تصوف در ترازوی قرآن و سنت

کفریات و شرکیات موجود در قصیدۀ بردیه

کفریات و شرکیات موجود در قصیدۀ بردیه

یکی از قصائد معروف اهل تصوف که در مراسم مولودی خوانده می‌شود قصیدۀ بردیه است؛ این قصیده از شاعر معروف صوفی مسلک بوصیری است که او را به امام بوصیری معروف کرده‌اند. حال چند بیت از این قصیده را می‌آوریم تا مردم بدانند که در مراسمات خود چه خطری را زمزمه می‌کنند:

۱. «یا أكرم الخلق ما لی من ألوذ به سواك عند حلول الحادث العمم».

شاعر، خطاب به پیامبر اکرم ج می‌گوید: ای بزرگوارترین فرد در میان مخلوقات، به هنگام سختی‌ها و دشتواری‌های زندگی، جز تو کسی را ندارم که به او پناه ببرم.

این گفته، شرک اکبر است و گویندۀ آن در صورتی که به شرک بودن آن آگاهی داشته باشد، توبه نکرده و پشیمان نشود، به ابدی در جهنم خواهد ماند. الله تعالی می‌فرماید: ﴿ وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَۖ فَإِن فَعَلۡتَ فَإِنَّكَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِينَ١٠٦ [یونس: ۱۰۶]. «و به جای خدا کس و چیزی را پرستش مکن و به فریاد مخوان که به تو نه سودی می‌رسانند و نه زیانی، اگر چنین کنی (دعا و فریاد خود را متوجه مخلوق سازی) از ستمکاران (مشرکین) خواهی شد». و پیامبر اکرم ج می‌فرماید: «مَنْ مَاتَ وَهْوَ یَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ نِدًّا دَخَلَ النَّارَ وَقُلْتُ أَنَا مَنْ مَاتَ وَهْوَ لَا یَدْعُو لِلَّهِ نِدًّا دَخَلَ الْجَنَّةَ»: [۲۱]«کسی که در زندگی از غیر الله تعالی یاری و کمک بخواهد، پس از مرگ داخل جهنم خواهد شد. و (من ابن مسعود می‌گویم): کسی که بمیرد و با الله شریکی قرار نداده باشد، وارد بهشت می‌شود».

۱. «فأنّ من جودک الدنیا و ضرّتها ومن علومک علم اللوح و القلم».

شاعر ادعا می‌کند که بوجود آمدن جهان هستی، از بخشش پیامبر است و علم لوح و قلم نیز بخشی از معلومات اوست، در حالی که الله تعالی می‌فرماید: ﴿ وَإِنَّ لَنَا لَلۡأٓخِرَةَ وَٱلۡأُولَىٰ١٣ [اللیل: ۱۳]. «و قطعاً آخرت و دنیا همه از آن ماست». پس دنیا و قیامت ملک و خلق الله تعالی است و پیامبر اکرم ج هیچ تصرفی در آن نداشته و کسی جز الله تعالی نیز بر علم لوح و قلم مطلع نیست و این بیت نهایت غلو و زیاده‌روی در مقام و منزلت پیامبر است در حالی که خود پیامبر می‌فرماید: «لَا تُطْرُونِی كَمَا أَطْرَتْ النَّصَارَى ابْنَ مَرْیَمَ فَإِنَّمَا أَنَا عَبْدُهُ فَقُولُوا عَبْدُ اللَّهِ وَرَسُولُهُ»: [۲۲]«در شأن و منزلت من زیاده‌روی نکنید همچنان‌که قوم مسیح، در حق عیسی پسر مریم÷ مبالغه و زیاده‌روی کردند، من بندۀ پروردگارم؛ پس بگویید (محمد) بنده و فرستادۀ خدا».

۲. ماسامنی الدهر ضیما واستجرت به الا و نلت جوارا منه لم یضم.

مفهوم این بیت این است که هرگاه به مرض یا دردی مبتلا گشته و به پیامبر پناه برده باشم، حتماً شفا یافته‌ام. در حالی که الله تعالی از زبان پیامبر خود ابراهیم÷می‌فرماید: ﴿ وَإِذَا مَرِضۡتُ فَهُوَ يَشۡفِينِ٨٠ [الشعراء: ۸۰]. «و هنگامی که بیمار شوم اوست که مرا شفا می‌دهد». و هم‌چنین می‌فرماید: ﴿ وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ١٧ [الأنعام: ۱۷]. «اگر خداوند زیانی به تو برساند هیچ‌کس جز او نمی‌تواند آن را برطرف سازد». هم‌چنین پیامبر اکرم ج می‌فرماید: «إِذَا سَأَلْتَ فَاسْأَلْ اللَّهَ وَإِذَا اسْتَعَنْتَ فَاسْتَعِنْ بِاللَّهِ»: [۲۳]«هرگاه چیزی خواستی از الله تعالی بخواه و هرگاه یاری جستی از او یاری بجوی».

۳. فأنّ لی ذمّة منه بتسمیتی محمدا و هو اوفی الخلق بالذّمم.

شاعر ادعا می‌کند همین که اسمش محمد و هم نام پیامبر است از آتش جهنم در امان است. وی این عهد و پیمان را از چه کسی دریافت کرده؟ در حالی که بسیاری از انسان‌های فاسق، فاجر، ظالم، خون‌خوار و حتی کمونیست نیز محمد نام دارند و پیامبر اکرم ج به دختر بزرگوار خود می‌فرماید: «سَلِینِی مَا شِئْتِ مِنْ مَالِی لَا أُغْنِی عَنْكِ مِنْ اللَّهِ شَیْئًا»: [۲۴]«از ثروتم هر چه می‌خواهی طلب کن، اما نزد خدا نمی‌توانم کاری برایت انجام دهم».

۴. لعلّ رحمة ربّی حین یقسمها تأتی علی حسب العصیان فی القسم.

شاعر امیدوار است ملاک و معیار دست‌یابی به بیشترین اندازه از رحمت خدا هنگام تقسیم نزول از جانب پروردگار، گنه‌باری بیشتر باشد و هرکس بیشتر گناه کرده باشد، بیشترین رحمت را دریافت کند. در حالی که الله تعالی می‌فرماید: ﴿ إِنَّ رَحۡمَتَ ٱللَّهِ قَرِيبٞ مِّنَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ٥٦ [الأعراف: ۵۶]. «بی گمان رحمت یزدان به نیکوکاران نزدیک است». هم‌چنین می‌فرماید: ﴿ وَرَحۡمَتِي وَسِعَتۡ كُلَّ شَيۡءٖۚ فَسَأَكۡتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَٱلَّذِينَ هُم بِ‍َٔايَٰتِنَا يُؤۡمِنُونَ١٥٦ [الأعراف: ۱۵۶]. «و رحمت من همه چیز را در برگرفته، پس آن را برای کسانی مقرر خواهم داشت که پرهیزگاری کرده و زکات را پرداخته و به آیات ما ایمان بیاورند».

۵. و كیف تدعوا الی الدنیا ضرورة من لولاه لم تخرج الدنیا من العدم [۲۵].

شاعر خیال می‌کند که اگر بخاطر پیامبر نبود، دنیا بوجود نمی‌آمد، در حالی که خود پیامبر یکی از افراد جامعۀ انسانی است و بنا به شهادت قرآن، جن و انس، برای عبادت آفریده شده‌اند: ﴿ وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ٥٦ [الذاریات: ۵۶]. «من جن و انس را جز برای عبادت نیافریده‌ام». ﴿ وَٱعۡبُدۡ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأۡتِيَكَ ٱلۡيَقِينُ٩٩ [الحجر: ۹۹]. «و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ به سراغ تو می‌آید.(پس ثابت شد که نه تنها دنیا بخاطر پیامبر خلق نشده، بلکه شخص پیامبر اکرم جنیز برای عبادت پروردگار خود آفریده شده است)».

۶. أقسمت بالقمر المنشق ان له من قلبه نسبة مبرورة القسم.

شاعر در این بیت به ماه که به وسیلۀ معجزۀ پیامبر دو نیم شد، سوگند یاد می‌کند در حالی که پیامبر جمی‌فرماید: «مَنْ حَلَفَ بِغَیْرِ اللَّهِ فَقَدْ أَشْرَكَ»: [۲۶]«هرکس که به غیر الله تعالی سوگند یاد کند، مرتکب شرک شده است». (البته باید توجه داشت که سوگند بغیر الله تعالی همانند ریاء و سمعه، شرک اصغر است و انسان را از اسلام خارج نمی‌کند)

۷. لو ناسبت قدره آیاته عظما أحیا اسمه حین یدعی دارس الرّمم.

شاعر در این‌جا مثل این‌که از الله تعالی ایراد گرفته و احساس می‌کند که قدر و منزلت پیامبر بسیار بیشتر از معجزات اوست و بایستی هنگام شنیدن نام پیامبر، مرده زنده می‌شد، در حالی که الله تعالی آگاه‌تر از هرکس به مقام پیامبران است و به هر کدام از آن‌ها معجزۀ مخصوصی، مناسب احوال او عطا فرموده است.

(یکی از دروغ‌های شاخ‌داری که در میان مردم منتشر کرده‌اند، این است که گویا صاحب این اشعار به نوعی مرض پوستی مبتلا بوده و مردم از وی بیزار و متنفر شده بودند، پیامبر را در خواب دیده و عبای وی را پوشیده و این اشعار را برای او بازگو کرده و به تأیید پیامبر رسیده و حتی نصفی از یک بیت آن را پیامبر برایش سروده است. بدین شیوه که شاعر در حضور پیامبر گفته: «مولای صلّ وسلّم دائما ابدا»و پیامبر نیز نصف دیگر را کامل کرده و فرموده: «علی حبیبك خیرالخلق كلّهم»زمانی که از خواب بیدار شده مریضیش شفا یافته و به همین علت قصیدۀ خود را بنام برده یا برئه نام‌گذاری کرده است.

پناه بر خدا از این دروغ و افترای خطرناک. ما در حدیث صحیح می‌بینیم که فردی در محضر مبارک پیامبر و خطاب به ایشان گفت: «ما شاء الله وشئت»: «هر چه الله تعالی و تو اراده کنی». پیامبر در جواب فرمود: «أجعلتنی لله ندا قل ما شاء الله وحده»: [۲۷]«آیا مرا شریک خدا قرار می‌‌هی؟ فقط بگو هر چه الله تعالی اراده کند». پیامبر ج این کلمه را تحمل نکرده چگونه این اشعار مملو از شرک و کفر را تأیید می‌فرماید؟

وصلى الله على نبینا محمد وعلى آله وصحبه وسلم

[۲۱. ] رواه البخاری [۲۲] به روایت بخاری [۲۳] به روایت ترمذی و گفته است: حسن صحیح [۲۴] به روایت بخاری [۲۵] اشاره به حدیث «لولاک لما خلقت الافلاک» دارد که موضوع است. (مصحح) [۲۶] به روایت امام احمد [۲۷] به روایت نسائی