تعدّد زوجات رسول خدا و مصلحت آن

ثالثاً: حکمت اجتماعی

ثالثاً: حکمت اجتماعی

أما حکمت سوم که حکمت اجتماعی باشد به طور واضح آشکار می‌شود در تزویج دختر صدیق اکبر و وزیر مقدم، سپس تزویج با دختر فاروق وزیر مؤخر لوأرضاهما، سپس به اتصال حضرت رسالت با قریش به وصلت دامادی و نسبی و تزویج متعددی از ایشان، از آنچه مربوط و بستگی آورده بین این قبائل به ارتباط محکم و دل‌های آنان را به طرف خود جذب نموده، و اطراف دعوت او در ایمان و بزرگواری و جلالت به هم پیوند شده است.

بدون شک رسول خدا جسیدۀ عایشه دختر محبوب‌ترین مردم نزد خود را که عظمت قدر بیشتر و اسلام او مقدم‌تر بود تزویج نمود و او ابوبکر الصدیق که پیش آهنگ به اسلام بود و جان و روح و مال خود را در راه نصرت دین خدا و دفاع از رسول تقدیم داشت، و انواع و اقسام اذیت را در راه اسلام متحمل شد تا آن که حضرت طبق روایت صحیح ترمذی در تشیید و تأیید فضل ابی بکر فرمود: «برای احدی نزد ما دست خدمتی نبود مگر آن را مکافات نمودیم سوای ابوبکر که برای او دست خدمتی است که خدای تعالی آن را در روز قیامت تلافی می‌دهد و اسلام بر احدی عرضه نشد مگر آن که در قبول آن مردد شد به جز ابوبکر که او تردید ننمود و اگر خلیلی برای خود می‌گرفتم البته ابوبکر را خلیل گرفته بودم».

پس رسول خدا جدر دنیا چیزی که خدمت ابوبکر را مکافات کند نیافت که بهتر باشد از این که دیدۀ او را روشن کند به این تزویج دختر او و بین خودشان مصاهرت و قرابت ایجاد نماید که در صداقت و ارتباط‌شان بیفزاید چنان که آنجناب جتزویج نمود سیدۀ حفصه بنت عمر را که آن روشنی چشم برای پدرش عمر بود. اضافه بر اسلام و صدق و اخلاص و فداکاری او در راه این دین، و عمر پهلوانی بود که خدا اسلام و مسلمین را به وجود او عزت داد و به او منارۀ دین را بالا برد، پس اتصال به او از راه دامادی بهترین پاداش و عوض برای او بود، به اضافه بر آنچه در راه اسلام فداکاری بود. و رسول خدا جبین او و بین وزیر اول خود در تشرف به دامادی مساوات قرار داد. پس ازدواج او با دختر ایشان بزرگ‌ترین شرف برای ایشان بود، و در زندگی بزرگ‌تر از این منت و عوض چیزی امکان نداشت. پس چقدر بزرگ بود سیاست او و چقدر وفا کرد با وفاداران خود چنانکه با همین سیاست خدمات علی و عثمان را مقابله کرد، و آنان را اکرام نمود به اینکه دختران خود را به ایشان تزویج نمود. و این چهار نفر بزرگ‌ترین اصحاب او و جانشینان پس از او در نشر آئین او و برپاداشتن دعوت او بودند. پس چقدر مهم و چه حکمت بزرگی بود و برای او نظر بلندی بود.