مورد اول: قرآن کریم
که همانا آن به آنچه که در سینه از شک وجود دارد شفا است، و هر چه از شرک و لکههای کفر و بیماریهای شبهات و شهوات در آن است را از بین میبرد.
قرآن کریم برای کسی که به حق آن را بداند و به آن عمل نماید، هدایت است و برای مؤمنین با آنچه که به وسیلۀ آن از ثواب فوری و غیر فوری برای آنان حاصل میشود رحمت است:
﴿أَوَ مَن كَانَ مَيۡتٗا فَأَحۡيَيۡنَٰهُ وَجَعَلۡنَا لَهُۥ نُورٗا يَمۡشِي بِهِۦ فِي ٱلنَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُۥ فِي ٱلظُّلُمَٰتِ لَيۡسَ بِخَارِجٖ مِّنۡهَاۚ﴾[الأنعام: ۱۲۲]
«آیا کسی که مرده بود پس زنده ساختیمش (یعنی کافر بود و او را هدایت کردیم) و پیدا کردیم برای او نوری که میرود با آن میان مردمان مانند کسی باشد که صفتش اینست که در تاریکیها، نیست بیرون آینده از آن».