۱۱- السیدة میمونة بنت الحارث الهلالیة
نام او بره بود و رسول خدا او را میمونه نامید و او آخرین ازدواج رسول بود و عایشه دربارۀ او گفت: او از تمام ما باتقویتر و برای رحم بیشتر صله مینمود و او بیوۀ أبی رهم بن عبدالعزی بود و به تحقیق وارد شده که عباس رسول خدا را به تزویج او رغبت داد و مخفی نماند آنچه در ازدواج او از نیکی و حسن صله و بزرگواری عشیرۀ او به وجود آمد که رسول خدا همراهی و یاری کردند.
ای آقایان این مقداری از احوال أمهات المؤمنین و زوجات طاهران رسول خدا بود، آنان که خدا ایشان را گرامی داشت به مصاحبت و همسری رسول خدا و آنان را أم المؤمنین خواند و ایشان را خطاب نمود به قول خود: ﴿يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ لَسۡتُنَّ كَأَحَدٖ مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِنِ ٱتَّقَيۡتُنَّۚ﴾[الأحزاب: ۳۲] یعنی «ای زنان پیامبر شما مانند یکی از زنان نیستید اگر تقوی پیشه کنید...».
و ازدواج رسول با ایشان برای حکمتهای بسیاری بود که در آنها مراعات شد مصلحت دین و قوانین و قصد تألیف قلوب. پس بزرگان قبائل و سران قبائل مجذوب رسول خدا جشدند و جمیع زوجات رسول بیوه بودند جز سیده عایشه. و به تحقیق رسول خدا جزوجات متعدد گرفت پس از هجرت در سالی که جنگهای مسلمین و مشرکین شروع گردید و قتل و قتال زیاد شد و آن از سال دوم هجرت تا سال هفتم هجرتست که یاری شدند مسلمین و در این ایام شهوترانی و یا هوسرانی رسول خدا جمناسبت نداشت و در تمام اینها دلیل روشنی است بر بزرگواری و شهامت و بلندنظری و هدف اعلی و احسان جمیل او. برخلاف آنچه مغرضین و دسیسهبازان میگویند. پس اگر برای هویپرستی بود در این سالهای پیری و گرفتاری بیوهها را نمیگرفت، بلکه در حال جوانی ابکار را تزویج مینمود و لیکن دلهای مستشرقین غرب را کینه پر کرده، پس کور شدهاند از دیدن تابش حق و خدا راست گوید که فرموده: ﴿بَلۡ نَقۡذِفُ بِٱلۡحَقِّ عَلَى ٱلۡبَٰطِلِ فَيَدۡمَغُهُۥ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٞ﴾[الأنبیاء: ۱۸] تمام شد به یاری خدا و آخرین سخن ما الحمد لله رب العالمین.
مکه مکرمه
کلیة الشریعة والدراسات الإسلامیة
ترجمه شد به شیراز ایران هدی الله أهله در تاریخ ۱۲/۲/۱۳۴۴ هـ
ا. ع. ب