آل بیت و حقوق شرعی آنان

خلاصه

خلاصه

تردیدی نیست که موضع اهل سنت در مورد اهل بیت درست است، چون اهل بیت را دوست و گرامی می‌دارند و مقامی که خدا برایشان قرار داده را می‌شناسند، پس اهل بیت انساهایی هستند که به علت خویشاوندی با پیامبر، خداوند آنان را برگزیده است، بعضی از آنان در عبادت و علم و شجاعت و پرهیزگاری نابغه بوده‌اند و صفت‌های خیر را به دست آورده‌اند، و بعضی در این امور از سطح پایین‌تری بوده‌اند.

محبّت اهل سنت با اهل بیت محبّتی واقعی است، اهل سنت آن را بر این اساس که بشر هستند و مانند سایر انسان‌های صالح گاهی دچار خطا می‌شوند و گاهی درست می‌روند به جز پیامبر که معصوم است، دوست می‌دارند. اما غیر از اهل سنت دیگران بعضی از اهل بیت را به سب گزافه‌گویی‌ها و اغراق‌هایش که در مورد آنان می‌نمایند دوست می‌‌دارند، و به علت این اغراق بدون غلو و مبالغه نمی‌توانند آن‌ها را به صورت طبیعی و واقعی‌اشان دوست بدارند!.

و بسیاری که من با آن‌ها مناقشه می‌کردم به من می‌گفتند: اگر آن‌ها مثل سایر انسان‌ها هستند تو چطور از من می‌خواهی که آنان را دوست بدارم؟! [۶۵].

و این‌جا فرق محبت اهل سنت با اهل بیت با محبت دیگران با اهل بیت مشخص می‌شود.

محبت دیگران از غلوی که در حق ائمه می‌کنند و بیشتر خصوصیت‌های خدا در مورد آن‌ها قایل می‌شوند، سرچشمه می‌گیرد و آن‌ها با خود ائمه محبتی ندارند، پس در این خوب فکر کنید! و بنگرید که محبّت چه کسی صادقانه است آیا کسی که حقیقت را دوست می‌دارد یا کسی که خیال را دوست می‌دارد!!.

و برای آن که خواننده عزیز حقیقت این غلو را بداند بعضی از ابواب را که در صحیح‌ترین کتاب‌های شیعه الکافی کلینی آمده است ذکر می‌کنیم.

باب: درمورد اینکه ائمه می‌دانند که چه وقت می‌میرند، و آن‌ها جز با اختیار خود نمی‌میرند ۱/۲۵۸..

باب: در مورد اینکه ائمهآنچه را که شده و آنه را که می‌شود می‌دانند و هیچ چیزی بر آنان پوشیده نیست ۱/۲۶۰.

باب: درباره اینکه ائمه همه علومی را که به فرشتگان و پیامبران رسیده می‌دانند ۱/۲۵۵.

باب: درباره اینکه ائمهجانشینان خدا در روی زمین هستند و دروازه‌های الهی می‌باشند که از طریق آن به او می‌رسد ۱/۱۹۳.

باب: اگر چیزی از ائمه پنهان کرده شود آنان هر فردی را به آنچه سود و زیان اوست خبر می‌دهند ۱/۲۶۴.

باب: همه کتا‌ب‌هایی که از سوی خدا نازل شده‌اند نزد ائمه هستند، وآن‌هاهمهآن‌هارا با هر زبانی که باشند می‌دانند ۱/۲۲۷.

و تنها به این بسنده نکرده‌اند بلکه تعیین امام را از بعثت پیامبر جمهم‌تر قرار داده‌اند، و آیت الله میرزا خراسانی در این مورد می‌گوید: «تعیین امام از بعثت پیامبر جمهم‌تر است، چون تعیین ‌نکردن امام نقض هدف و منهدم‌ کردن بنا و پایه است» [۶۶].

و خمینی ائمه را از پیامبر خدا و فرشتگان بالاتر و برتر قرار می‌دهد و می‌گوید: «امام دارای مقامی محمود و والا و خلافتی تکوینی است که همه ذره‌های جهان هستی در برابر ولایت و قدرت آن سر تسلیم فرود می‌آورند. و از ضروریات مذهب ما این است که ائمه ما دارای مقامی هستند که هیچ فرشته مقرّب و پیامبری بدان نمی‌رسد» [۶۷].

این‌ها نمونه‌هایی از غلو و افراط در ائمه می‌باشد. با آنکه به تواتر از اهل بیت روایت شده که آن‌ها به شیعیان خود می‌گفتند: «أيها الناس! أحبونا حب الإسلام، فما برح بنا حبكم حتى صار علينا عارًا» [۶۸].

«ای مردم! ما را براساس اسلام دوست بدارید، شما همچنان در دوست‌داشتن ما پیش رفتید تا اینکه عیبی بر ما شد».

و همچنین مجلسی با سند خودش از علی بن ابی‌طالبسروایت می‌کند که او گفت: «إياكم والغلو فينا، قولوا: إنا عبيد مربوبون» [۶۹]. [۷۰].

«از غلو کردن در مورد ما بپرهیزید، بگویید که ما بندگانی هستیم که خداوند پروردگار ماست».

والکشى از أبی‌بصیر روایت می‌کند که گفت: «إنهم يقولون، قال: وما يقولون؟ قلت: يقولون: تعلم قطر الـمطر، وعدد النجوم، وورق الشجر، ووزن ما في البحر، وعدد التراب، فرفع يده إلى السماء، وقال: سبحان الله.. سبحان الله! لا والله، ما يعلم هذا إلا الله» [۷۱].

به أبا عبدالله گفتم: «آن‌ها می‌گویند، گفت: چه می‌گویند؟ گفتم می‌گویند: تو عدد قطره‌های باران و تعداد ستارگان و شمار برگ‌های درخت و وزن آنچه در دریاست و تعداد ذره‌های خاک را می‌دانی، آنگاه او دست‌هایش را به آسمان بلند کرد و گفت: سبحان الله... سبحان الله! نه سوگند به خدا، این‌ها را جز خدا کسی نمی‌داند» [۷۲].

این‌ها پاره‌ای از اقوال ائمههستند که در کتاب‌های شیعه آمده‌اند، و این حقیقت عقیده شیعه را در مورد اهل بیت روشن می‌کند، و هر کس که خداوند به او عقل درست و سرشت مستقیم عطا نمود فریب این اوهام را نخواهد خورد.

[۶۵] پس معجزه ندارند و معصوم نیستند!! و فقط به خاطر اینکه خویشاوندان پیامبر هستند آن‌ها را دوست بداریم! می‌گوییم: بله، فرزندان حسن و حسین و جعفر و عقیل و عباس همه خویشاوند پیامبرند پس همه آن‌ها در یک رتبه قرار دارند؛ پس چرا شما میان آن‌ها فرق می‌گذارید و فرزندان حسین را به خصوص از دیگران برتر قرار می‌دهید؟!. [۶۶] هذه الرسالة الـمعجزة والاسلام: ص ۱۰۷. [۶۷] الحکومة الاسلامیة: ص ۵۲. [۶۸] نگا: البدایة والنهایة: ۹/۱۱۰. [۶۹] بحار الانوار: ۲۵/۲۷۰. [۷۰] و وقتی به علیسگفته شد که: تو پیامبری هستی، گفت: وای بر تو من برده‌ای از بردگان محمد جهستم». بحارالانوار: ۸/۲۸۳. [۷۱] رجال الکشی: ص ۱۹۳. [۷۲] و همچنین از او روایت شده است که گفت: «سوگند به خدا اگر به آنچه اهل کوفه در مورد من می‌‌گویند اقرار کنم زمین مرا فرو خواهد برد، و نیستم من مگر بنده‌ای که مالک دارم و هیچ سود و زیانی در دست من نیست». تنقیح الـمقال ۳/۳۳۲.