مقدمۀ مترجم
الحمد لله رب العالمین والعاقبة للمتقین والصلاة والسلام على خیر خلقه محمد وآله وصحبه أجمعین إلى یوم الدین،
زمانی که ظلم و ستم آسمان معنویت و انسانیت را پوشانید و فساد مفسدان بحر و بر را فرا گرفت، قاعدتاً سنت الهی بر آن هست و بوده است که خداوند برای مقابله با ظالمان و طاغوتیان و رهایی و نجات مستضعفان برنامه و شریعتی را به افرادی لایق، ملحق گرداند تا با مشی صحیح بر آن صراط مستقیم الهی، صلح و امنیت را برای جامعۀ بشری به ارمغان بیاورد. اگر نگرشی به لا به لای تاریخ داشته باشیم، به طور دقیق، خواهیم فهمید که انگیزۀ ارسال هر رسولی از جانب خدای رحمان و قیام آن فقط به خاطر طغیان طاغیان، ظلم ظالمان و فجر و فجور فاجران بوده و رسالت آنان پاسداری و حمایت از حقوق مستضعف و سرکوبی غاصبان امنیت بشری بوده است. در واقع، سردمداران برنامۀ الهی و اصحاب و یاران و تابعانشان تا زمانی که بر قوانین شریعتشان مستمر و حرکتی صحیح داشتهاند، برای جامعۀ بشری مثمر ثمر و از جایگاه ویژهای برخوردار بودهاند. اما زمانی که از آن صراط کجروی میکردند و منحرف میشدند متأسفانه خودشان هم، یکی دیگر از عوامل بدبختی و نکبت برای جامعه و میکروبی مهلک و مضر میشدند. اکثر آنها علاوه بر انحراف از راه خدا، برنامۀ الهی را نیز، تحریف کردهاند؛ به نحوی که آن قوانین و احکام نه تنها با جنایات و فسادشان به مبارزه بر نمیخواست بلکه مطابق با هوای نفس و امیالشان یا به گونهای دیگر تثبیت کنندۀ اعمال شوم و ننگینشان بود. در نتیجه، همان داعیان عدالت و عدالتخواهان با اسم و رسمی دیگر، یکی دیگر از عَلَمهای ظلم و جنایات را برپا میکردند و در واقع خود آنان هم، به صف ظالمان میپیوستند.
در این اثنا، دست چرخانندۀ جهان و آگاه از رازهای نهان امت اسلامی از دل تاریکیهای غیب و از پس پردۀ سرمدی - که کسی از فراسوی آن جز خدای یگانه آگاه نیست - همراه با برنامهای قاطع، ناسخ و راسخ - که معجزه آسا تا ابد پایدار و برقرار میباشد - بیرون آمد و مأموریتی را بدانان داد تا در هر عصری پیشرو ملتهای دیگر باشند و رهبری آنان را به دست گیرند تا به طور ذاتی و با انگیزهای قوی، ظلم ستیز و عدالتگر باشند. این امت دارای نقش ویژهای بر روی این سن بود و عهدهدار وظیفۀ سترگی در پهنۀ گستردۀ این جهان بزرگ است و مقام و منزلت ویژهای دارد زیرا او وارث امتهای پیشین است و قانونش جایگزین قوانین آنها شده است. این امت دارای رسالتی از جمله: عقائد، جهانبینی، بینش، نظام، اخلاق و علم و معرفت صحیح الهی است که باید در مرحلۀ اول، خودش از آن برخوردار باشد و بعد آن را به ملتهای دیگر عرضه کند و خداوند متعال لقب و درجۀ «خیر امه» را در قبال حمل این وظیفۀ مهم بدو ملحق گردانیده است.
آری، زمانی که این امت، رسالت الهی را بدرستی به دوش گرفت، به حقیقت بهترین امت و پیشرو ملتهای دیگر بود. وی در سرتاسر جهان طاغوت شرک و کفر و شر و شرارت را در هم کوبید و قانون صلح و خیر و اخوة و برادری را جایگزین آن کرد. سراسر تاریخ بر قدرت و هیبت، شوکت و خیرخواهی و اخوة این امت بزرگ اسلامی شاهد و گواه میباشند.
اما متأسفانه بعد از سپری شدن مدت زمانی، آن هیبت و قدرت به خاطر دلایل خاصی کمرنگ شد و در نتیجه فرعونیان و فرعون صفتان از این مقطع زمانی سوء استفاده کردند و برای سلطهگری و قدرت بر سرتاسر جهان دست به خونریزی و فساد زدند و امروز همگی شاهد غارت و جنایت فرعونیان و سرکوب مخالفانشان در اقصا نقاط عالم میباشیم. نکتهای که بسیار حائز اهمیت است، آن است که باید بدانیم و بپذیریم که تمام هدفشان سرکوب اسلام و مسلمانان میباشد، حتی با شعارهایی همچون مقابله با تروریسم و غیره. با کمی دقت، بلاد و سرزمین مسلمانان را در همین عصر حاضر بنگرید که چگونه خانههایشان را ویران و زن و کودک و پیر و جوان را قتل عام میکنند و آنان را از سرزمینشان آواره و حتی به ناموسشان هم تجاوز میکنند. اگر گوشهای از مصیبتها و حوادثی را که بر سر مسلمانان در کشمیر و قتل عام جوانان در چچن یا اوضاع مسلمانان بیپناه و بیدفاع و مظلوم افغانستان ستمدیده یا اندک ماجرایی از مظلومیت پنجاه و چند سالۀ فلسطین رنجدیده و خاصه، حادثۀ قتل عام و جنایات بیسابقه در طول تاریخ را از آوارگان و غریبان «اردوگاه جنین» و غیره را بر صخرهای از صخرههای عظیم بخوانی، به طور قطع تاب و توان شنیدن را نخواهی داشت و شاید نعرۀ هولناکی کرانههای آسمان را فرا گیرد.
مگر نه آن است که ما مسلمانان امروز جانشینان و پیروان دلاورانی همچون عمر، علی، خالد، طارق و سعد و... هستیم. پس آن غیرت کجا و این ذلت کجا ؟ چرا؟
قطعاً صاحبنظران و دانشمندان اسلام دربارۀ این مسأله به نظریههای گوناگونی پرداختهاند و هر یک در حد توان خود درد انحطاط مسلمانان را پیگیری و شناسایی کردهاند و برای علاج، چارهاندیشی نمودهاند و این کتابی که در دسترس شماست، به طور کل، در این باره به بحث و گفتگو میپردازد. وقتی این کتاب را برای اولین بار مطالعه کردم، تمامی نظریات این مؤلف بزرگوار و دلسوز «عبدالرحمن عبدالخالق» برایم مهم و بسیار تازگی داشتند. در نتیجه با توکل به عنایات پروردگار برای ترجمۀ این کتاب ارزشمند و عرضۀ این نظریات جالب و ارزنده به مسلمانان عزیز و گرامی قلم به دست گرفتم. به امید این که مورد پسند و رضایت شما خوانندگان فخام واقع شود.
«وما توفیقي إلا بالله علیه توکلت وإلیه أنیب»
دارالقرآن پایگلان
مدریک جوانمردی