صحابیات (زنانی که صحابی بودند)
مکتب نبوت نه تنها مردان قهرمان و با تقوا را به جامعهی اسلامی تقدیم نمود بلکه در میان زنان و دختران شخصیتهای عالی مقامی را به بار آورد که شخصیت هرکدام الگوی بسیار خوب برای همهی مردان و زنان مسلمان میشوند. بخاطر گرامی داشت این شخصیتهای عالی و زنده داشتن نامهای شان خوب است که دختران خود را به نامهای این شخصیتهای عالی نامگذاری کنیم.
در این بحث نامهای صحابیاتی را ذکر میکنم که در عصر نبوت با رسول الله ج زیستهاند و نامهای شان مورد تایید رسول گرامی اسلام قرار گرفته است.
بی بی خدیجهل: او خانمی بود كه در میان تاجران قریش از معروفترین تجار بشمار میرفت، بر اساس امانتداری و اخلاق عالی محمد ج با ایشان ازدواج نمود. او نخستین شخصی بود كه پیامبر ج بعد از نزول وحی پیام الهی را برایش بیان کرد.
نخستین زنی است که ۱۵ سال قبل از بعثت ایشان با رسول الله ج ازدواج نموده است.
قبل از پیامبر ج با ابی هاله هند پسر زراره و قبل از وی با عتیق بن عابد ازدواج نموده بود. یعنی خانم بیوهای بود که با رسول خدا ازدواج نمود.
تمامی فرزندان رسول الله ج از وی است بغیر از ابراهیم که از ماریه قبطیه بود.
پسرانش قاسم وعبداللهاند که آنان را (طاهر وطیب) هم میگویند، دخترانش زینب، رقیة، أم كلثوم و فاطمة میباشند. در مکه قبل از هجرت به مدینه وفات نمود و عمرش هنگام وفات ۶۵ سال و یا ۵۵ سال بود.
پیامبر ج دربارهاش میگوید: «بی بی خدیجه كسی بود كه زمانی که دیگران كافر شدند او به من ایمان آورد، زمانی که مردم مرا تكذیب كردند او تصدیقم نمود و زمانی که مردم از مالهایشان ممانعتم کردند او در مالهایش شریكم ساخت.» [۵۰]
بی بی خدیجه شاهكارها و قهرمانیهایی نمود كه مستحق شد تا خدایﻷ برایش سلام بفرستد و او را به قصری از قصرهای جنت وعده دهد. [۵۱]
بی بی سمیـه ل: بی بی سمیهل خانم یاسرس و مادر عمارس بود. كافران زمانی دیدند كه دعوت اسلامی در میان مردمان مظلوم همه روزه رو به قوت است و هرروز تعداد مسلمانان زیاد میشود، بسیاری از مردان و زنان و به ویژه کسانی که از ظلم و استبداد مردمان بیدین و بت پرست خسته شده بودند، همه به صف ایمان پیوسته و تعدادشان روزانه زیاد میشود، خواستند تا با استعمال زور و خشونت مانع نشر اسلام گردند و از اینکه دلایلی برای مخالفت با اسلام نداشتند و نمیتوانستند که مسلمانان را به عقیدهی باطل خویش قناعت دهند، خواستند مؤمنان جدید را شكنجه نمایند و با زور آنان را از عقیدهیشان خارج نموده، دوباره به کفر، شرک و بیدینی بکشانند و به این طریق با نهایت ظلم و بد اخلاقی، مسلمانان را شکنجه نمودند که درجملهی سایر مظلومان، خانوادهی یاسر نیز به هدف انكار دین اسلام و تسلیم دوباره به خدایان باطل و بتهای خود ساختهشان، مورد شکنجه واقع شدند. عمار كه جوانی تنومند بود، نتوانست در مقابل سیخهای آتشین دشمنان اسلام صبر نماید و مجبور شد كه به خواهشات آنان لبیک گوید تا از شر آنان نجات یابد.
ولی درمقابل، ابوجهل با تمام وحشت وظلم خود نتوانست كه یک مادر قهرمان را كه راه حق را درک نموده بود، دوباره به صف كفر و الحاد بكشاند و هرگاهی او را شكنجه مینمود، بر زبان سمیه نام (الله الله)، (الله اكبر) و (لا إله إلا الله) جریان داشت. هر قدر او را شکنجه نمود، به هدفش نرسید و بالآخره ابوجهل ظالم غضبناک شده و با نهایت ظلم نیزه را در قلب آن زن مؤمن فرو برده، او را به بزرگترین مقام ایمانی (شهادت) نایل نمود و بدینسان، تاریخ دین مقدس اسلام، حق طلبی و قهرمانی بی بی سمیه را با رنگ خون این مادر مؤمن و معتقد به گونهای درخشان برای ابد نوشته و نام این مادر جاودانه ثبت تاریخ قهرمانان دین مقدس اسلام گردید و به عنوان نخستین شهید در تاریخ اسلام ثبت شده است.
ام المومنین ام سلمهل: نامش هند بنت ابی امیه، یکی از ازواج مطهرات رسول گرامی اسلام است، در صلح حدیبیه که مسلمانان خیلی خسته بودند، رسول الله ج با مشورهی ام سلمهل مشکل مسلمانان را رفع نمود. این زن با شخصیت مشکلات زیادی را در راه اسلام متحمل گردید و بالآخره شرف ازدواج با رسول گرامی اسلام را حاصل نمود. و به اساس شهادت قرآن، مادر مومنان میباشد. در ۸۴ سالگی وفات نمود.
بی بی اسماء ل: یک صحابی جلیل القدر نبی کریم ج میباشد، بنام ذات النطاقین زمانی شهرت یافت که در غار ثور برای رسول الله ج و ابوبکر صدیقس غذا را در دو کمربند بسته نموده و میبرد.
بی بی خنسـاء ل: صحابی جلیل القدر واز جمله شعرای مشهور اسلام است. در جنگ قادسیه با چهار پسرش در جهاد اشتراک ورزید، هنگامی که جنگ قادسیه شدت گرفت، هرچهار فرزندش به شهادت رسیدند، وقتی خبر شهادت آنها به مادرشان رسید، گفت: «الله را شکر که با شهادت آنها به من این شرف بزرگ را بخشید، من از ذات پاک اللهأ امیدوارم که در سایهی رحمت او با چهار پسرم شریک شوم.»
بی بی نسیبه (ام عماره) ل: اسمش نسیبه دختر کعب انصاری میباشد. [۵۲] در غزوهی احد که مشرکین بر مسلمانان غلبه حاصل نمودند، هجومی بر نبی کریم ج نمودند، در اطراف پیامبر ج نه تن از صحابهی کرام باقی بودند که معرکهی بین مشرکین و این نه نفر درگرفت [۵۳]. بی بی نسیبه (ام عماره)ل درمقابل ابن قمئة ایستاده و دفاع مینمود، ابن قمئه با شمشیرش بر وی حمله نموده و شانهی مبارک ام عماره به اثر ضربهی شمشیر زخم عمیقی برداشت، او نیز بالای ابن قمئه چندین حمله نمود ولی از اینکه وی دو لباس جنگی پوشیده بود، نجات یافت. ام عماره مصروف جنگیدن بود تا اینکه دوازده زخم برداشت [۵۴].
بی بی عایشـه ل: بی بی عایشهل كه قرآن كریم او را مادر مؤمنان خوانده است، دختر ابوبکر صدیقس میباشد، با نبی کریم ج هجرت نمود و بعد از هجرت با وی ازدواج نمود و در روایتی ازدواج او با پیامبر ج در سال دهم بعثت صورت گرفته است [۵۵]، خواهرش بی بی اسماء هست که بی بی اسماء از بی بی عایشه خورد بود، نخستین طفلی که در مهاجرت پیدا شد، فرزند اسماء بود، بناء ازین معلوم میگردد زمانی که بی بی عایشه با رسول الله ج ازدواج نموده سن بزرگی داشته است.
به اساس دسیسه دشمنان بالای وی تهمت بسته شد ولی خدایﻷ با نازل نمودن ده آیت او را برائت بخشید و منافقینی که بر وی تهمت بسته بودند، رسوا گردیدند.
بی بی سوده بنت زمعه ل: رسول الله ج تا زمانی که بی بی خدیجه حیات داشت خانم دیگری نگرفته بود و هنگامی که او وفات نمود با بی بی سوده که خانم بیوهای بود، ازدواج نمود.
بی بی حفصه بنت عمر ب: از جملهی ازواج مطهرات است.
بی بی جویریه ل: خانم مالک بن صفوان بود که بعد از وفاتش با رسول الله ج ازدواج نمود.
بی بی زینب بنت جحش ل: همسر زید بن حارثه بن شرجیل و مادرش امیمه دختر عبدالمطلب بود. به اساس امر خدایﻷ و از بین بردن سنت جاهلیت که کسی نمیتوانست با همسر پسر خواندهاش ازدواج نماید، رسول الله ج با وی ازدواج نمود. بعد از نبی کریم نخستین خانمش بود که وفات نمود. در بقیع او را دفن نمودند.
بی بی رمله بنت سفیان (ام حبیبه) ل: از جمله ازواج مطهرات است.
بی بی صفیهل: دختر حیی بن اخطب از اولادهی هارون÷ است، مادرش بره نام داشت. وی نیز از جمله ازواج مطهرات است.
بی بی میمونه بنت حارثل: خالهی عبدالله بن عباسب است، از جمله ازواج مطهرات میباشد.
بی بی فاطمه ل، دختر رسول الله ج: بی بی فاطمهی زهرال، دختر بزرگترین رهبر جهان؛ یعنی رسول الله ج و خانم سپه سالار اسلام علی کرم الله وجهه و مادر قهرمانانی چون حسن و حسینب بود.
به روایت شوهرش خودش ذریعهی آسیاب دستی گندمش را آرد مینمود، که به سبب آن بر دست مبارکش داغی از این زحمتکشیها افتاده بود، مشک را خودش پرآب کرده و میآورد بطوری که اثر ریسمان مشک بر بدنش ظاهر شده بود و خودش خانه را تنظیف مینمود، که به خاطر آن لباسهایش چرکین و گرد آلود میشدند.
روزی تعداد زیاد کنیزان وغلامان در نزد رسول کریم ج بود، او به نزد ایشان رفت، درحالی که آنجا مردم زیاد حضور داشتند و به اساس حیایی که داشت، نتوانست تقاضای گرفتن خدمتگاری نماید. دوباره به خانه برگشت، روز بعد وقتی رسول کریم ج به خانهشان تشریف آوردند، در مورد سوال کردند؟ بی بی فاطمه چیزی نگفت و علیس میفرماید که من به رسول کریم ج گفتم: ای رسول خدا! از اثر گرداندن آسیاب دستی، در دستهای فاطمه نشان مانده است و بر اثر حمل کردن مشک بر بدنش اثر ریسمان افتاده است و به سبب کارهای روزانه لباسهایش گرد آلود هستند، من دیروز به او گفته بودم که خدمت رسول خدا چند خادم آورده شده است، برو وخادمی طلب کن، او به همین منظور حاضر شده بود.
رسول الله ج ارشاد فرمودند: دخترم صبر کن، نزد موسی وهمسرش تا ده سال فقط یک زیرانداز بود، آنها عبای موسی÷ را شبها پهن کرده و بر آن میخوابیدند(این قسمت را در حدیث مشاهده نکردم)، تو تقوا حاصل کرده از اللهأ بترس و فریضهی پروردگار خود را اداء کن وکارهای روزانهی خانه خود را انجام بده، وقتی برای خوابیدن به بستر رفتی ۳۳ بار سبحان الله ۳۳ مرتبه الحمد لله و ۳۴ مرتبه الله اکبر بخوان. این عمل از خدمتگذار خیلی بهتر است. فاطمهل عرض نمود: من از الله و رسول او راضی و خشنود هستم [۵۶].
بی بی صفیهل: بی بی صفیه دختر عبدالمطلب و مادر زبیرب بود، او نخستین زنی بود که یک تن از مشرکان را بدست خود به قتل رساند.
بی بی خولهل: بی بی خوله، خزرجی و همسرش (اوس بن صامت) بود. شوهرش او را ظهار نمود و این در حقیقت نوعى از طلاق در زمان جاهلیت بود اما طلاقى بود كه نه قابل بازگشت بود و نه زن آزاد مىشد كه بتواند همسرى براى خود برگزیند و این بدترین حالتى بود كه براى یک زن شوهردار ممكن بود رخ دهد.
او به نزد رسول الله ج رفته و مشکلش را بیان داشت، خدایﻷ صدای او را شنیده و آیات قرآنی را در موردش نازل نمود: ﴿قَدۡ سَمِعَ ٱللَّهُ قَوۡلَ ٱلَّتِي تُجَٰدِلُكَ فِي زَوۡجِهَا وَتَشۡتَكِيٓ إِلَى ٱللَّهِ وَٱللَّهُ يَسۡمَعُ تَحَاوُرَكُمَآۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ بَصِيرٌ١﴾[المجادلة: ۱]. «خداوند قول زنى را كه دربارهی شوهرش به تو مراجعه كرده بود و به خداوند شكایت مىكرد، شنید (و تقاضاى او را اجابت كرد) خداوند گفتگوى شما را با هم (و اصرار آن زن را دربارهی حل مشكلش) مىشنید و خداوند شنوا و بینا است.»
امام قرطبی/ میگوید: در زمان خلافت عمرس زنی امیرالمؤمنین را ایستاده نموده برایش نصیحت میكرد و عمرس به سخنانش گوش میداد. مردم گفتند: ای امیرالمؤمین! آیا برای این پیرزن اینقدر زیاد توقف میكنی؟ گفت: قسم بخدا كه اگر این خانم مرا از صبح تا شام ایستاده كند، در مقابلش ایستاده میشوم و تنها برای ادای نماز فرض از نزدش اجازه میگیرم. آیا شما میدانید كه این خانم كیست؟ او خوله بنت ثعلبة آن زنی است كه خداوند متعالأ صدای او را از فوق هفت آسمان شنید. آیا زنی را كه خداوند سخنانش را بشنود، عمر نشنود؟
[۵۰] مسند إمام احمد (۶/۱۱۸) [۵۱] بخاری كتاب المناقب حدیث (ش: ۳۵۳۶) حدیث را بیان میکند: «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ ُ قَالَ أَتَى جِبْرِيلُ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ هَذِهِ خَدِيجَةُ قَدْ أَتَتْ مَعَهَا إِنَاءٌ فِيهِ إِدَامٌ أَوْ طَعَامٌ أَوْ شَرَابٌ فَإِذَا هِيَ أَتَتْكَ فَاقْرَأْ عَلَيْهَا السَّلَامَ مِنْ رَبِّهَا وَمِنِّي وَبَشِّرْهَا بِبَيْتٍ فِي الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبٍ لَا صَخَبَ فِيهِ وَلَا نَصَبَ» و از ابوهریرهس روایت است كه جبریل÷ به نزد پیامبر ج آمده و گفت: ای رسول خدا اینک بی بی خدیجه در نزدت با ظرفی از طعام و یا نوشیدنی میآید، هرگاه به نزدت آمد، برایش بگو كه خداوند (جل جلاله) برایت سلام فرستاده است، او را بشارت به جنت بده. [۵۲] (الاصابة ۴/۴۵۷) [۵۳] (روی مسلم عن انس بن مالک ان رسول الله ج افرد یوم احد فی سبعة من الانصار ورجلین من قریش، فلمها رهقوه قال: من یردهم عنا وله الجنة؟ او هو رفیقی فی الجنة؟ فتقدم رجل من الانصار فقاتل حتی قتل، ثم رهقوه یصا فلم یزل کذلک حتی قتل السبعة فقال رسول الله صلی الله علیه لصاحبیه (ای القریشیین) ما انصفنا اصحابنا (صحیح مسلم، باب غزوة احد ۲/۱۰۷ [۵۴] الرحیق المختوم/۳۰۴ [۵۵] الأربعین فی مناقب أمهات المؤمنین تالیف عبد الرحمن بن محمد، دمش: دار الفكر، ۱۴۰۶ تحقیق: محمد مطیع الحافظ ص: ۴۱ [۵۶] ابوداود