معالجه با نسخه قرآن و سنت

فهرست کتاب

درمان بیماری روحی (قلبی)

درمان بیماری روحی (قلبی)

بزرگترین درمان برای امراض روحی و دلتنگی به اختصار در ذیل می‌آید: (زاد المعاد)

۱) هدایت و توحید، همانا گمراهی و شرک از بزرگترین اسباب دل‌تنگی است.

۲) نور ایمان صحیح، که اللههمراه عمل صالح در قلب بنده‌اش می‌افکند.

۳) علم نافع، که باعث گشایش و بسط علم فرد می‌شود و شرح صدر به همراه دارد و دل را باز می‌کند.

۴) توبه نمودن و برگشتن به سوی اللهو دوستی او با تمام قلب، و به او روی آوردن و در عبادتش مشغول شدن.

۵) مداومت یاد اللهدر هر حال و در هر مکان، ذکر، تأثیر عجیبی در شرح صدر و فراخی دل و از بین بردن غم و غصه دارد.

۶) نیکی کردن به خلق، نیکی کردن به صورت‌های مختلف آن و نفع رسانیدن به خلق تا حد امکان، انسان بخشنده نیکوکار، دلبازترین مردم و پاک طینت‌ترین و بافضیلت‌ترین آن‌ها است.

۷) شجاعت، که همانا مرد شجاع دلباز است و دل فراخی دارد.

۸) بیرون نمودن عیوب قلب از قبیل صفات بد که موجب تنگی دل و عذاب آن می‌شود مانند حسد، کینه، خیانت، دشمنی، نفرت و ظلم.

از پیامبر اکرم جدر مورد بهترین مردم سئوال شد، فرمود: (هر کسی که مخموم القلب است و زبانش راست گفتار باشد، گفتند: راست گفتار را می‌دانیم، اما مخموم القلب چیست؟ فرمود: کسی که قلب او متقی و پاک است و گناه، ظلم، خیانت، حسد در آن نیست) (ابن ماجه).

۹) افراط نکردن در نگاه و گفتار و گوش دادن و نزدیکی و خوردن و خوابیدن که همانا ترک زیاده‌روی در آن‌ها از اسباب فراخی دل است و سبب از بین رفتن غم و غصه می‌با‌شد.

۱۰) مشغول شدن به کار یا علمی از علوم نافع که قلب را از عوامل اضطراب و تشویق دور ساخته و سرگرم می‌کند.

۱۱) انجام هر کار در همان روز و عدم موکول کردن آن به آینده و غصه نخوردن بر گذشته، و انسان در زمینه آنچه که در دین و دنیایش به او نفع می‌رساند تلاش کند و از پروردگارش برای رسیدن به هدف و پیروزی کمک بخواهد و از او طلب یاری و مدد بکند که این عمل او را از غم و غصه دور کرده و به او تسلی می‌دهد.

۱۲) نگاه کردن به کسی که پایین‌تر از توست نه به کسی که بالاتر از توست، چه از لحاظ سلامتی و چه از نظر رزق و روزی و امثالهم.

۱۳) فراموش کردن آنچه که از ناخوشایندی‌ها بر او گذشته و امکان دفعشان هم نبوده و هرگز در مورد آن‌ها فکر ننماید.

۱۴) هرگاه که به فردی مصیبتی وارد شود باید تلاش کند که آن را سبک نماید، با وجود اینکه بدترین احتمالاتی که به آن امر منتهی می‌شود هم پیش بیاید، و باید آن را به اندازه تواناییش دفع نماید.

۱۵) داشتن قوت قلب و عدم آشفتگی و انفعال قلب به اوهام و خیالات که تفکرات بد را جلب می‌نماید و عصبانی نشود و منتظر از بین رفتن گناهان و بروز ناخوشایندی‌ها نباشد بلکه کار را به اللهموکول نماید در عین اینکه اسباب نافع را هم اختیار نماید، در خواست عفو و سلامتی از اللهنماید.

۱۶) تکیه و اعتماد قلب بر اللهو توکل نمودن به او، داشتن حسن ظن نسبت به اللهو هر کس که به الله توکل نماید اوهام و خیالات در او تأثیری ندارد.

۱۷) فرد عاقل می‌داند که زندگی صحیح و درست او آن زندگی است که پر از آرامش و خوشبختی باشد و زندگی واقعاً کوتاه است، پس نباید آن را با غم و اندوه کوتاهتر نمود و در برابر تیرگی‌های آن نرم شد که این کار علیرغم یک زندگی صحیح می‌باشد.

۱۸) آنگاه که بدی بر سر او آمد بین بقیه نعمت‌های دینی و دنیوی‌اش و بین آنچه بر سر او از بدی آمده جمع‌بندی و مقایسه نماید. بعد از مقایسه، بر او آشکارتر می‌شود که نعمت‌های او از آن مصیبت بیشتر است، و بین آنچه از روی دادن ضرر می‌ترسد و احتمالات زیادی که در مورد سلامتی او می‌باشد جمع‌بندی داشته باشد و نگذارد احتمال ضعیف بر احتمال قوی غلبه کند، و به وسیله آن هم غم و غصه و ترسش تمام می‌گردد.

۱۹) بداند که آزارهای مردم، مخصوصاً گفتار بد، او را ضرر نمی‌رساند بلکه به خود آن‌ها ضرر می‌رساند و به آن اهمیتی ندهد و فکر و خیال نکند تا اینکه به او ضرر و آسیبی نرساند.

۲۰) افکارش را در مواردی که به او نفع دینی و دنیایی می‌رساند مشغول کند.

۲۱) نباید از کسی به خاطر کار نیک و خوبی که به او کرده است توقع تشکر داشته باشد، به جز از الله. بداند که این معامله‌ای بین او و اللهمی‌باشد، و به تشکرات کسی که به او خوبی کرده اهمیتی ندهد ﴿إِنَّمَا نُطۡعِمُكُمۡ لِوَجۡهِ ٱللَّهِ.

۲۲) بر روی دو چشم قرار دادن کارهای سودمند و به تحقق رساندن آن و عدم اشتغال به کارهای ضرررسان، حتی فکرش را هم نباید به آن مشغول نماید.

۲۳) انجام تمام کارهای حال حاضر و فراغت از کارهای آینده تا زمانی که برای کارهای آینده با نیروی تفکر و عمل دست یابد.

۲۴) از کارها و علوم نافع مهمترین آن‌ها را برگزیند، خصوصاً مواردی که علاقه‌اش را در مورد آن شدید می‌کند از اللهبر انجام آن کار مدد بخواهد سپس مشورت کند آنگاه که مصلحت آن کار تشخیص داده شد با توکل به اللهبه آن کار بپردازد.

۲۵) سخن گفتن از نعمت‌های ظاهری و باطنی اللهکه همانا با شناخت آن‌ها و با سخن گفتن در مورد آن‌ها اللهغم و غصه را دفع می‌کند. و بنده را به شکرگزاری برمی‌انگیزد.

۲۶) رفتار همسر، و فامیل و هر کسی که بین تو و او رابطه و علاقه‌ای است، هرگاه که تو در آن‌ها عیبی دیدی با آن‌ها، با این ملاحظات دوستی، رابطه تداوم می‌یابد و دل باز می‌شود (مرد مؤمنی زن مؤمنش را متارکه نکند اگر از اخلاقش بدش آمد از اخلاق دیگرش راضی باشد) (مسلم).

۲۷) دعا نمودن برای درست شدن تمام کارها، و بزرگترین دعا اینست «اللَّهُمَّ أَصْلِحْ لِي دِينِي الَّذِي هُوَ عِصْمَةُ أَمْرِي وَأَصْلِحْ لِي دُنْيَايَ الَّتِي فِيهَا مَعَاشِي وَأَصْلِحْ لِي آخِرَتِي الَّتِي فِيهَا مَعَادِي وَاجْعَلْ الْحَيَاةَ زِيَادَةً لِي فِي كُلِّ خَيْرٍ وَاجْعَلْ الْمَوْتَ رَاحَةً لِي مِنْ كُلِّ شَرٍّ»(مسلم) یعنی: ای الله، برای من دینم را که باعث حفظ شدن از گناه در کارم است را اصلاح بفرما. و دنیایم را که در آن امرار معاشم است، و آخرتم را که در آن معاد و بازگشتم است نیز اصلاح بفرما و زندگیم را جهت کارهای خیر زیاد بفرما و مرگم را جهت خلاصی از هر شری برایم قرار ده.

و همچنین این دعا «اللَّهُمَّ رَحْمَتَكَ أَرْجُو فَلَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ وَأَصْلِحْ لِي شَأْنِي كُلَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْت»(ابوداود و احمد) یعنی: ای الله، رحمتت را طلب دارم، مرا به اندازه یک چشم به هم زدن به حال خودم وا مگذار و تمام کارهایم را اصلاح بفرما که به جز تو هیچ اله و معبودی نیست.

۲۸) جهاد در راه الله، پیامبر اکرم جدر این باره می‌فرماید: (در راه اللهجهاد کنید که همانا جهاد در راه خدا دری از درهای بهشت است، و الله به وسیله آن انسان را از غم و غصه نجات می‌دهد) (احمد و حاکم) و این اسباب و وسایل درمان مفیدی برای امراض روحی هستند و از بزرگترین درمان‌های آشفتگی روحی، برای کسی است که تدبیر نماید و با صدق و اخلاص به آن عمل نماید و برخی از علماء بسیاری از حالات و بیماری‌های روحی را با آن معالجه نموده‌اند، و اللهبا آن فایده زیادی به بیمار رسانده است.