۳- السیدة عایشة بنت أبي بکر الصدیق
رسول خدا او را تزویج کرد، در حالی که باکره و در میان زنان طاهرات یکتا و بیمانند بود و بکری را غیر از او تزویج نکرد، و عایشه با هوشترین و حافظهدارترین أمهات المؤمنین بود. بلکه از اکثر مردان داناتر بود. به تحقیق بسیاری بسیار از بزرگان صحابه در احکام دینی که بر آنها مشکل بود به او رجوع کرده و از او سؤال میکردند. از ابی موسی اشعری سروایت شده که گفت: حدیثی برای ما اصحاب رسول مشکل نمیشد، مگر آن که مییافتیم نزد عایشه علم آن را و از او سؤال میکردیم.
و ابوالضحی از مسروق روایت کرده که دیدم بزرگان اصحاب رسول از عایشه سؤال میکردند از فرائض و مسائل ارث.
و عروۀ بن زبیر گفته: زنی أعلم به طب و فقه و شعر از عایشه ندیدم، و عجیب نیست زیرا این کتب شهادت میدهد به علم بسیار و عقل بزرگ او و در کتب احادیث آن قدر حدیث صحیحی که از عایشه روایت شده از احدی از مردان به آن کثرت روایت نشده، مگر دو نفر ابوهریره و عبدالله ابن عمر.
و رسول خدا جعایشه را از تمام زنان خود بیشتردوست میداشت، و لیکن در قسمت بین ایشان عدالت مینمود و میگفت: «اللهم هذا قسمي فيما أملك فلا تؤاخذني فيما لا أملك»و چون آیۀ تخییر نازل (چنانکه در سورۀ أحزاب آیۀ ۲۸ آمده: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدۡنَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيۡنَ﴾الخ) رسول خدا ابتدا کرد به عایشه و به او فرمود: من برای تو امری را ذکر میکنم و عجلهای در جواب مکن تا با والدین خود مشروت کنی.
عایشه گوید: او میدانست که والدین من مرا امر به فراق او نمیکنند. پس حضرت آیه را تا آخر برای او قرائت کرد. عایشه گفت: آیا در این امر با والدینم مشورت کنم، خیر من خدا و رسول و دار آخرت را میخواهم و به تحقیق دامادی رسول گرامی برای صدیق بزرگترین منت و منزلتی است برای او در این حیات دنیا، چنانچه بهترین وسیلهای برای نشر سنت پاک او بود و فضائل زوجیت و احکام شریعت او خصوصاً آنچه مربوط به زنان است به واسطۀ همین وصلت منتشر شد، چنانکه در حکمت تعلیمی ذکر نمودیم.