دیدگاه اهل سنت در مورد مختار ثقفی

منزلت مختار نزد شیعه و رافضه

منزلت مختار نزد شیعه و رافضه

شیعه و رافضه به مجرد اینکه مختار انتقام خون حسینس را از قاتلینش گرفته او را انسانی بزرگ و آزاده می‌دانند و قیامش را می‌ستایند، و حتی در این زمینه حدیثی را از محمد باقر روایت می‌کنند که می‌فرماید: «لا تسبوا الـمختار فإنه قتل قتلتنا، وطلب ثأرنا، وزوج أراملنا، وقسم فينا الـمال على العسرة». [بحار الأنوار: ۴۵/۳۵۰].

«به مختار ناسزا نگویید چون او قاتلین ما را کشت، و انتقام خون ما را گرفت، و زنان بیوه‌ی ما را شوهر داد، و در بین ما اهل بیت هنگام دست‌تنگی و قحطی اموال زیادی تقسیم کرد».

همچنین از امام جعفر صادق÷ روایت می‌کنند که ایشان فرمودند:«ما امتشطت فينا هاشمية ولا اختضبت حتّى بعث إلينا الـمختار برؤوس الذين قتلوا الحسين».

«هیچ زن هاشمی‌ای در بین ما از روزی که حسین کشته شد موی سر خود را شانه نزد، و از حنا استفاده نکرد، تا اینکه مختار سر قاتلین حسین را برای ما فرستاد».

و هنگامی که مختار عبیدالله بن زیاد را کشت سرش را برای محمد بن الحنفیه فرستاد و او نیز سر عبیدالله را برای امام علی سجاد فرستاد، هنگامی که سر عبیدالله به امام سجاد رسید ایشان در حال ناهار خوردن بودند و در همان حالت سجده‌ی شکر را به جای آورده و گفت:

«الحمد لله الذي أدرك لي ثأري من عدوّي وجزى الله الـمختار خيراً». [بحار الأنوار: ۴۵/۳۴۴].

«حمد و ستایش برای الله متعال که مرا زنده نگه داشت تا بتوانم انتقام خون حسین را از دشمنم ببینم، و الله متعال مختار را پاداش نیک عطا کند».

همچنین روایت می‌کنند که گروهی نزد امام محمد باقر رفتند، شخصی از اهل کوفه نیز وارد شد و خواست دست امام را ببوسد، امام او را از این کار منع کرد، و به او گفت: تو کیستی؟ گفت: من ابو الحکم بن مختار بن ابی عبید ثقفی هستم، و به امام باقر گفت: مردم در مورد پدرم حرف‌های ناروا زیاد می‌زنند، به الله قسم هر آنچه تو بگویی آن را می‌پذیرم، امام باقر گفت: مردم چه می‌گویند؟ گفت: می‌گویند: مختار کذاب و دروغ‌گو است، و هر چه شما بگویید می‌پذیرم. امام باقر گفت: سبحان الله! پدرم به من گفت: مهریه‌ی مادرم را از پولی پرداخت کرده که مختار برایش فرستاده است، آیا این همان مختار نیست که برای ما خانه ساخته است، و قاتلین ما را کشته است، و انتقام خون ما را گرفته است؟ الله پدرت را بیامرزد -و سه بار این جمله را تکرار کرد- هر حقی از ما که بر گردن دیگران بود پس گرفت. [بحار الأنوار: ۴۵/۳۵۱].

و از عمر بن علی بن الحسین روایت می‌کنند که گفت: هنگامی که سر عبیدالله و عمر بن سعد را آوردند علی بن الحسین سجده کرد و گفت: «الحمد لله الذي أدرك بي ثاري من أعدائي وجزى الله الـمختار خيراً». [تهذیب الأحکام: ۱/۴۶۶].

«حمد و ستایش برای الله متعال که مرا زنده نگه داشت تا بتوانم انتقام خون حسین را از دشمنم ببینم، و الله متعال مختار را پاداش نیک عطا کند».

ولی با این وجود روایاتی در کتب شیعه نیز وجود دارد که مختار را مورد مذمت قرار می‌دهد، مثلا ا ز امام علی بن الحسین روایت می‌کنند که هنگامی که برخی از فرستاده‌های مختار به نزد او آمدند گفت: «أميطوا عن بابي فإني لا أقبل هدايا الكذابين، ولا أقرأ كتبهم». [بحار الأنوار: ۴۵/۳۳۲].

«این‌ها را از منزل من دور کنید، چون من هدیه‌ی انسان‌های کذاب و دروغ‌گو را نمی‌پذیرم و نامه‌هایشان را نمی‌خوانم».

و توجیهی که شیعه و رافضه در مقابل این روایات ارائه می‌کنند چنین است: ائمه نمی‌توانستند موافقت خود با مختار را به صورت علنی ظاهر کنند، چون از جاسوسان دولت اموی می‌ترسیدند، چون در مدینه هیچ یار و یاوری نداشتند، و به همین دلیل مدح و ثنا و موافقت خود با مختار را فقط در مجالس خصوصی و برای اصحاب خود ظاهر می‌کردند.