۲- ایمان به ربوبیت خداوند متعال
یعنی تنها او رب و پروردگار است و هیچگونه شریک و همتایی ندارد. و رب به کسی گفته میشود که خلقت و پادشاهی و امر، از آن او باشد. پس هیچگونه آفریدگار و پادشاهی بجز الله وجود ندارد. و بجز او کسی حق امر و نهی ندارد. خداوند متعال میفرماید:
﴿... أَلَا لَهُ ٱلۡخَلۡقُ وَٱلۡأَمۡرُۗ... ﴾[الأعراف: ۵۴] «خلق و امر از آن خداوند است».
و در جایی دیگر میفرماید:
﴿... ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡكُۚ وَٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مَا يَمۡلِكُونَ مِن قِطۡمِيرٍ ١٣﴾[فاطر: ۱۳].
«این خداوند است که پروردگار شما است و مالکیت جهان هستی از آن اوست و کسانی را که بجز او به فریاد میخوانند، مالک پوسته نازک هسته خرما هم نیستند».
و در تاریخ، سراغ نداریم که کسی ربوبیت خداوند متعال را انکار کند مگر معاندی که به گفتههای پیامبران اعتقاد نداشته باشد. چنانکه فرعون به قومش گفت: «أنا ربکم الأعلی».
و یا در جایی دیگر گفت:
﴿...يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَأُ مَا عَلِمۡتُ لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرِي... ﴾[القصص: ۳۸].
«ای بزرگان قوم! من خدایی بجز خودم برای شما سراغ نداریم».
باید دانست که او هم به این سخنانش هیچگونه اعتقادی نداشت.
چرا که خداوند متعال در این باره میفرماید:
﴿وَجَحَدُواْ بِهَا وَٱسۡتَيۡقَنَتۡهَآ أَنفُسُهُمۡ ظُلۡمٗا وَعُلُوّٗاۚ... ﴾[النمل: ۱۴].
«ستمگرانه و متکبرانه معجزات را انکار کردند، هرچند که در دل بر آنها یقیین و اطمینان داشتند».
و همچنین موسی÷آنگونه که در قرآن آمده است به فرعون گفت:
﴿...لَقَدۡ عَلِمۡتَ مَآ أَنزَلَ هَٰٓؤُلَآءِ إِلَّا رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ بَصَآئِرَ وَإِنِّي لَأَظُنُّكَ يَٰفِرۡعَوۡنُ مَثۡبُورٗا ١٠٢﴾[لإسراء: ۱۰۲].
«تو خوب میدانی که این معجزات واضح و روشن را بجز پروردگار آسمانها و زمین، کسی دیگر نفرستاده است. و معتقدم که تو ای فرعون هلاک و نابود خواهی شد».
لذا مشرکین با وجودی که در باب الوهیت (عبادت) شرک میکردند اما توحید ربوبیت را قبول داشتند و به آن اعتراف میکردند.
خداوند متعال میفرماید:
﴿قُل لِّمَنِ ٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِيهَآ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٨٤ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ٨٥ قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱلسَّبۡعِ وَرَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ ٨٦ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ ٨٧ قُلۡ مَنۢ بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيۡهِ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٨٨ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ فَأَنَّىٰ تُسۡحَرُونَ ٨٩﴾[المؤمنون: ۸۴-۸٩].
«بگو: اگر شما دانا و فهمیده هستید، زمین و کسانی که در زمین وجود دارند، از آن چه کسی هستند؟ آنان خواهند گفت: از آن خدایند. بگو: آیا پند نمیگیرید؟ بگو چه کسی پروردگار آسمانهای هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ است؟ خواهند گفت: از آن خدایند. بگو: پس چرا پرهیزکاری را رد پیش نمیگیرید؟ بگو: چه کسی مالکیت همهچیز را در دست دارد و هم اوست که پناه میدهد و کسی را نمیتوان از عذاب او پناه داد اگر شما میدانید و آگاه هستید؟ خواهند گفت: از آن خداست. بگو: پس چگونه فریب میخورید؟».
و در جایی دیگر میفرماید:
﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡعَلِيمُ ٩﴾[الزخرف: ٩].
«و اگر از مشرکان بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است قطعاً خواهند گفت: خداوند، با عزت و بسیار آگاه آفریده است».
و همچنین میفرماید:
﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَهُمۡ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۖ فَأَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ ٨٧﴾[الزخرف: ۸٧].
«و اگر از مشرکان بپرسی که چه کسی آنان را آفریده است، قطعاً خواهند گفت: الله. پس چگونه منحرف میشوند؟».
باید دانست که امر خداوند متعال، شامل اوامر تکوینی و تشریعی او میشود. پس همانطور که خداوند مدبر جهان هستی است و برحسب اقتضای حکمتش دنیا را میگرداند همچنین بر دنیا با تشریع عبادت و احکام معاملات به اقتضای حکمتش، حکومت میکند. پس هر کس، شخص دیگری را در عبادات، قانونگذار بداند یا در معاملات حکم بداند، همانا به خداوند شرک ورزیده و مومن به شما نمیرود.