معنی انسان صالح و امت صالح
بدون شک انسان صالحی که رسالت اسلامی برای او مطرح شده است به انسانی گفته نمیشود که ثروتمند و خوشگذران است و از نعمتهای فراوان دنیا لذت میبرد یا در عیش و نوش و ناز و نعمت زندگی میکند یا در علوم و فنون دنیوی آگاه و عالم باشد، اما نسبت به پروردگارش جاهل و نادان باشد و به هدفی که در روز اول برای آن آفریده شده است، غافل باشد. اینگونه انسانها در نزد خداوند همانند حیوانات یا حتی پستتر هستند. به طوری که خداوند عزوجل میفرماید:
﴿وَلَقَدۡ ذَرَأۡنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ لَهُمۡ قُلُوبٞ لَّا يَفۡقَهُونَ بِهَا وَلَهُمۡ أَعۡيُنٞ لَّا يُبۡصِرُونَ بِهَا وَلَهُمۡ ءَاذَانٞ لَّا يَسۡمَعُونَ بِهَآۚ أُوْلَٰٓئِكَ كَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡغَٰفِلُونَ ١٧٩﴾[الأعراف: ۱۷۹].
«ما بسیاری از آدمیان و جنیان را آفریده و در جهان پراکنده کردهایم که برای دوزخ و اقامت در آن آفریده ایم. (این بدان خاطر است که) آنان دلهایی دارند که بدانها (آیات رهنمون به کمالات) نمیفهمند و چشمهایی دارند که بدانها (نشانههای خداشناسی و یکتاپرستی را) نمیبینند و گوشهایی دارند که بدانها (مواعظ و درسهای زندگیساز را) نمیشنوند، اینان (چون از این اعضاء چنانکه باید سود نمیجویند و منافع و مضرتهای خود را تشخیص نمیدهند) همسان چهارپایان و حتی سرگشتهترند، اینان به حقیقت، بیخبر از صلاح دنیا و آخرت خود هستند».
و نفی خداوند از شنوایی و بینایی و درک و فهم اینگونه افراد بر ظواهر آن اطلاق نمیشود، چرا که آنان هم، اهل بینش و شنیدن و دانایی بودند اما درک و فهم و بینش آنان فقط به امور دنیوی منحصر شده است. خداوند تبارک و تعالی دربارۀ آنان چنین میفرماید:
﴿يَعۡلَمُونَ ظَٰهِرٗا مِّنَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَهُمۡ عَنِ ٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ غَٰفِلُونَ ٧﴾[الروم: ۷].
«تنها ظاهر و نمادی از زندگی دنیا را میدانند، و ایشان از آخرت کاملاً بیخبرند».
و دربارۀ عاد و ثمود میفرماید:
﴿وَعَادٗا وَثَمُودَاْ وَقَد تَّبَيَّنَ لَكُم مِّن مَّسَٰكِنِهِمۡۖ وَزَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَصَدَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِيلِ وَكَانُواْ مُسۡتَبۡصِرِينَ ٣٨﴾[العنکبوت: ۳۸].
«عاد و ثمود و خانه و کاشانۀ ایشان برای شما نمایان است، اهریمن اعمال (زشت و پست) ایشان را در نظرشان آراست و بدین وسیله ایشان را از راه حق و حقیقت بازداشت، در حالی که چشم به دنیا داشتند».
یعنی، آنان در امور کشاورزی و صنعت و دیگر شئونات زندگی و معیشت، صاحب بصیرت و دانایی بودند. و همینطور صالح به قوم خود، ثمود، میگوید:
﴿أَتُتۡرَكُونَ فِي مَا هَٰهُنَآ ءَامِنِينَ ١٤٦ فِي جَنَّٰتٖ وَعُيُونٖ ١٤٧ وَزُرُوعٖ وَنَخۡلٖ طَلۡعُهَا هَضِيمٞ ١٤٨ وَتَنۡحِتُونَ مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُيُوتٗا فَٰرِهِينَ ١٤٩ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٥٠﴾[الشعراء: ۱۴۶-۱۵۰].
«آیا (چنین تصور میکنید که جهان سرای جاودانگی است) شما در نهایت امن و امان و ناز و نعمت در جهان رها میشوید. در میان باغها و چشمهسارها، و در میان کشتزارها و نخلستانهایی که میوههای نرم و شادابی دارند و ماهرانه در دل کوهها خانههایی را بتراشید (و بسازید و در آنها به عیش و نوش بپردازید) پس از خدا بترسید و از من اطاعت کنید».
پس آنانی که در میان باغها و چشمهسارها، و زراعتها و نخلستانها، و خانههایی که در قلب کوهها تراشیده بودند، عیش و نوش میکردند. بدون شک دربارۀ حیات و زندگی دنیوی دارای آگاهی و بینش خاصی بودهاند.
و دوبارۀ هود به قومش عاد چنین میگوید: ﴿أَتَبۡنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ ءَايَةٗ تَعۡبَثُونَ ١٢٨ وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّكُمۡ تَخۡلُدُونَ ١٢٩ وَإِذَا بَطَشۡتُم بَطَشۡتُمۡ جَبَّارِينَ ١٣٠ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٣١ وَٱتَّقُواْ ٱلَّذِيٓ أَمَدَّكُم بِمَا تَعۡلَمُونَ ١٣٢ أَمَدَّكُم بِأَنۡعَٰمٖ وَبَنِينَ ١٣٣ وَجَنَّٰتٖ وَعُيُونٍ ١٣٤ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ ١٣٥﴾[الشعراء: ۱۲۸-۱۳۵].
«آیا شما بالای هر بلندی و مکان مرتفعی کاخ سر به فلک کشیدهای میسازید و (در آن) به خوشگذرانی و کارهای بیهوده میپردازید؟ و دژها و قلعههایی میسازید که انگار جاودانه میمانید؟ و هنگامی که مجازات میکنید از حد تجاوز میکنید و همچون ستمگران و سرکشان کیفر میدهید. از خدا بترسید و از من اطاعت کنید، از خشم خدایی بترسید که شما را با نعمتهایش یاری داد، با اعطاء چهارپایان و پسران و باغها و چشمهها شما را یاری داد. من میترسم عذاب روز بزرگی گریبانگیرشان شود».
پس آنانی که بر روی هر بلندی از کوههایشان بنای حیرتآوری میساختند، نشانهای است بر زیباکاری و دقت آنان؛ و دست به صنعتهای فراوانی میزدند و چیزهای عجیب و غریبی را جهت خوشگذرنی و عیش و نوش در جهان میساختند. گویی برای همیشه و تا ابد در آن ماندگار و برقرارند و بر دشمنانشان میتاختند و بدون هیچ رحم و مروتی آنان را به سختی مورد عذاب و کیفر قرار میدادند و برای جمعکردن و بدست آوردن اموال و اولاد میکوشیدند و در باغها و بستانها عیش و نوش میکردند. بدون شک آنان بر بینش دنیوی و علم و آگاهی مادی بودند که آنگونه خوشگذرانی میکردند، آگاهی و بینشی که آنان را صاحب آن نعمتها گردانیده بود، اما با وجود آن همه بینش، خداوند آنان را از دایرۀ جرم و گناه خارج نمیکند و مقام آنان را از درجۀ حیوانات بالاتر نمیبرد. خداوند چنین میفرماید:
﴿وَلَقَدۡ أَهۡلَكۡنَا ٱلۡقُرُونَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَمَّا ظَلَمُواْ وَجَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ وَمَا كَانُواْ لِيُؤۡمِنُواْۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡمُجۡرِمِينَ ١٣﴾[یونس: ۱۳].
«ما گروههای زیادی را هلاک کردهایم که پیش از شما بودهاند، بدانگاه که ستم کردهاند، و پیامبرانشان برای آنان دلائل روشن و معجزات آشکاری آوردهاند و ارائه نمودهاند، اما آنان جزء کسانی نبودهاند که ایمان بیاورند. اینچنین گروه بزهکاران را سزا میدهیم».
حتی خداوند بلندمرتبه به خاطر هلاک کردن و از بین بردن آنان از روی زمین خویشتن را مدح و ثنا میکند. او چنین میفرماید:
﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِكَ فَأَخَذۡنَٰهُم بِٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمۡ يَتَضَرَّعُونَ ٤٢ فَلَوۡلَآ إِذۡ جَآءَهُم بَأۡسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَٰكِن قَسَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَزَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٤٣ فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِۦ فَتَحۡنَا عَلَيۡهِمۡ أَبۡوَٰبَ كُلِّ شَيۡءٍ حَتَّىٰٓ إِذَا فَرِحُواْ بِمَآ أُوتُوٓاْ أَخَذۡنَٰهُم بَغۡتَةٗ فَإِذَا هُم مُّبۡلِسُونَ ٤٤ فَقُطِعَ دَابِرُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْۚ وَٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٤٥﴾[الأنعام: ۴۲-۴۵].
«ما پیامبران زیادی را به سوی ملتهایی که پیش از تو بودند، گسیل داشتهایم و آنها را در مصائب و سختیها مبتلا کردیم تا بلکه خشوع و خضوع نمایند. آنان چرا نباید هنگامی که به عذاب ما گرفتار میآیند، خشوع و خضوع کنند (بیدار شوند و اندرز گیرند یا با تضرع و زاری دست به دعا به سوی باری تعالی بلند کنند و آمرزش طلبند.) اما دلهایشان سخت شده است و اهریمن هم اعمالی را که انجام میدهند، برایشان آراسته و پیراسته است. هنگامی که فراموش کردند آنچه بدان متذکر و متًّعظ شده بودند، درهای همه چیز را (از نعمتها) به رویشان گشودیم تا بدانچه بدیشان داده شد، شاد و مسرور گشتند و ما بناگاه ایشان را گرفتیم و آنان مأیوس و متًحیِّش ماندند. بدین ترتیب، نسل ستمکاران ریشهکن شد و ستایش تنها پروردگار جهانیان را سزاست».
و خداوند مردم ظالم شهرها و آبادیها را و دولتها و حکومتهای زورگو و کافر را هلاک کرد. او بدون اجازه بر آنان در آمد و همگی را نابود کرد و دیار آنان را خراب و متروک ساخت و زمینهایشان را ویران و به بیابان مبدل گرداند. همانگونه که الله تعالی میفرماید:
﴿فَكَأَيِّن مِّن قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَا وَهِيَ ظَالِمَةٞ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَبِئۡرٖ مُّعَطَّلَةٖ وَقَصۡرٖ مَّشِيدٍ ٤٥﴾[الحج: ۴۵].
«چه بسیار شهرها و آبادیهایی که به سبب ستمگری (ساکنانش) فرو تپیده و بر هم ریخته شد و چاههایی که بیاستفاده رها گشته است و کاخهای برافراشته و استواری که بیصاحب و متروک مانده است».
یعنی، چاهها با وجود این که پر از آبند، بیاستفاده رها گشتهاند و کاخهایی که استوار هستند و هیچکس در آنها زندگی نمیکند.
و گاهی اوقات هلاکت و نابودی آنان به سبب تسلط دیگران بر آنها از اهل ایمان و یا از امثال خودشان؛ یعنی، از اهل کفر بوده است. همانگونه که خداوند این امت اسلامی را بر امتهای دیگری از اهل کتاب که به خداوند کفر ورزیدند و شریعت و احکام الهی را عوض کردند و از راه هدایت راستین پروردگارشان منحرف گشتند، مسلط گردانید. بعد از آنکه مسلمانان، سرزمین یهودیان را در مدینه تصرف کردند و آن را به ارث بردند، خداوند تبارک و تعالی فرمود: ﴿وَأَوۡرَثَكُمۡ أَرۡضَهُمۡ وَدِيَٰرَهُمۡ وَأَمۡوَٰلَهُمۡ وَأَرۡضٗا لَّمۡ تَطَُٔوهَاۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٗا ٢٧﴾[الأحزاب: ۲۷].
«و زمینها و خانههایشان و دارایی آنها و همچنین زمینی را که هرگز بدان گام ننهاده بودید، به چنگ شما انداخت. بیگمان خداوند بر هر چیزی تواناست».
و دربارۀ امثال یهودیان چنین میفرماید:
﴿يُخۡرِبُونَ بُيُوتَهُم بِأَيۡدِيهِمۡ وَأَيۡدِي ٱلۡمُؤۡمِنِينَ فَٱعۡتَبِرُواْ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَبۡصَٰرِ﴾[الحشر: ۲].
«با دستهای خود و با دستهای مؤمنان خانههای خویش را ویران میکردند! ای خردمندان، درس عبرت بگیرید».
خداوند فرستادهاش را قبل از وفاتش بشارت داد که امت او، وارث امتهای دیگر میشوند و صاحب ممالک شرقی و غربی میگردند. پیامبر جفرمودند:
«إِنَّ اللَّهَ زَوَى لِىَ الأَرْضَ فَرَأَيْتُ مَشَارِقَهَا وَمَغَارِبَهَا، وَإِنَّ مُلْكَ أُمَّتِى سَيَبْلُغُ مَا زُوِىَ لِى مِنْهَا» [۲]. «خداوند، زمین را برای من جمع کرد که شرق و غرب آن را مشاهده کردم که ملک امت من به اقصا نقاط آن رسیده بود و همه جای آن را فرا گرفته بود».
هنگامی که سعد بن ابی وقاص، فارس را تصرف کرد، هنگام داخل شدن به ایوان کسری، این آیات را تلاوت فرمود:
﴿كَمۡ تَرَكُواْ مِن جَنَّٰتٖ وَعُيُونٖ ٢٥ وَزُرُوعٖ وَمَقَامٖ كَرِيمٖ ٢٦ وَنَعۡمَةٖ كَانُواْ فِيهَا فَٰكِهِينَ ٢٧ كَذَٰلِكَۖ وَأَوۡرَثۡنَٰهَا قَوۡمًا ءَاخَرِينَ ٢٨﴾[الدخان: ۲۵-۲۸].
«چه باغها و چشمهسارهایی از خود به جای گذاشتند! و کشتزارها و اقامتگاههای جالب و زیبا و نعمتهای فراوان دیگری که در آن شادان و با ناز و نعمت زندگی میکردند. اینچنین بود ماجرای آنان و ما همۀ این نعمتها را به قوم دیگری دادیم».
سپس گریه کردند و مردم همه پشت سر او به گریه افتادند.
گاهی خداوند، ظالمان را توسط ظالمان نابود کرده و مسلمانان را توسط کافران تهذیب و بیدار کرده است و تمامی آن هم بر اثر حکمت تام خداوند صورت گرفته و علم خداوند بر همه چیز احاطه دارد.
اما مهم اینجاست که ما بدانیم امت صالح و جامعۀ صالح در میزان خداوند، امت و دولتی نیست که در منازل زیبا و خیابانهای وسیع و باغهای پر درخت و میوه و در تفریح گاههای زیبا عیش و نوش کنند و به خوشگذرانی بپردازند. البته امکان دارد امتی با چنین موقعیت و شرایطی هم وجود داشته باشد و آنان در نزد خدا ملعون واقع شوند، زیرا موصوف به صفت ظلم و طغیان و کفر و عصیان هستند.
و همینطور این قاعده دربارۀ افراد هم، حاکم است. پس انسان صالح کسی نیست که ثروتمند و خوشگذران و مرفه و آگاه به تمام شئونات دنیوی باشد و خوش قد و قیافه و زیبا صورت باشد. البته امکان دارد انسانی با چنین صفاتی یافت شود، اما نزد خداوند به اندازۀ بال مگسی وزن و ارزش نداشته باشد. پیامبراکرم جمیفرماید:
«أتِي الرَّجُلُ الْعَظِيمُ السَّمِينُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لا يَزِنُ عِنْدَ اللَّهِ جَنَاحَ بَعُوضَةٍ» [۳]. «در روز قیامت، مرد بزرگ و قوی هیکلی میآید که در نزد خداوند به اندازۀ بال پشهای ارزش ندارد». و خداوند دربارۀ قارون که به مال و زینت و ثروت و سلطنت خود افتخار میکرد، چنین میفرماید:
﴿قَالَ إِنَّمَآ أُوتِيتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمٍ عِندِيٓۚ أَوَ لَمۡ يَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَهۡلَكَ مِن قَبۡلِهِۦ مِنَ ٱلۡقُرُونِ مَنۡ هُوَ أَشَدُّ مِنۡهُ قُوَّةٗ وَأَكۡثَرُ جَمۡعٗاۚ وَلَا يُسَۡٔلُ عَن ذُنُوبِهِمُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٧٨﴾[القصص: ۷۸].
«مگر ندانسته است که خداوند نسلهای (قرون و اعصار) زیادی را نابود کرده است که از او قدرت بیشتری، و در گردآوری، دارایی (مهارت) زیادتری داشتهاند. گناهکاران از گناهانشان سوال نمیشود».
و پیامبر جمیفرماید: «وأهل النار کل جعظری جواظ مستکبر» [۴]. «و اکثر اهل جهنم قوی و نیرومند و ستبر و خشن و مستکبرند».
و در این جا به سراغ این سوال میرویم:
پس ویژگی و خصوصیات جامعۀ صالح وامت صالح در میزان خداوند چیست؟ و ویژگی و صفات انسان صالحی که خداوند او را دوست بدارد و او را سرپرستی کند، چه میباشد؟
[۲] ترمذی. [۳] متفق علیه. [۴] ابوداود و احد.