قبر، عذاب و خوشی آن

فهرست کتاب

مقدمه‌ی مؤلف

مقدمه‌ی مؤلف

إِنَّ الْحَمْدَ لِلَّهِ نَحْمَدُهُ وَنَسْتَعِينُهُ وَنَسْتَغْفِرُهُ، وَنَتُوبُ إِلَيْهِ، وَنَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ شُرُورِ أَنْفُسِنَا، وَمِنْ سَيِّئَاتِ أَعْمَالِنَا، مَنْ يَهْدِهِ اللَّهُ فَلاَ مُضِلَّ لَهُ، وَمَنْ يُضْلِلْ فَلاَ هَادِىَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَه إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ. وبعد:

با دنبال کردن سلسلۀ «بداية السالكين»خداوند متعال مرا موفق فرمود تا این کتاب: «قبر: عذاب و خوشى آن» را بنویسم و ضرورى دانستم تا این معلومات را به برادران مسلمان خود تقدیم نمایم، زیرا «عذاب قبر و خوشى آن» از جمله موضوعاتى است که به عقیده تعلق داشته و باید مسلمان آن را بداند، پس با معرفت و دانستن ارکان ایمان، و عذاب قبر و خوشى آن، وعذاب آتش و خوشى بهشت ؛ با دانستن این‌ها و ایمان داشتن به آن، آراستن باطن، که آراستن ظاهر بر آن مترتب می‌شود، و در آن سلوک و تربیت انسان مؤمن، و امن و امان او در جامعه، و همچنین در تمامی‌ این دنیا خواهد بود، زیرا ما می‌دانیم که فساد مردم چه فرد و چه جامعه عدم و نابود بودن وازع دینى و آنچه که انسان را از آن فساد باز می‌دارد است، و از بزرگترین وازع دینى ایمان به خداى تعالى، و مراقبت او در سر و علن و در ظاهر و باطن، و ایمان به فرشتگان، و ایمان به قبر و آنچه در آن از خوشى و عذاب وجود دارد می‌باشد، و ایمان به بهشت و آتش جهنم، تا آخر آنچه انسان مؤمن باید به آنها ایمان آورد است.

و شخص مؤمن قبل از اینکه از او امرى صادر شود چه قول و چه فعل آن را در ترازوى حق می‌گذارد، و آن را با تقوى و پرهیزگارى، و جهنم و بهشت و خوشى قبر و عذاب آن می‌سنجد، پس با اینحال هیچ چیز از مؤمن صادر نمی‌شود بجز اعمال و کردار صالح و نیک، و اگر هم چیزى از بدى و آنچه خدا از آن راضى نیست از او رخ دهد، عذاب جهنم و قبر را بیاد خود می‌آورد و می‌بیند که این‌ها از بند کفش او، به او نزدیکترند، پس هیچ چاره‌ای جز استغفار و توبه و انابه ندارد، و خداوند را استغفار کرده با گریه و زارى، و خشوع و خضوع بسوى او باز می‌گردد.

با این تصورات مسلمانان صدر اسلام جهان را در دست گرفتند، و با جهل و نادانى و ترک این چیزها، امت اسلام زیانکار و خسارت دیده شد.

سعادت و استقرار و امن و امان و خوشى را از دست داد، و محبت و دوستى و الفت بین جامعۀ اسلامی‌ از بین رفت، جهاد در راه خدا را ترک کردند.

با همۀ این‌ها که گذشت دشمنان اسلام در جامعۀ اسلامی‌ طمع ورزیدند و آنها را محاصره کردند، چنانکه گروهى از مردم بر صینى خوراک جمع شده آن را می‌خورند، پس چنان خسارت دیده شدند که جاى صحبت نیست در حالیکه خسارت آخرت شدیدتر و بزرگتر است.

دین اسلام راه هدایت و نور است، و کسى که بخواهد آن را پى کند اسلام این راه را برایش روشن می‌گرداند، و این همان دینى است که براى امت محمدى راه را روشن می‌گرداند، و دلها را با هم جمع کرده الفت می‌دهد، دشمنى را از بین برده و سعادت و عزت و مجد را به آنان می‌بخشاید و همۀ این‌ها با تمسک و چنگ زدن به دین حقیقى اسـلام خواهد بود.

در پایان ناگفته نماند که سپاس خود را براى کسانى که مرا در اخراج این کتاب یارى داده ثبت کنم، بخصوص شیخ و معلم فاضل من: الشیخ محمد ناصرالدین الألبانی که کتاب خود: (الترغيب والترهيب) قبل از اینکه بچاپ برسد در اختیار من گذاشت تا از آن استفاده ببرم، خداوند او را پاداش نیک دهد.

از خداوند متعال خواستارم تا این رساله را خالصانه براى رضا و خشنودى خود قرار دهد، و از من آن را قبول فرماید، و من و برادران مسلمان را از عذاب قبر و آتش جهنم نجات دهد، و ما را با خوشى قبر و بهشت خرسند نماید، و از او عافیت و تندرستى در دنیا و آخرت مسئلت داریم، زیر او قادر بر همۀ چیزهاست.