غُلات بزرگترین آفات و خبیثترین نکبات
وجود و پیدایش غُلات در دین اسلام از بزرگترین آفات و مرگبارترین بلیات بوده است که موجب و موجد این همه موهامات و خرافات گردیده و روی چهره نورانی حقایق دین را پوشانیده است و ذوات مقدسهی أئمهی طاهرین سلام الله علیهم اجمعین پیش از همه از این خطر بزرگ ترسیده و مسلمانان را از آن ترسانیدهاند. و احادیث و اخبار زیادی در مذمت این گروه بد بنیاد از ایشان صادر گردیده است که تنها در کتاب رجال ابو عمر و کشتی پیش از ۲۴ حدیث آمده است، علامه مامقانی آن احادیث را در مقباس الهدایه ص ۸۸ . جمعآوری کرده است و ما پارهای از آن را از کتب معتبره شعیه در اینجا میآوریم.
۱- در امالی شیخ طوسی ۲۶۴ از عبدالرحمن بن مسلم از فضل بن مسلم روایت شده که حضرت صادق ÷فرمود: «احذروا شبابکم الغلاة لا یفسدوهم فإن الغلاة أشرمن الیهود والنصاری والمجوس والذين أشرکوا». یعنی: «جوانان خود را از غالیان بر حذر دارید که ایشانرا فاسد نکنند زیرا که غُلات بدترند از یهود و نصاری و مجوس و مشرکین». (پس غُلات حتی از مشرکین هم بدترند).
آنگاه حضرت ÷اضافه کرد که: «إلینا یرجع الغالي فلا نقبله وبنا یلحق الـمقصر فنقبله». یعنی: غالی ممکن است که از غلو خود برگردد اما ما دیگر او را قبول نمیکنیم و مقصر یعنی: آن کس که در معرفت ما یا خدا تقصیر و کوتاهی نموده است بما ملحق میشود و ما او را می پذیریم.
عرض شد باین رسوائی این چگونه میشود؟ فرمود: «لأن الغالي قد اعتاد ترك الصلوة والزکوة والصیام والحج فلا یقدر علی ترک عادته وعلی الرجوع إلی الله أبدا، وإن الـمقصر إذا عرف عمل وأطاع». یعنی: «غالی چونکه عادت کرده است بترک نماز و زکات و روزه و حج دیگر قادر بر ترک عادت خود نیست و هرگز نمیتواند بطاعت خدا برگردد، و چنانکه قبلاً هم گفتهایم منظور غالیان همین است که بوسیلهی شفاعت ائمه و محبت ایشان از مواخذه مصون باشد. اما مقصر جون دانست عمل میکند».
۲- در نوادر راوندی آورده است که حضرت امیرالمومنین÷فرمود: «یهلك في إثنان محب مفرط یفرطني بما لیس لي ومبغض یمحمله شنئاني علی أن یهینني» یعنی: «دو کس در باره من هلاک میشوند یکی دوستار گزافکار که در بارهی من چیزهای میستاید که در باره من نیست و دیگری دشمنی که دشمنی او مرا او را وا میدارد که مرا خوار کند».
و در نهج البلاغه نیز فرموده است: «یهلك في رجلان محب مفرط وباهت نفر» و این مانند آن فرمایش حضرت است که میفرماید: «هلك في رجلان محب غال ومبغض قال» مضمون تمام این فرمایشها یکی است.
۳- در اعتقادات صدوق است که حضرت رضا÷همواره در دعای خود بخدا عرض میکرد: «اللهم إني أبرأ إليك من الحول والقوة ولا قوة إلا منك، اللهم إني أبرأ إليك من الذين ادعوا لنا ما ليس لنا بحق، اللهم إني أبرأ إليك من الذين قالوا فينا ما لم نعلمه في أنفسنا، اللهم لك الخلق ومنك الأمر وإياك نعبد وإياك نستعين، اللهم أنت خالقنا وخالق آبائنا الأولين وآبائنا الآخرين، اللهم لا يليق الربوبية إلا بك ولا تصلح الإلهية إلا بك، اللهم فالعن النصارى صغروا عظمتك والعن المضاهئين لقولهم من بریتک، اللهم إنا عبيدك وأبناء عبيدك لا نملك لأنفسنا نفعا ولا ضراً ولا موتاً ولا حيوةً ولا نشوراً. اللهم من زعم أن لنا الخلق وعلينا الرزق فنحن إليك براء كبراءة عيسى بن مريم من النصارى وصلى على نبينا وآله وأصحابه وسلم، اللهم إنا لا ندعهم بما يزعمون فلا تؤاخذنا بما يقولون واغفرلنا ما يدعون ولا تدع على الأرض منهم دياراً إنك إن تذرهم يضلوا عبادك ولا يلدوا إلا فاجراً كفاراً». یعنی: «خدایا من بیزارم از جهت حول و قوه بسوی تو هیچ حول و قوهای نیست مگر بوسیله تو، خداوندا من بیزارم بسوی تو از کسانیکه دربارهی ما ادعای کنند چیزهائی را که ما را در آن حقی نیست و خود را در آن بحق نمیدانیم، خدایا من بیزارم از کسانیکه چیزهائی در باره ما میگویند که ما آنرا در نفس خودمان اطلاع نداریم. خدایا آفرینش و امر هر دو تو راست و ما تنها تو را عبادت میکنیم و فقط از تو یاری میجوئیم. خداوندا تو آفرینندهی ما و آفریننده پدران نخستین و پدران آخرین ما هستی، خداوندا پروردگاری جز برای تو شایسته نیست و خدائی جز تو را نمیشاید. خداوندا نصاری را که عظمت تو را کوچک شمردهاند (زیرا کار خدای را در خلق خدا قائل شدند) لعنت کن و نیز لعنت نما کسانی از آفریدگان خود را که قائل بگفتاری شبیه گفتار آنان شدند. خدایا ما بندگان و فرزندان بندگان تو هستیم که برای خود (تا چه رسد بدیگران) مالک هیچگونه سود و زیان و مرگ و زندگی و رستاخیز نیستیم. خدایا، کسانی را که در باره ما چنان تصور میکنند که آفرینش و روزی دادن بدست ماست ما از آنان بیزاریم چنانکه عیسی ÷از نصاری بیزار است خداوندا ما این غُلات را بدانچه میپندارند دعوت نکردهایم پس ما را بگفتار ناهنجار آنان مؤاخذه مکن و آنچه اینان درباره ما تصور میکنند بر ما بیامرز، از اینان کسی را بروی زمین مگذار، اگر بگذاری بندگان تو را گمراه میسازند و از آنان جز فاجر و کافر تولید نخواهد شد».
در پارهای از نسخهها قسمت اخیر «ولا تدع على الأرض..» اضافه است و در پارهای نیست. چنانکه میبینید این نفرین حضرت رضا ÷شامل همین گفتاری است که آیت الله العظمی مدعی است که أئمه چنین و چنانند و ادعای او در قسمتهای گذشته گذشت.
۴- در امالی طوسی و سایر کتب معتبره دیگر است که اصبغ بن نباته روایت میکند که حضرت امیر المؤمنین÷به خدا عرض میکرد: «اللهم إني برئ من الغلاة کبرائة عیسی بن مریم، اللهم اخذلهم أبداً و لا تنصره منهم أحداً».