مختصری از اصول عقاید اهل سنت و جماعت

هفتم: جماعت و امامت

هفتم: جماعت و امامت

۱- جماعت در اینجا یاران پیامبر و کسانی که به نیکی و احسان تا روز قیامت از یاران پیامبر پیروی کنند، هستند، و آن‌ها گروه رستگار و نجات یافته‌اند، و هرکس به راه و روش آن‌ها تمسک ورزد از جماعت به شمار می‌رود، حتی اگر هم در بعضی از جزییات اشتباه کنند.

۲- جدایی در دین جایز نیست، و فتنه و آشوب بین مسلمانان جایز نیست، برای حل اختلاف بین مسلمانان باید به قرآن و سنت پیامبرصو آنچه گذشتگان نیک گفته‌اند رجوع کرد.

۳- کسی که از گروه مسلمانان خارج شود نصیحت و دعوت و گفتگوی او (بالتی هی أحسن)، و آوردن دلیل برای او واجب است، شاید توبه کرد، وگرنه کیفری که دین بر او واجب کرده بر او وارد خواهد شد.

۴- بایستی مردم را بر جمله‌های ثابت در قرآن و سنت و اجماع علما راهنمایی نمود، و جایز نیست که عامه مسلمانان را به امور دقیق و معانی عمیق امتحان کرد.

۵- در اساس همه مسلمانان قصد و نیت آن‌ها صحیح و درست است، تا این که خلاف آن آشکار شود.

باید که کلام و گفتار آن‌ها را مانند گفتار خوب در نظر بیاوریم، و کسی که دشمنی و سوء قصد او ظاهر و آشکار شد، برای دفاع از او نمی‌توانیم گفتارش را تفسیر کنیم که او رهایی یابد.

۶- گروه‌های مسلمان که از سنت صحیح خارج هستند، وعده هلاکت و آتش جهنم برای آن‌هاست، و حکم آن‌ها حکم همه کسانی است که وعده و وعید برای آن‌هاست، بجز کسی که در باطن کافر می‌باشد.

و گروه‌هایی که از دایره اسلام خارج می‌شوند همه کافر می‌باشند، و حکم آن‌ها حکم مرتد و از دین برگشته است.

۷- نماز جمعه و جماعت از بزرگترین نماد و نشانه ظاهری اسلام است، و نماز پشت سر کسی‌که پاک و متقی است (کسی بد او را نگفته) صحیح می‌باشد.

و ترک نماز پشت سر کسی به این دلیل که او را نمی‌شناسیم یک نوع نوآوری است.

۸- نماز پشت سر کسی‌که بدعت خود را ظاهر و آشکار می‌کند، و یا فاجر و تبهکار است، با وجود امکان خواندن نماز پشت شخص دیگر صحیح نیست، و نماز خوانده شده پشت سرش صحیح است، و نمازگذار گناه کار می‌شود مگر این که قصد او برطرف کردن فسادی بزرگتر باشد، و اگر کسی دیگر بهتر از او پیدا نشد، و یا این که مانند او، و یا بدتر از او بود، نماز پشت سرش جایز است، و ترک نماز پشت سرش جایز نیست.

و کسی که حکم کفر بر او صادر شود نماز پشت سرش جایز نیست.

۹- امامت کبری به وسیله اجماع همه مسلمانان، و یا بیعت اهل حل و عقد (علما و دانشمندان و بزرگان قوم) ثابت می‌شود، و کسی که بر مردم غلبه کرد و چیره شد و حکومت را گرفت و مردم را به طرف خود جلب کرد، اطاعت از او در امر معروف واجب شده، و نصیحت او نیز واجب می‌گردد و نمی‌توان علیه او انقلاب کرد، مگر این که به طور آشکار کفر او ثابت شود، و از سخنان خداوند برهان و نشانه‌ای برای کفر او داشته باشیم.

۱۰- نماز و حج و جهاد با فرمانروایان مسلمان واجب است، اگر هم آن‌ها ظلم و ستم کنند.

۱۱- جنگ بین مسلمانان برای کالای دنیایی و به خاطر تعصب قومی و جاهلی حرام است، و از گناهان کبیره به شمار می‌رود، ولی جنگ با اهل بدعت و یاغی‌ها و هم مانند آن‌ها جایز است، و اگر نتوانستیم از هیچ طریقی از دست آن‌ها رهایی یابیم ممکن است واجب شود، مطابق با وقایع روز و همین زمان، حال با توجه به مصلحت جامعه و مردم با آن‌ها بجنگیم که آن موقع جنگ واجب می‌شود.

۱۲- صحابه و یاران پیامبر صهمه عادل، و شهادت آن‌ها مورد قبول است، و آن‌ها بهترین افراد این امت هستند، و گواهی دادن بر ایمان و فضیلت آن‌ها یکی از اصول قطعی و معلوم و آشکار و از ضروریات دین اسلام است، و محبت آن‌ها دین و ایمان؛ و بغض آن‌ها کفر و نفاق است.

ما باید از آن چه بین آن‌ها رخ داده‌است و از هرچیزی که موجب بهانه گیری و سرزنش و نکوهش در مقام و منزلت آن‌ها می‌شود خودداری و دوری کنیم.

و بهترین آن‌ها أبوبکر سپس عمر، سپس عثمان، سپس علی که خلفای راشدین هستند، و خلافت آن‌ها به ترتیبی که اسامی آن‌ها آمده درست است.

۱۳- محبت کردن به اهل بیت دسول خداصو یاری کردن آن‌ها و گرامی داشتن قدر و منزلت زنان پیامبر که در حکم مادران همه مؤمنین هستند و شناخت برتری آنها، و دوست داشتن نیاکان و علما و دانشمندان سنت پیامبرصو (تابعین لهم باحسان)، و دوری از اهل نوآور در دین و هواپرستان همه نشانه‌هایی از دین روشن و آشکار اسلام است.

۱۴- جهاد در راه خدا (ذروة سنام) (رکن اساسی) اسلام است، و تا روز قیامت ادامه دارد.

۱۵- امر به معروف و نهی از منکر از بزرگترین احکام اسلام است، و آن باعث حفظ و نگهداری مردم می‌شود، و این دو بحسب توانایی و مصلحت معتبر واجب می‌گردد.