آیا این خورشید را شناختید؟
این آفتاب نبوت و خورشید رسالت است، آفتاب هدایت و معرفت، آن نور تابان و نور درخشان و چراغ روشنی است که خدا بدبختی زندگی را به واسطۀ او برطرف کرده و مردم را از تاریکیها به نور وارد نموده، آن حقیقت محمدیه و ذات پیامبر گرامی است که بر او بهترین صلوات و سلام نثار است. خدایتعالی راست فرموده که در سورۀ صف آیۀ ۸ و ۹ فرموده: «میخواهند نور خدا را با دهانهاشان خاموش کنند ولی خدا نور خود را به کمال میرساند و اگرچه کافران کراهت دارند، او خدائی است که رسول خود را باهدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همۀ ادیان ظاهر و آشکار گرداند و اگرچه مشرکان خوش ندارند» این همان خورشید زمین است که گفتگوی ما در این اوقات از اوست، آن خورشیدی که قرآنکریم به همین اوصاف در سورۀ احزاب آیۀ ۴۵ و ۴۶ او را ستوده و فرموده: «ای رسول ما، به یقین ما نورا به عنوان گواه و بشارتدهنده و بیمدهنده و خوانندۀ به سوی خدا باذن او و چراغ نوردهنده فرستادیم» و آن چراغ نبود مگر نور نبوت که با روشنی تابید و با نور خود بر هستی مشرف شد، و صاحبان بصیرت دیدند، و کور و عورها انکار کردند، و چه خوب گفته آن که خدا جزای خیرش دهد که گوید:
شمس ما درسما درخشان است
لیک مخفی ز چشم کوران است
به تحقیق دشمنان اسلام از زمانهای قدیم برای تشکیک در نبوت او و طعن در رسالت و بزرگواری او دروغها و باطلها نوشته و بستهاند تا مؤمنین را در دین خود به شک اندازند و از ایمان به رسالت او دور سازند و چنین دروغها و بهتان و افترها در حق انبیاء و مرسلین چیز تازهای نبوده است که:
حق سنت و فرمانش
اندر همه دورانش
در خلق همین بوده
تا بوده چنین بوده
در سنت خدا تبدیل و تغیر نیابی. و خدای عزوجل راست فرموده آنجا که در سورۀ فرقان آیۀ ۳۱ فرماید: ﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوّٗا مِّنَ ٱلۡمُجۡرِمِينَۗ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ هَادِيٗا وَنَصِيرٗا ٣١﴾.
«و بدینگونه قرار دادیم برای هر پیامبری دشمنی از گناهکاران و پروردگار تو برای هدایت و یارینمودن کافی است».
و ما، قبل از آن که از «أمهات المؤمنین» و زوجات طاهرات خاتم النبیین گفتگو کنیم و حکمت و مصلحت ازدواج هریک را بیان کنیم، دوست داریم شبهۀ فاسدهای را که مدتهای بسیاری از دشمنان چه صلبیین کینهتوز و چه غربیین متعب برای فاسدنمودن عقائد مکرر میکنند برای اینکه حقایق را بپوشانند و برای رسالت عظمای حضرت محمد عیبجویی کنند، بیان کنیم. میگویند: حضرت محمد مردی شهوتران و به دنبال شهوات و لذات خود بوده و اکتفا به یک زن و یا چهار زن چنانچه بر پیروان خود واجب نموده اکتفا نکرده، بلکه زوجات او به ده و یا زیادتر رسیده، در راه شهوات به هوی و هوس مایل بوده. چنانکه میگویند: فرق بسیاری است بین عیسی و محمد. آن که بر هوای بنفس غالب شده و با نفس خود جهاد کرده مانند عیسی بن مریم÷و میان آنکه با هوای نفس سیر کرده و به دنبال شهوات خود بوده مانند محمد فرقی است ﴿كَبُرَتۡ كَلِمَةٗ تَخۡرُجُ مِنۡ أَفۡوَٰهِهِمۡۚ إِن يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبٗا ٥﴾[الکهف: ۵].
«چه جسارت بزرگی که از دهانشان بیرون میآید، نمیگویند مگر دروغ و افتراء».
حقا که ایشان کینهتوز و دروغگویند. محمد جنه مرد شهوترانی بوده، همانا رسول انسانی بوده تزویج نموده چنانکه بشر تزویج میکند برای آن که مقتدای بشر در راه راست باشد و او نه خدا و نه فرزند خداست چنانکه نصاری در حق پیامبرشان معتقدند. همانا او بشری است مانند دیگران، خدا او را به وحی و رسالت برتری داده و به او فرموده: بگو، من بشری مانند شمایم که به سویم وحی میشود.
و او پیامبر تازه درآمدی نبوده تا با سنت انبیاء مخالفت کند و یا راه ایشان را ترک نماید، رسولان گرامی که قرآن از ایشان حکایت کرده و در سورۀ رعد آیۀ ۳۸ خدای عزوجل فرموده: ﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِكَ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَذُرِّيَّةٗۚ﴾.
«به تحقیق ما رسولانی قبل از تو فرستادیم و برای ایشان زنان و ذریه قرار دادیم».
پس برچه مبنا در اینجا غوغا و جنجال را در حق خاتم النبیین برافروخته و به راه انداختهاند. و لیکن شاعر گوید:
مه فشاند نور و سگ عوعو کند
هرکسی بر طنیت خود میتند
چه بسا چشم بیماری پرتو خورشید را انکار کند، و طعم آب را دهان مریض درک نکند.
و خدایتعالی راست فرموده آنجا که میگوید: ﴿فَإِنَّهَا لَا تَعۡمَى ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَلَٰكِن تَعۡمَى ٱلۡقُلُوبُ ٱلَّتِي فِي ٱلصُّدُورِ ٤٦﴾[الحج: ۴۶].
«حقا که دیدهها کور نیست، و لیکن دلهائی که در سینهها میباشد کور است».