چهارم: تهاجم فکری و فرهنگی دائم
زندگی در عالم امروز همانند زندگی در یک روستای واحد است، چیزی که در دورترین نقطۀ زمین، پدید میآید، بر کسی که در نزدیکترین نقطه آن زندگی میکند، تأثیر میگذارد. و هر چیزی از لباس یا زینت دنیوی یا رفتار یا فکر یا عقیدهای که ابداع میشود، در مدت زمان کوتاهی به شرق و غرب زمین انتقال مییابد. و امروزه در جهان، هیچ شهر و کشوری از نفوذ این افکار و فرهنگها در امان نیست. تلویزیون و رادیو، نوارهای دیدنی و شنیدنی، مجله و کتاب، جهانگردی و گردش، کنفرانسها و همنشینیهای عمومی، همۀ آنها، بعضی از مردم را توسط بعضی دیگر تحت تأثیر قرار میدهند و از گروهی به گروهی دیگر انتقال مییابد.
و این مسائل ما را نیازمند میکند که اگر میخواهیم از جمع اسلامی مان پاسداری و حمایت کنیم، برای پرورش و رشد برنامۀ اسلامی، تلاش بیوقفهای انجام دهیم و راهحل آن نیز، منع کردن و بستن درها و محل نفوذ آن نیست چون این روش به طور قطع امکان ناپذیر است، بلکه برای توجیه و بیان و راهنمایی، و رد شبهات و افکار وارده و عقیدههای مسموم و خطرناک و...، نیازمند متخصصان آگاه هستیم که این مسأله را درک کنند و راه ریشهکن کردن آن را و شیوۀ مقابله درست و منطقی با آن، و رها کردنش در جامعه، و قدرت رد کردن آن را داشته باشند.
و ما بسیار به حال خودمان تأسف میخوریم اگر زمانی بگوییم که به لشکری قوی و قدرتمند با اسلحههای پیشرفته و مدرن، جهت جلوگیری از پیشروی این فکر و فرهنگ و برنامه نیاز نداریم و تنها یک مقاومت اندک کافی است. و باز هم اگر بگوییم برای تصاحب این فرهنگ و تمدن، علم قوی و قدرتمندی لازم نیست بلکه علم کمی کافی است، باید به حال خودمان تأسف بخوریم.