزاب: ۳۴].
«آنچه را در خانههاى شما از آیات خداوند و حکمت و دانش خوانده مىشود یاد کنید، خداوند لطیف و خبیر است!».
اشاره به این است که همسران پیامبر - که وحی تنها در خانۀ آنها نازل میشود- به این یادآوردن از دیگران سزاوارترند و باید به سطح مطلوب برسند و به آنچه از قرآن و سنت که در خانههایشان نازل میشود و به آنها میرسد عمل کنند.
پس کوتاه سخن اینکه ما قبل و ما بعد آیه برای تعلیم همسران پیامبر و امهات المومنین و تربیت آنها آمده تا به جایگاه والا و شایستهای که سزاوار این پیامبر بزرگوار است ارتقاء یابند، پیامبری که خداوند خواسته خانۀ شریف او پاک شود و پلیدی از آن زدوده گردد. پس عصمت چه ربطی به این موضوع دارد؟ و این قضیه که هیچ ارتباطی با این موضوع ندارد از کجا آمده است؟!.
﴿رَبَّنَا لَا تُزِغۡ قُلُوبَنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَيۡتَنَا وَهَبۡ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحۡمَةًۚ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ ٨﴾[آلعمران: ۸]. راسخان در علم، مىگویند:) «پروردگارا! دلهایمان را، بعد از آنکه ما را هدایت کردى، (از راه حق) منحرف مگردان! و از سوى خود، رحمتى بر ما ببخش، زیرا تو بخشندهاى!».